خلاصه ای از چرخههای (سیکل) دو قطبی
در زمینه اختلال دوقطبی، یک بیماری روانی که شامل نوسانات شدید خلق و خوی است، چرخه های دو قطبی دوره زمانی است که یک فرد یک دوره شیدایی یا هیپومانیا و یک دوره افسردگی را تجربه می کند. دوره های شیدایی در هنگام چرخه فرد چقدر طول می کشد؟ در مورد طول دوره افسردگی چطور؟
متأسفانه، پاسخ قطعی برای مدت یا فراوانی چرخه های دو قطبی وجود ندارد، زیرا آنها به اندازه افرادی که آنها را تجربه می کنند، متفاوت هستند. یک تغییر یا “نوسان خلقی” می تواند برای ساعت ها، روزها، هفته ها یا حتی ماه ها طول بکشد. در مورد چرخه های دو قطبی و همچنین نحوه کمک به کسی که در حال چرخه است، بیشتر بیاموزید.
دوره های شیدایی و افسردگی می تواند از چند روز تا چند ماه طول بکشد. طول دوره ها نیز می تواند به مرور زمان تغییر کند.
چرخه های (سیکل) دو قطبی چیست؟
چرخه دو قطبی به مراحل مختلفی اشاره دارد که یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی تجربه می کند. در چرخه های دو قطبی، مرحله شیدایی یا هیپومانیک پس از مرحله افسردگی ایجاد می شود.
یک دوره دو قطبی ممکن است یک روز کامل، چند روز یا چند هفته طول بکشد. یک مطالعه در سال ۲۰۱۰ بر روی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی I نشان داد که میانگین دوره خلقی ۱۳ هفته است.
طول دوره ها می تواند به عوامل مختلفی از جمله شدت علائم، نوع داروهایی که مصرف می شود، استرس و تغییرات در زندگی بستگی داشته باشد.
یک فرد مبتلا به چرخه های دو قطبی به طور معمول یک مرحله اولیه شیدایی را تجربه می کند که شامل رفتارهایی است که با سطح بالای انرژی، هیجان و گاهی اوقات تحریک مشخص می شود.۳ با این حال، ممکن است فردی که اختلال دوقطبیII دارد، به جای شیدایی، هیپومانیا را تجربه کند.
هیپومانیا شبیه به شیدایی است اما علائم خفیف تری دارد. یک فرد هنوز هم می تواند با هیپومانیا عملکرد خوبی داشته باشد.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی چند بار در سال چرخه را تجربه می کنند؟ به طور متوسط، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی یک یا دو چرخه در سال خواهند داشت. علاوه بر این، یک تأثیر فصلی وجود دارد – دوره های شیدایی بیشتر در بهار و پاییز رخ می دهد.
- دوره های شیدایی
دوره های شیدایی با سطح انرژی فوق العاده بالا مشخص می شوند. ممکن است فرد نیاز به خواب کاهش یافته و اشتها کاهش یافته باشد. آنها همچنین ممکن است احساس کنند که می توانند چندین کار را به طور همزمان انجام دهند.
فردی که دچار دوره شیدایی می شود، معمولاً افکار پریشان دارد و حتی ممکن است در مدت زمان کوتاهی درباره موضوعات مختلف بسیار سریع صحبت کند.
در حالی که این سطح انرژی بالا می تواند احساس خوبی داشته باشد و باعث شود فرد احساس “سرآمدی در جهان” کند، آنها مستعد تصمیمات پرخطر مانند مصرف بیش از حد الکل، بخشیدن پول یا داشتن رابطه جنسی ناامن هستند. آنها همچنین ممکن است احساس تحریک پذیری یا آشفتگی بیشتری کنند.
- دوره های افسردگی
دوره های افسردگی، همانطور که از نامش پیداست، با دوره هایی از احساس غم و اندوه عمیق، احساس ناامیدی یا نگرانی شدید مشخص می شود. در طول یک دوره افسردگی، فرد ممکن است مشکلات خواب داشته باشد (یا بیش از حد بخوابد یا به اندازه کافی نخوابد).
افزایش اشتها و افزایش وزن شایع است. افراد مبتلا به دوره های افسردگی تمایل دارند به آرامی صحبت کنند، در تمرکز مشکل دارند و احساس می کنند قادر به انجام کارها یا انجام هیچ کاری نیستند.
در طول یک دوره افسردگی، فرد معمولاً علاقه ای به فعالیت هایی که به طور معمول دوست دارد ندارد. آنها معمولاً به رابطه جنسی یا هر چیزی که برایشان لذت به همراه می آورد، بی علاقه هستند. آنها ممکن است افکار مربوط به مرگ یا خودکشی را بیشتر تجربه کنند.
- دوره های مختلط
یک دوره مختلط را می توان ترکیبی از یک دوره شیدایی و یک دوره افسردگی در نظر گرفت. فرد در حالی که احساس ناامیدی، غمگینی و افسردگی می کند، سطح انرژی فوق العاده بالایی را تجربه خواهد کرد.
محرک های چرخه های دو قطبی
مشخص شده است که شرایط خاصی باعث ایجاد علائم در افراد مبتلا به بیماری دو قطبی می شود. درک این محرک ها و اجتناب از آنها می تواند علائم را کاهش دهد و تعداد چرخه های تجربه شده توسط فرد را محدود کند. این موارد عبارتند از:
- مصرف سوء مصرف الکل و مواد مخدر
- مشاجره با عزیزان
- برخی از داروهای ضد افسردگی و سایر داروها
- تغییر فصل
- رویدادهایی مانند شروع یک پروژه خلاقانه، عاشق شدن، رفتن به تعطیلات، گوش دادن به موسیقی با صدای بلند و کاهش ورزش فیزیکی
عوامل ایجاد کننده چرخه های دو قطبی
مشخص شده است که شرایط خاصی باعث ایجاد علائم در افراد مبتلا به بیماری دو قطبی می شود. درک این محرک ها و اجتناب از آنها می تواند علائم را کاهش دهد و تعداد چرخه های تجربه شده توسط فرد را محدود کند. این موارد عبارتند از:
- سوگ
- خواب ناکافی
- قاعدگی، بارداری و سایر شرایط هورمونی
چه قدر سریع چرخه های دو قطبی می توانند ایجاد شوند؟
در برخی افراد، چرخه های دو قطبی می توانند در یک توالی نسبتاً سریع رخ دهند. این به عنوان “چرخه سریع” شناخته می شود، یعنی زمانی که فرد مبتلا به اختلال دوقطبی در یک دوره ۱۲ ماهه چهار چرخه یا بیشتر داشته باشد.
در حالی که داشتن چهار یا بیشتر چرخه در یک دوره یک ساله معیارهای تشخیص بیماری دو قطبی با چرخه سریع را برآورده می کند، چرخه سریع لزوماً یک الگوی دائمی نیست. در عوض، چرخه سریع می تواند در هر نقطه ای از دوره بیماری ظاهر شود. و می تواند گذرا باشد.
چرخه سریع ممکن است بیشتر افرادی را تحت تاثیر قرار دهد که در سنین پایین علائم آنها ظاهر شده است، کسانی که مدت طولانی تری به اختلال دو قطبی مبتلا بوده اند و کسانی که از الکل و سایر مواد سوء استفاده می کنند.۸ علاوه بر این، اصطلاح “چرخه فوق سریع” ممکن است برای افرادی که در طی یک ماه یا کمتر دچار چرخه می شوند اعمال شود. اگر این الگو در یک دوره ۲۴ ساعته رخ دهد، تشخیص فرد ممکن است به عنوان “چرخه فوق فوق سریع” یا “اولترادیان” نامیده شود. تشخیص چرخه اولترادیان از یک دوره مختلط اغلب دشوار است.
احساس چرخه های دو قطبی
یک احساس رایج افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که چرخه را تجربه می کنند این است که آنها در یک ترن هوایی هستند. تجربه چنین طیف گسترده ای از احساسات مختلف می تواند خسته کننده و حتی ترسناک باشد، به خصوص اگر در مدت زمان کوتاهی باشد.
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی احساس می کنند که چرخه آنها باعث می شود احساس کنند کنترل خود را از دست داده اند. به عنوان مثال، آنها ممکن است در طول یک دوره شیدایی تصمیماتی بگیرند که احساس می کنند هنگام تغییر به یک دوره افسردگی برای مقابله با آنها مجهز نیستند.
در طول یک دوره شیدایی، ممکن است احساس کنید که واقعاً خاص و قدرتمند هستید. سپس، در طول یک دوره افسردگی، ممکن است احساس کنید که کاملاً خالی هستید و زندگی شما اصلاً ارزش ندارد.۳ تجربه چنین تغییرات احساسی شدید می تواند دلهره آور باشد.
درمان چرخه های دو قطبی
چه فردی با اختلال دوقطبی هر پنج سال یک بار چرخه را تجربه کند یا بارها در روز، درمانهایی وجود دارد که میتواند کمک کند.
- تشویق به عادات سالم
شما می توانید به تشویق عزیزتان برای داشتن یک سبک زندگی متعادل کمک کنید – سبک زندگی که شامل یک رژیم غذایی مغذی، خواب کافی و محدود کردن مصرف الکل و مواد مخدر باشد. به عنوان مثال، پیشنهاد کنید که به جای رفتن به بار یا مهمانی که مردم ممکن است به طور بیش از حد مشروب بخورند، به پیادهروی یا دیدن فیلم بروید.
اگر عزیزتان در حال سوء استفاده از مواد است یا داروهای خود را مصرف نمی کند، سعی کنید آنها را به خاطر رفتارشان سرزنش نکنید. به آنها نشان دهید که می فهمید که چرا ممکن است اینگونه رفتار کنند، اما آنها را تشویق کنید که هر چه زودتر با پزشک خود ملاقات کنند.
دلسوزی می تواند در حمایت از دوست یا یکی از اعضای خانواده که اختلال دو قطبی دارد بسیار مهم باشد. درک کنید که آنها با یک اختلال در حال مقابله هستند و ممکن است در مواقعی کنترل بسیار کمی بر حرف ها یا کارهایشان داشته باشند.
اگر آنها چیزی گفتند که شما را ناراحت کرد، می توانید از موقعیت دور شوید. سعی کنید به جای واکنش منفی یا بحث با آنها، چند نفس عمیق بکشید.
اما آرام ماندن در طول درگیری به معنای این نیست که اگر احساسات شما را جریحه دار کردند یا از خط عبور کردند، باید وانمود کنید که خوب هستید. زمانی که مناسب است، به آنها اطلاع دهید که انتظارات شما چیست و چه چیزی در اطراف شما قابل قبول نیست. مرزهای سالم با آنها ایجاد کنید
- به آنها گوش کنید
گاهی اوقات، همه ما به کسی نیاز داریم که به حرف هایمان گوش دهد. شما نمی توانید مانع از چرخه اختلال دو قطبی عزیزتان شوید، اما می توانید زمانی که آنها به کسی نیاز دارند تا در مورد ناامیدی ها، اضطراب ها یا نگرانی های خود صحبت کنند، به آنها گوش دهید.
به آنها یادآوری کنید که می توانند در مورد هر چیزی با شما صحبت کنند. اگر آنها در مورد خودآزاری یا خودکشی صحبت می کنند و شما می ترسید که خطر خودکشی قریب الوقوع باشد، بلافاصله به آنها کمک کنید.
- از خودت مراقبت کن
این مهم است که برای خودتان وقت بگذارید و دور از عزیزتان، در فعالیتهای خود مراقبتی شرکت کنید. مقابله با بیماری روانی برای هیچکس آسان نیست—حتی برای دوستان و خانواده.
در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید سلامت جسمی و روانی خود را در اولویت قرار دهید:
- یک رژیم غذایی مغذی بخوری
- به اندازه کافی ورزش کنید.
- به اندازه کافی بخوابید.
- به یک سازمان اجتماعی برای مراقبین بپیوندید.
- از یک درمانگر حمایت عاطفی دریافت کنید.
- احساسات خود را با دوستان یا خانواده قابل اعتماد به اشتراک بگذارید.
- احساس گناه
غالباً، مراقبین یا عزیزان احساس گناه می کنند زیرا نمی توانند برای کمک به عزیزشان که اختلال دو قطبی دارد، کار بیشتری انجام دهند. در مورد این موضوع با دوستان، خانواده یا یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. شما نمی توانید اختلال دو قطبی عزیزتان را کنترل کنید، بنابراین سعی کنید خود را مقصر ندانید.
با اولویت دادن به خود و سلامتی خود، بهتر می توانید با فراز و نشیب های ناشی از چرخه عزیزتان کنار بیایید، که برای آنها نیز بهتر است.