ما در این مطلب می‌خواهیم در مورد پوپولیسم با شما صحبت کنیم و برای درک ابعاد مختلف این موضوع با ۳ دانشمند در این حوزه صحبت خواهیم کرد. در ادامه سوالاتی را از این ۳ دانشمند پرسیده و پاسخ‌های آنها را بررسی خواهیم کرد.
پوپولیسم می‌تواند برای افراد مختلف معانی متفاوتی را داشته باشد. پوپولیسم در آمریکا امروز به چه معناست؟
پاسخ فوکویاما:
این محقق می‌گوید پوپولیسم به معنای حضور یک رهبر کاریزماتیک در میان مردم است که مشروعیت خود را در قبال تامین منافع مردم به دست می‌آورد.
البته طبق گفته محقق این نوع پوپولیسم برخلاف بروکراسی است زیرا این رهبران با هر گونه سازمان، دادگاه و … دیگری که بر سر راه آنها قرار بگیرد مخالفت خواهند کرد.
پاسخ Grzymala-Busse:
پوپولیسم یک ایدئولوژی است که شامل دو بخش می‌شود، در بخش اول نمایندگان سیاسی و اقتصادی اصلا به فکر منافع مردم نبوده و تنها به منافع شخصی خود فکر می‌کنند و در مرحله دوم شامل شکل‌گیری یک جنبش می‌شود که سعی دارد از منافع مردم حمایت نماید. امروز در آمریکا این جنش‌ها با نام‌هایی هم چون drain the swamp و disloyal شکل گرفته‌اند.
پاسخ Malhotra:
به صورت کلی پوپولیسم به معنای شکل‌گیری یک جنبش سیاسی در مقابل نخبگان سیاسی کشور است. در حال حاضر این مفهوم در آمریکا با نام‌های برنامه‌های حقوقی عامه، سیاست‌های محافظه کارانه اجتماعی و سیاست خارجی وجود دارد.
تاثیر جنبش‌های مردم سالارانه بر حزب‌های سیاسی معاصر چیست؟
پاسخ Grzymala-Busse :
طبق نظر این محقق زمانی که حزب‌های سیاسی اصلی در برآورده کردن نیازها و خواسته‌های مردم ناموفق عمل می کنند، حزب‌های مردم سالارانه وارد عمل شده و با انتقادهای قدرتمند و متقاعد کننده خود سعی در تغییر شرایط دارند.
پاسخ فوکویاما:
پاسخ این محقق مربوط به حوزه اقتصادی است و می‌گوید، پوپولیسم با جهانی شدن و نابرابری‌های اقتصادی در ارتباط است زیرا منجر به از دست دادن شغل‌های بسیاری از افراد طبقه کارگر می‌شود. البته پوپولیسم می‌تواند با حوزه فرهنگی نیز در ارتباط باشد، در این رابطه گفته می‌شود که مهاجرت به کشورهایی هم چون آمریکا منجر به از بین رفتن فرهنگ و آداب و رسوم مردم محلی می‌شود. در نتیجه مردم بومی نفوذ خود را از دست می‌دهند.
پاسخ Malhotra :
این محقق می‌گوید در تحقیقات من مشخص شد که احزاب سیاسی به همکاران خود در بخش‌های ضد مردم سالاری بیش تر پاسخگو هستند و به همین دلیل نامزدهای حزب پوپولیسم نیز در پاسخ به این موضوع فعالتر خواهند شد.
شما در تحقیقات خود در مورد اثرات دوقطبی شدن به چه چیزی رسیده‌اید؟
پاسخ Malhotra: در بیشتر تحقیقات من مشخص شد که اساسا دو دو قطبی شدن موضوعی غیر ایدئولوژیک است. از آنجایی که عامه مردم در بیشتر مسائل سیاسی متخصص نیستند، به همین دلیل تقسیم بندی‌های خاصی نیز وجود ندارد. در واقع دو قطبی شدن به معنای رقابت عامه مردم در دو تیم مختلف قرمز و آبی است. آبی‌ها و قرمزها در مقابل هم قرار گرفته و در مورد مسائل مختلف ایرادهایی را عنوان می‌کنند.
پاسخ فوکویاما:
امروزه عوامل بسیاری دو قطبی شدن را تحت تاثیر قرار داده و منجر به افزایش آن شده است. بیشتر مردم آمریکا خود را از نظر جغرافیایی تقسیم بندی کرده و افرادی که در همسایگی یک دیگر در مناطق مختلف قرار گفته‌اند، خود را در یک گروه می‌دانند. شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها نیز ارتباط افراد را با هم آسانتر کرده و در نتیجه منجر به پر رنگ شدن این موضوع شده است. تغییر شرایط اقتصادی نیز منجر به قرار گرفتن حزب‌های پوپولیست در دو قطب راست و چپ شده است.
پاسخ Grzymala-Busse :
جنبش‌های سیاسی هنگامی که در کنار یک دیگر باشند، رشد بیشتری خواهند داشت. زمانی که تمایز خاصی بین آنها وجود نداشته باشد، قابل تشخیص نخواهند بود.
چه راهی برای پیدا کردن زمینه های مشترک بیش تر با مردم وجود دارد؟
پاسخ فوکویاما:
این محقق می‌گوید ما نمی توانیم برای پیدا کردن زمینه‌های مشترک با مردم ، از هویت‌های خود فاصله بگیریم. اما در رابطه با این موضوع ما می‌توانیم هویت‌هایی بسیار فراگیر و یا موشکافانه بسازیم.
در رابطه با این موضوع رهبران سیاسی آمریکایی باید هویتی را ایجاد کنند که همه آمریکایی‌ها بتوانند براساس آن با هم متحد باشند.
پاسخ Grzymala-Busse :
این محقق می‌گوید که یکی از ساده ترین راه حل‌ها برای متحد کردن مردم، پذیرفتن مشکلات موجود در جامعه و پیدا کردن راه حل‌هایی برای پیدا کردن آنها، به طور مثال فقر در آمریکا یک معضل جدی است. شاید بسیاری از سیاستمداران این موضوع را پذیرفته باشند، اما هنگامی مردم متحد می‌شوند که ما به دنبال راه حلی برای این معضل باشیم.
