سبک زندگی

هنر خوب باختن برای پیروزی‌های بعدی

یک بازنده‌ی خوب را به من نشان بده، و من بازنده اصلی را به تو نشان می‌دهم. تام بردی می‌گوید بعد از این که تیم پاتریوس، تیم چارجر را پشت سر گذاشت، و قبل از شکست دادن تیم چیفس و کسب سومین جام متوالی، من گفتم که ما می‌بریم‌، اما هنوز هم احتمال شکست وجود دارد. همه‌ی اینها به پذیرفتن شکست و پیدا کردن یک راه برای پیروز شدن بستگی دارد.

همه‌ی شما مثال‌های مشابه این را دیده‌اید. در ارتش‌ها، ورزش، رهبران روسیه و عقب نشینی‌های آن‌ها در جنگ‌ها، بازگشت بی‌نطیر تیم فوتبال آلمان به مسابقات و یا استیو جابز.

روسیه و زمستان

بعصی اوقات شما باید یکسری از نبردها را شکست بخورید تا در نهایت پیروز میدان باشید. روسیه این را زمانی که توسط ناپلون و بعدها توسط هیتلر مورد تهاجم قرار گرفته بود تجربه کرد. آنها شکست خوردند، عقب نشینی کردند، و در نهایت ناپلون و هیتلر در برابر سرمای بی‌رحم زمستان‌های روسیه تسلیم شدند و تجهیزات خود را رها و عقب نشینی کردند، و روسیه در نهایت پیروز میدان شد.

این موضوع تنها محدود به کشورها و یا رهبران نیست. جورج واشنگتون در جنگ‌های پی در پی شکست می‌خورد تا اینکه توانست ارتش بریتانیا را در یورکویل به تله بیاندازد. چند قرن بعد فرار ارتش بریتانیا از دانکیرک باعث پیروزی آن‌ها در جنگ جهانی دوم شد.

تیم ملی فوتبال آلمان

ریشه‌ی برد تیم ملی آلمان در سال ۲۰۱۴، به  شکست خوردن این تیم در یک چهارم نهایی ۱۹۹۸در برابر کرواسی بر می‌گردد. آلمان یکی از قدرت‌های فوتبال جهان بوده است، اما دیگر بر روی فوتبال جوانان خود سرمایه گذاری نکردند. بعد از شکست تحقیر آمیزشان، به فوتبال جوانان خود پرداختند، و علاوه بر این، سبک بازی خود را از حالت انفرادی به بازی تیمی و پیروزی تیمی تغییر دادند. ستاره‌های تیم آنها در سال ۲۰۱۴ از جوانانی بودند که تازه به بازی‌های جهانی پا گذاشته بودند.

رشد، اشتیاق و اعتقاد. مثالهای بسیار زیادی از این قبیل وجود دارند. تیم میرکل، تیم هاکی آمریکا در سال ۱۹۶۹، صعود تیم لسستر سیتی به لیگ برتر در یک سال، هر کدام از بازیکن‌های تیم یکی از عناصر موثردر پیروزی است.

استیو جابز

استو جابز از شرکتی که خودش تاسیس کرده بود اخراج شد، اما او تسلیم نشد، نوآوری کرد و چند شرکت دیگر مثل پیکسار را تاسیس کرد و دوباره به شرکت اپل بازگشت و آن را به یکی از با ارزشترین شرکت‌های دنیا تبدیل کرد.

دیگر مثال‌ها، پیتر کانیو کمیک‌های مارول را از جایی که کاملا ناامید بود به کمپانی بزرگ مارول تبدیل کرد. مایکل ایسنر و فرانک ولز شرکت تقریبا مرده‌ی دیزنی را با طراحی و ساخت پارک و فضای سرگرمی برای کودکان، به شرکتی بسیار بزرگ تبدیل کردند. رید هستینگز با بهبود شرکت تقریبا مرده‌ی Qwikster  آن را به شرکت بزرگ و جهان شمول نت فلیکس تبدیل کرد.  آبراهام لینکن تمام انتخابات را شکست خورد و در نهایت به عنوان رهبر آمریکا انتخاب شد.

پیامد ها

شکست را بپذیر

شما نمی‌توانید تا شکست نخورید، شکست را تجربه کنید. شکست خوردن در مقیاس کوچک راحت است، اما هر چقدر ضربه سخت‌تر باشد، شکست نیز سخت‌تر است.بسیاری مسیر شکست را به عنوان پایان دنیا تلقی می‌کنند، ادامه دادن به مسیر با هزاران مشکل همانند ادامه دادن راه رفتن با هزاران زخم است. به خود فرصت احیا و بهبود بدهید، و دوباره پر قدرت کار خود را شروع کنید.

اصول خود را عملی کنید

اگر اصول راهنمای شما اصولی هستند که خودتان انتخاب کرده‌اید وحتی اگر از کار برکنار شوید باز هم به آنها پایبند هستید، پس در شکست نیز آنها را بپذیرید. اگر میگویید که مشتریان برای شما با ارزش هستند، در دشوارترین زمانها هم اصول خود را زیر پا نگذارید و مراقبشان باشید.

راههای جدیدی برای پیروزی پیدا کنید

با قبول اینکه شما شکست را پذیرفته‌اید و به اصول خود پایبند مانده‌اید، قدرت خود را بازیابی کنید، حتی اگر این موارد چیزی شبیه به آب و هوای روسیه، جوانان تیم ملی آلمان، نوآوریهای شغلی و یا سس ویژه‌ی شما باشد.

قبول کنید که بهترین فکر فعلی شما به اندازه کافی خوب نیست. شما شکست خورده‌اید، و حالا فکر خود را بروزرسانی کنید، به موقعیت خود نگاه کنید، هدف خود را بررسی کنید. راهی را برای ارتقا قدرت خود و پیروز شدن پیدا کنید.

الان خوب بباز. بعدا پیروز میدان باش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا