سینما

۵ فیلمی که هیچکاک را به عنوان نابغه معرفی کرد

در این مطلب به آثار هیچکاک می‌پردازیم. هیچکاک استاد مسلم سینما بود و آثار بسیاری از خود به جای گذاشت. در این نوشته نگاهی داریم به شاهکارهای سینمایی این سینماگر بزرگ.

فیلم طناب اثر آلفرد هیچکاک

طناب یکی از مشهورترین فیلمهای تجربی تاریخ سینماست. تدوین و برشهای این فیلم به قدری دقیق و در هم تنیده است که به نظر میرسد فیلم در یک برداشت گرفته شده، زمان روایت داستان و جریان فیلم از نظر زمانی برابر است و ما با زنجیره‌ای از اتفاقات پشت سر هم مواجهیم.

طناب از آلفرد هیچکاک

داستان فیلم در مورد قتل شخصی است که توسط دو نفر از دوستانش به نام های راندون شاو و فیلیپ مورگان انجام می‌شود. این دو به بهانه یک مهمانی از او دعوت میکنند و با خونسردی او را با یک تکه طناب خفه میکنند و جسدش را داخل بوفه‌ای در اتاق پذیرایی مخفی میکنند. آمدن سرزده خدمتکار آنها را دستپاچه میکند و باعث میشود جسد را همان جا به حال خود بگذارند تا در پایان مراسم فکری به حالش کنند. کل فیلم در داخل یک آپارتمان میگذرد و نشان میدهد که هیچکاک برای نشاندن مخاطبانش پای صندلی با توجه به امکانات کم صحنه که بیشتر به صحنه تئاتر شبیه است، چه کار سختی را انجام داده. فیلم با وارد شدن جیمز استوارت در قالب یکی از مهمانها جذابتر شده و فیلم را وارد مرحله گره گشایی میکند.

فیلم بیگانه‌ای در ترن

فیلم بیگانه‌ای در ترن

بیگانه‌ای در ترن داستان یک آشنایی و دوستی مرگبار است. گای که یک تنیسور معروف است طی مسافرتی که با قطار انجام میدهد با شخص معقول و باهوشی به نام برونو آشنا میشود. برونو از طریق جراید از داستان طلاق گای و مشکلاتی که همسر سابقش برای او بوجود آورده آگاه است. بنابراین ایده‌ای را با گای در میان میگذارد، به این ترتیب که او حاضر است زن گای را بکشد به شرطی که او نیز در اقدامی مشابه پدر برونو را که فرد ثروتمندی است از بین ببرد. گای در ابتدا پیشنهاد او را جدی نمیگیرد و از او جدا میشود و ماجرا را فراموش میکند اما پس از مدتی متوجه میشود که همسر سابقش به قتل رسیده و تحت فشار برونو قرار می‌گیرد.

این فیلم با ترسیم موقعیت بغرنجی که به ما میدهد، قهرمان را در تنگنا میگذارد. او از یک طرف از قتل زنش خوشحال است واز طرف دیگر قادر به قتل کسی نیست و در این میان با مزاحمت‌های برونو مواجه میشود. هیچکاک در این فیلم با داستان چالش برانگیز و تحت فشار قرار دادن قهرمان، سعی میکند شخصیت او را تغییر دهد به این معنی که در موقیتهای سخت همه میتوانند عوض شوند.

فیلم روانی

فیلم روانی

روانی قطعا یکی از مشهورترین تریلرهای تمام دوران است و البته برای این ادعا دلایل زیادی وجود دارد. فیلم ابتدا زن جوانی به نام مارین کرین را تصویر میکند که در حرکتی مجرمانه مقداری پول را از محل کار خود سرقت کرده و برای مخفی شدن به متلی در خارج شهر میگریزد. او آنجا جوانی مودب و جذاب را ملاقات میکند و شب را آنجا میماند. شب، هنگامی که مارین قصد دوش گرفتن دارد با حمله یک ناشناس مواجه می‌شود و با ضربات پی درپی چاقو از پا در می‌آید. هیچکاک با حذف سریع مارین و بدتر از همه نحوه‌ی فجیع قتل او مخاطب را میخکوب میکند.
شخصیت مارین به عنوان نقش اول و قتل بدون برنامه و ناگهانی او، به مانند ضربه‌های قاتل به مخاطب اصابت کرده و او را گیج میکند. هیچکاک با حذف کاراکتر اصلی‌اش سازمان فیلم و کلیشه‌های رایج آن دوران را بر هم میزند و  جایی برای پیش بینی باقی نمی‌گذارد .در این فیلم مخاطب تسلیم نبوغ هیچکاک میشود و از ترس اینکه ضربه دیگری نخورد چهار چشمی به مشاهده فیلم مینشیند. در اینجا علاوه بر فیلمنامه بی نقص جوزف استفانو و کارگردانی چشم نواز و قاب بندی های طلایی هیچکاک باید به موسیقی متن برنالد هرمان اشاره کرد که داستان را با موسیقی سحر کننده‌اش تعریف میکند و روانی را به اثری ماندگار تبدیل می‌کند.

فیلم پنجره عقبی

فیلم پنجره عقبی

پنجره عقبی نیز مانند فیلم طناب با بر پا کردن موقیتی تنگ و نفس گیر شما را به عنوان مخاطب در آپارتمانی محبوس میکند. این فیلم نیز با ایده خلاقانه زندانی شدن یک مرد خبرنگار در خانه‌اش به خاطر شکستگی پایش شروع می‌شود. کاراکتر جفری با دید زدن خانه‌های اطراف مقدمات شکل گیری درام را کلید میزند. شخصیت جفری، با بازی جمیز استوارت از سر بیکاری، در جریان دید زدن‌های روزانه خود متوجه قتل یکی از همسایگان خود بوسیله همسرش میشود. تنها کاراکترهای فعال فیلم جفری، همسرش (گریس کلی) و خدمتکار آنها با بازی تیلما رییتر هستند. ما غیر از یک بار، قاتل را همیشه از دریچه دوربین عکاسی جفری می‌بینیم. هیچکاک از تمام وسایل موجود در صحنه به بهترین وجه استفاده میکند. بهترین مثال برای این گفته، وجود دوربین و تلفن است که تنها راههای ارتباطی جفری برای تماس با بیرون هستند. با وجود کوچک بودن محیط فیلمبرداری، دوربین خوب عمل کرده و با تغییر زاویه و قاب بندی خلاقانه، حوصله شما را سر نمی برد و همیشه تصویر  قاب تازه‌ایی برای نگریستن رو میکند.

فیلم سرگیجه

فیلم سرگیجه

طبق نظر سنجی مجله Sight and Sound همشهری کین به عنوان بزرگترین فیلم تمام تاریخ سینما برای ۵۰ سال در صدر بود که در سال ۲۰۱۲ بالاخره این جایگاه به سرگیجه رسید و توانست برای اولین بار بالاتر از همشهری کین قرار بگیرد. و این خود دلیلی بر اهمیت فیلم سرگیجه است که مشمول گذر زمان نشد. فیلم براساس رمان فرانسوی از میان مردگان، نوشته بوالو نارسژاک ساخته شد.

به خاطر متن سنگین رمان، تبدیل آن به فیلنامه ایی دقیق، کار سختی بود، در طول کار چند فیلنامه نویس به صورت مجزا روی آن کار کردند. هیچکاک در این فیلم برای نشان دادن حالت مرموز داستان و شخصیت‌ها روی همه المانها مانند رنگ، نور، موسیقی، فیلمبرداری و حتی لوکیشن کار کرد که با ابداعاتی نیز همراه بود. مثلا برای پرداخت صحنه رویای شخصیت اسکاتی فرگوسن (استیوارت) از سالوادور دالی، هنرمند سوریالیسم معروف استفاده کرد و طراحی صحنه را به او سپارد، ابداع بعدی در مورد فیلمبرداری بود.

هیچکاک برای نشان دادن حالت سرگیجه فرگوسن برای اولین بار با کمک مدیر فیلمبرداری رابرت برکس از تکنیک زوم دالی استفاده کرد. در زوم دالی خود سوژه در حالیکه به سمت مخالف جهت زوم حرکت میکند دوربین رویش زوم میکند و برای نمایش ترس و استیصال سوژه به کار می‌رود. در مورد لوکیشن، فیلم در سانفرانیسکو فیلمبرداری شد که به خاطر داشتن پستی و بلندی، جنگل و پل معروفش به فرم روایی فیلم و جلو بردن داستان کمک شایانی کرد. هیچکاک از سرگیجه به عنوان شخصی ترین فیلمش یاد کرد که اتفاقا بهترین فیلم او نیز شد.

منبع
whatculture

تیم کلاغه

پست‌های «تیم کلاغه» حاصل مشورت تیمی تیم نویسندگان کلاغه است. این پست‌ها با تکیه بر تحقیقات و مشاوره‌های متنوعی انتخاب نو نوشته می‌شوند و سعی بر این است که بهترین‌های بازار انتخاب و معرفی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا