نقد و بررسی مجموعه لباسهای پاییز ۲۰۱۹ برند مایکل کورس
جشن و پایکوبی به سبک سال ۱۹۷۸ در صبح روز چهارشنبه
هیچ بازهی زمانیای در دنیای بی ثبات و بهطور مستمر در حال تغییر مد، به اندازهی قرن بیستم میلادی حائز اهمیت نیست و دلیل این اهمیت، هویت هر کدام از دهههای این قرن است. مایکل کورس[۱] (طراح آمریکایی) برای فصل پاییز ۲۰۱۹ دههی هفتاد این قرن را منبع الهام خود قرار داده است. از ویژگیهای بارز مد این قرن میتوان به شلوارهای دمپا گشاد و بلند، ریشههای بلند در لباسها، پانچوها، پیراهنها مردانهی بدون دکمه و… اشاره کرد. اما مایکل کورس تنها از لباسها الهام نگرفته است بلکه تمامی ابعاد فرهنگ آن دوره و سبک زندگی مردم در دهه هفتاد را روی لباسهای خود پیاده کرده است. به طور مثال در آن دهه هیپیها به عنوان یک خرده فرهنگ وارد جامعه شدند و نقششان در جامعه پررنگ شد. علاوه بر این، رقص و دیسکو نقش مهمی در زندگی افراد داشت. مایکل کورس که متولد سال ۱۹۵۹ میلادی است، در دهه هفتاد نوجوان بوده و تمام این فرهنگ را زندگی کرده و در این فضا نفس کشیده و به طور اخص، از دههی هفتاد میلادی در شهر نیویورک و استودیوی ۵۴ که محل رشد و ترقی بسیاری از هنرمندان آن زمان بوده، الهام گرفته است.
مجموعه لباسهای پاییز سال ۲۰۱۹ از برند مایکل کورس امسال در هفتهی مد نیویرک در محل دائمی خود یعنی سالن مرکزی لینکولن برگزار شد و لباسهای زنانه و مردانه به نمایش درآمد. صحنه نیز برگرفته از دههی هفتاد طراحی شده بود و موسیقی سالن هم متعلق به همان زمان بود اما سورپرایز اصلی دقیقا آخر نمایش تماشاگران رو بهت زده کرد. همانطور که میدانید در آخر همه نمایشهای مد، مدلها پشت سر هم در صف راه میروند تا تماشاگران یک بار دیگر بتوانند لباسها را تماشا کنند. در نمایش امسال فصل پاییز مایکل کورس، مدلها در مثلثهایی که برای طراحی صحنه تعبیه شده بود راه میرفتند و چراغهای صحنه مانند رقص نور خاموش و روشن میشد و توپهای دیسکو از سقف آویزان بودند که ناگهان چراغهای سن روشن شد و پرده مشکی کنار رفت خوانندهی معروف “بری مانیلو[۲]” شروع به خواندن شناخته شدهترین ترانهی خود یعنی “Copacabana” کرد. این ترانه مشهورترین آهنگ از آلبوم “حتی اکنون[۳]” مانیلو است که در دههی هفتاد پخش شد و حتی جایزهی گرمی سال ۱۹۷۸ را هم از آن خود کرد. این حرکت غافلگیرکننده باعث شد صبح روز چهارشنبه ساعت ۱۰:۴۵ دقیقه در نیویورک مانند یک مهمانی آخر هفته در ساعت ۱۲ شب به نظر برسد.
اما گذشته ازتمام موضوعات جالب و بامزهای که در سالن اتفاق افتاد همچنان لباسها موضوع اصلی بحث ما است. اولین مدلی که وارد صحنه شد، جیجی حدید، کُتی خاکستری، دامن مشکی با گلهای سفید، شال خز مشکی و لوکس و سربندی پولکی با توری در جلوی چشمهایش به تن داشت و همین آغازی بود برای اینکه بدانیم این نمایش پراز لباسهای گران قیمت اما با ویژگی آزادی و ساختار شکن دهه هفتاد میلادی است.
از پارچههای استفاده شده در این مجموعه میتوان به چرم مصنوعی، خز مصنوعی و پوست حیوانات مصنوعی اشاره کرد. کورس در مصاحبهای اعلام کرده است که تصمیم دارد برای حمایت از حیوانات و قطع خشونت علیه حیوانات و محیط زیست از چرم، خز و پوست مصنوعی استفاده کند و این برای کسانی مثل من که سالهاست به همین دلایل پوشیدن چرم را کنار گذاشتهاند خبری خوشحال کننده است. دیگر پارچههای این مجموعه شامل ابریشم و حریر طرحدار، پارچههای پولکی، پر، پارچههای بافت ظریف و زمخت، پارچههای فلانل و چهارخانه، پارچه جین، پارچههای متالیک، پارچههای چهل تکه و پارچههای کشی است. به طور کلی میتوان گفت از نظر متریال و مواد اولیه، تنوع این مجموعه بسیار زیاد است و این نکته با توجه به تعداد زیاد لباسها منطقی به نظر میرسد. انتخاب این پارچهها از طرف مایکل کورس که به لوکس بودن و توجه به جزئیات گران قیمت معروف است، نشانگر انعطاف نشان دادن در نقطه نظرات بدنهی اصلی برند خود است. چراکه این مجموعه دقیقا به سبک لباسهای دههی هفتاد میلادی، ترکیبی از لوکس بودن و کولیوار زندگی کردن است.
اکثر رنگهای به کار رفته در این مجموعه ، رنگهای خاموش و خنثی مانند مشکی، نقرهای، طلایی، برنزی، قهوهای، خاکستری و سفید است. اما چند پیراهن با پارچههای پولکی در رنگهای زنده و درخشان نیز در میان آنها دیده میشود. لباسها با رنگهایی تهیه شدهاند که نادیده گرفتن آنها غیرممکن است. کورس در این مجموعه از نظر ترکیب رنگی از خود خلاقیتی نشان نداده است و لباسهای همرنگ را با یکدیگر هماهنگ کرده است. مثلا یک تیپ از سر تا پا آبی یا قهوهای در این مجموعه دیده میشد. این کار در چندسال اخیر از دور خارج شده است و اکثرا طراحان خلاق ترجیح میدهند ترکیببندیهای هیجان انگیز و جالب با رنگها خلق کنند. باید دید آیا کورس میتواند این نوع از ست کردن لباس را به جوامع مد برگرداند یا نه. اما به نظر من با توجه به مد این چندسال اخیر و ترکیب رنگهای مخالف باهم هنوز چندان قدیمی نشده و از نظر مشتریان و مخاطبان مد همچنان جذاب و دیدنی است.
فرم یا سیلوئت لباسها بسیار ساده و صاف است و نه در پیراهنها و نه در کتها از طراحی حجمی استفاده نشده و لباسها تقریبا قالب تن هستند. اما با توجه به پارچههای مورد استفاده، این حجم کم و زیاد میشود. مثلا خاصیت پارچه خز یا بافت در حجم و پف زیاد خود است و برخلاف آن پارچههای حریر یا ابریشم به دلیل لَخت بودن حجمی ندارند و روی تن میافتند. اما نکتهی مهم این است که در طراحی ، پارچه از تن مدلها فاصله چندانی ندارد و بنابراین طراحیها حجمی محسوب نمیشوند. قد دامنها و پیراهنها که یکی دیگر از نکات مهم در فرم لباس است در این مجموعه از زانو به پایین نگه داشته شده است. گاه زیر زانو قطع میشود و گاه تا روی زمین هم میرشد اما به طور کلی میتوان گفت فرم دامنهای این مجموعه بلند است. نکتهی مهم دیگری که در سیلوئت این مجموعه هست عدم قرینگی لباسهاست که مخصوصا در پیراهنهاش پولکی شب و لباسهای عصر دیده میشود. آستینهای کوتاه و بلند، قد دامن کوتاه و بلند و حتی ژاکتی که کاملا یکطرفه است نشان از غیرقرینه بودن این مجموعه دارد. تولید لباسهایی که قرینگی در آنها رعایت نمیشود بسیار مشکلتر از لباسهای معمولی است و هر کسی با هر سلیقهای آنها را نمیپسندد اما از نظر بعد هنری، ارزش بیشتری دارند و عناصر طراحی لباس در آنها ظریفتر اجرا میشود.
اکسسوریهایی که در این مجموعه به کار رفته بود بسیار درشت و توی چشم و کمارزش بودند و با توجه به منبع الهام، که دههی هفتاد میلادی است،این انتخاب منطقی و قابل درک است. کیفهای بسیار بزرگ، کفشهایی با پاشنههای بسیار بلند که روی آنها پولک چسبانده شده ، سربندها و کلاههای بزرگ، کفشها و کیفهایی که با پر تزئین شده اند، شالهای خز، و در آخر عینکهای بسیار بزرگ و گرد همگی جزئی از این نمایش پر از زرق و برق اما گاها زشت و بی ارزش بودند. کالاها و لباسهایی که اگر به هر کدام از آنها جداگانه نگاه کنیم، به سرعت آن را پس خواهیم زد اما در کنارهم مجموعهای را تشکیل میدهد که میتوان به آن مد گفت.
آرایش صورت و موی مدلها هم به طرز وحشتناکی اغراق آمیز و غلیظ بود که این نکته هم با توجه به دههی منبع الهام این هنرمند آمریکایی کاملا پذیرفته شده است. گویی دههی هفتاد در غرب، میهمانیای بوده که هیچگاه تمامی نداشته است و این میهمانی مثل دههی بیست پر زرق و برق و لوکس و با قوانین متمدنانه نبوده، بلکه جمعی از جوانان رها از قید و بندهای معمول کنار هم جمع شده و این میهمانی را به راه انداختهاند.
اکثر طراحان خلاق برای هر نمایش یک برگ برنده برای برند خود رو میکنند اما مایکل کورس در این فصل در این کار صرفه جویی نکرده است. آخرین مدلی که وارد سالن میشود و کت و شلواری طلایی با پارچهی پولکی به تن دارد، کسی نیست جز پَتی هِنسِن[۴]، مدل ۶۲ سالهای که سالهای اوج زندگی حرفهای خود را در دهه هفتاد گذرانده است. او در چهارده سالگی یعنی در سال ۱۹۷۰ وارد دنیای مدلینگ شد. هنسن تنها سه سال از مایکل کورس بزرگتر است و یکی از معروفترین مدلها در اواخر دهه هفتاد میلادی و اوایل دهه هشتاد بوده است و با برندهای سرشناسی چون کلوین کلاین کار کرده و عکس او رو جلد مجلات زیادی همچون ووگ، کازمو، هارپر بازار و… چاپ شده است.
[۱] Michael Kors
[۲] Barry Manilo
[۳] Even now
[۴] Patti Hensen