کتاب و مجله

۷ رمانی که اقتباس سینمایی‌شان تحسین منتقدان را در پی داشت

کم نیستند داستان‌ها و رمان‌هایی که الهام‌بخش یک سناریوی سینمایی و ساخت فیلم باشند. در همین ایران داریوش مهرجویی از روی کتاب‌های فرنی و زویی فیلم پری و از روی ترس‌ولرز فیلم هامون را ساخت. کتاب‌های فانتزی مثل ارباب حلقه‌ها و هری‌ پاتر یا رمان‌های معمایی مثل شرلوک هلمز و هرکول پوآرو هم جای خود که حتی تبدیل به سریال شده‌اند.

اما رمان‌ها و کتاب‌هایی هم هستند در نگاه اول وجه سرگرمی‌سازی برای استفاده در سینما ندارند اما خب آنقدر جذاب هستند و حرف برای گفتن دارند که کارگردان‌ها و فیلم‌نامه‌نویس‌ها را قلقلک می‌دهند که آن‌ها تبدیل به فیلم کنند. درست است که همیشه لذت خواندن یک کتاب از دیدن فیلم آن بیشتر است اما لذت دیدن فیلمی که از روی رمانی دوست‌داشتنی ساخته شده هم کم نیست. حتی اگر نتواند تمام زیر‌وبم‌های شخصیت‌های آن را دربیاورد.

در این گزارش هفت رمانی که از روی آن‌ها فیلم‌های سینمایی موفقی ساخته شده را معرفی می‌کنیم. فیلم‌هایی که توانسته‌اند تحسین منتقدان هنر سینما را جلب کنند و حتی جوایز اسکار و گلدن گلوب را از آن خود کنند.

فارست گامپ

فارست گامپ

مشاهده این محصول در دیجی کالا

فارست گامپ نوشته وینستون گروم آمریکایی است که در سال ۱۹۹۴ یک اقتباس سینمایی موفقی به همین نام از روی آن ساخته شده است. فیلمی که توانست ۶۷۷ میلیون دلار در گیشه جهانی فروش داشته باشد و پرفروش‌ترین فیلم آمریکا در آن سال شود. فارست گامپ همچنین نامزد دریافت ۱۳ جایزهٔ اسکار شد و از این تعداد ۶ جایزه را شامل جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین جلوه‌های ویژه، بهترین کارگردانی و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای تام هنکس را از آن خود کرد.

داستان این رمان از زبان فارست گامپ، فردی که ظاهرا هوش چندان بالایی ندارد و به‌اصطلاح خنگ است، روایت می‌شود. البته قسمت‌هایی از فارست به خوبی کار می‌کنند و به همین خاطر او در بعضی از موارد یک نابغه محسوب شناخته می‌شود و مباحثی مهم همچون نقد جنگ ویتنام را پیش می‌کشد. خود فارست می‌گوید می‌تواند موضوعات مختلف را خوب متوجه شود و فقط در بیان و یا نوشتن مشکل دارد و همین عموما کار را خراب می‌کند.

در بخشی از رمان می‌خوانیم: از زمانی که به دنیا آمدم، ساده بودم و ضریب هوشی من حدود ۷۰ بود و این مقدار پایین IQ همیشه مرا از کودکان دیگر جدا می‌کرد و در دستۀ افراد کند ذهن قرار می‌داد. مردم مرا بعنوان یک کودک کند ذهن و یا حتی احمق و کم عقل می‌شناختند. حتی بعضی از افراد تصور می‌کردند که من یک عقب ماندۀ ذهنی هستم و کند ذهنی من ناشی از اختلالات عقلی و بیماری‌های روانی است. حتی هنگامی که مردم مرا می‌دیدند، چشم‌هایشان را به من می‌دوختند تا با دقت بیشتر، متوجه مشکل من شوند و مرا مسخره کنند. اما نظر خودم این‌طور نبود.

بخوانید: ۱۰ کتاب از زنان برنده‌ی جایزه نوبل

اتاق

اتاق

مشاهده این محصول در دیجی کالا

کتاب اتاق  نوشته‌«اما دون اهو در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و بر اساس آن فیلمی سینمایی به همین نام به کارگردانی لنی آبراهامسون در سال ۲۰۱۵ فیلم سینمایی ساخته شد که توانست جایزه‌ بازیگر نقش اول درام و بهترین فیلم‌نامه را در گلدن گلوب به دست آورد و در چهار رشته نامزد اسکار شود.

این اثر با الهام از یک حادثه‌ واقعی هولناک که برای زنی به نام الیزابت فریتزل رخ داده است، ماجرای مادر و پسری را راوایت می‌کند که در یک اتاق کوچک حبس شده‌اند. «ماما» و «جک» در این داستان سال‌ها تنها در یک اتاق زندگی می‌کنند به همین دلیل «جک»، شخصیت اصلی داستان هیچ تجربه‌ مستقیمی‌ از جهان واقعی ندارد. او از زمانی که به یاد دارد تنها در این اتاق است و درکش از محیط تنها به همان چهاردیواری ختم می‌شود. «ماما»، که زن جوانی است امید به رهایی دارد و در طی این داستان در تلاش است تا بتواند پسرش را فراری دهد. فراری که موفقیت‌آمیز انجام می‌شود ولی مشکلات جدیدی را برای پسری که هیچ درکی از بقیه آدم‌ها و جامعه ندارد، ایجاد می‌کند.

عناوین فصل‌های مختلف رمان نیز عبارتند از: هدایا، برملا شدن دروغ‌ها، مردن، بعد و زندگی کردن.

بخوانید: ۱۰ کتاب پیشنهادی تیم پادکست چنل بی و علی بندری

مسیر سبز

مسیر سبز

مشاهده این محصول در دیجی کالا

مسیر سبز داستانی‌ست نوشته استیون کینگ داستان‌نویس و فیلمنامه‌نویس معروف آمریکایی که در سال ۱۹۹۹ الهام‌بخش ساخت فیلمی هالیوودی با همین عنوان و با بازیگری تام هنکس شد.

داستان در سال ۱۹۳۲ می‌گذرد و در زندان ایالتی کلدمانتاین. زندانی که آن زمان مسئولیت اعدام جنایتکارانی که محکوم به مرگ از طریق صندلی الکتریکی هستند را به عهده داشت. ماجرا از زبان پل اجکامب سرنگهبان بخش‌ ای روایت می‌گردد، بخشی که صندلی الکتریکی در آنجا قرار دارد. یک زندانی سیاه پوست و غول پیکر به اسم جان کافی به اتهام قتل دو کودک به زندان افتاده و به مرگ محکوم شده است. اما  پل بتدریج به شخصیت جان علاقمند می‌شود و می‌فهمد که او دارای یک قدرت متافیزیکی عجیبی است. سرانجام جان کافی در عین بی‌گناهی به اعدام محکوم می‌شود اما …

در بخشی از کتاب مسیر سبز  می‌خوانیم:

رییس، من به راستی خیلی خسته‌ام، خسته از دردی که می‌شنوم و احساس می‌کنم، خسته از سرگردانی بر روی جاده‌ها، تنها همچون سینه سرخی زیر باران. هرگز یار غاری نداشته‌ام که زندگی‌ام را بی‌وقفه در کنارش ادامه دهم، هرگز یار غاری نداشته‌ام که به من بگوید، ما از کجا آمده‌ایم، آمدن‌مان بهرچه بوده، و به کجا می‌رویم. من خسته‌ام، خسته از آدم‌هایی که با یکدیگر بدرفتاری می‌کنند. تمام این چیزها مثل خُرده‌های شیشه درون سرم جرینگ جرینگ می‌کنند. من خسته‌ام. خسته از تمام دفعاتی که قصد کمک داشته‌ام، اما موفق نشدم. خسته از سرگردانی در تاریکی. بیش از هر چیز، خسته از درد و رنج. درد و رنج بسیار بسیار فراوان. اگر قدرت داشتم، به درد و رنج خاتمه می‌دادم، اما چنین قدرتی ندارم.

سعی کردم، بگویم، بس است؛ دیگر تمامش کن. کافی‌ست. دستانم را ول کنم. اگر ولشان نکنی، غرق خواهم شد… منفجر خواهم شد…

بخوانید: ۷ کتاب داستانی جذاب از سرگذشت جاسوسان

دختر گمشده

دختر گمشده

مشاهده این محصول در دیجی کالا

رمان دختر گمشده نوشته گیلین فلین دوسال متوالی در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ پرفروش‌ترین رمان سال شد و دیوید فینچر نیز در سال ۲۰۱۴ با اقتباس از فیلمی فیلمی معمایی و رازآلود ساخت که بسیار موفق بود. البته خود گیلین فلین هم فیلم نامه‌نویس است و برای این رمان برنده چندین جایزه از جمله نامزد گرفتن گلدن گلوب شده است.

رمان دختر گمشده، ژانر داستانی مهیج و رمزگونه دارد و به‌صورت فصل‌بندی‌شده از ابتدا شروع می‌شود که هر فصل از زبان یکی از شخصیت ‌ای داستان (نیک دان و ایمی دان) روایت می‌شود. داستان با گم شدن ایمی دان شروع م‌یشود و طی تحقیقات پلیس مظنون اصلی مثل اکثر حوادت اینچنینی همسر فرد است اما در این داستان ماجرا طور دیگری پیش می‌رود.

پلیس از دفتر خاطرات ایمی، نوشته‌هایی پیدا می‌کند که نشان می‌دهد این زن ممکن است برای اطرافیانش خطری تهدیدآمیز محسوب شود. نیک که بسیار از سوی پلیس، رسانه‌ها و پدر و مادر ایمی تحت فشار است، مجبور می‌شود به دروغگویی، ریاکاری و رفتارهای نامناسب بسیاری روی آورد. او به طرز دلهره‌آوری از همه فراری شده و حال و روز خوبی ندارد. اما آیا نیک واقعاً قاتل همسرش است؟

بخوانید: ۷ کتاب ترجمه شده توسط نجف دریابندری

باشگاه مشت‌زنی

باشگاه مشت‌زنی

مشاهده این محصول در دیجی کالا

چاک پالانیک کتاب باشگاه مشت زنی را سال ۱۹۹۶ نوشت. رمانی که در نگاه اول خشونت‌طلبی را به نمایش می گذارد اما در حقیقت آیینه‌ای از جامعه‌ای است که انسان معاصر برای خودش ساخته است.

کتاب باشگاه مشت زنی  تا اوایل سال ۹۸ در رده‌ برترین کتاب‌‌های کتابخانه‌‌های ایالت متحده‌ امریکا باقی ماند و کمی هم بعد وقتی دیوید فینچر فیلمی براساس این داستان ساخت و دوباره کتاب در لیست پرفروش‌‌ترین‌‌های آمازون رجای گرفت. در فیلم باشگاه مشت‌ زنی چهره‌هایی همچون برد پیت و ادوارد نورتن حضور داشتند، اما پایان فیلم و رمان چندان شباهتی به یکدیگر ندارد و کارگردان و نویسنده هر یک پایانی مختص به خود برای داستان ترسیم کرده‌اند.

رمان از زندگی کارمندی بدبین می‌گوید که در یک کارخانه اتومبیل‌‌سازی کار می‌‌کند و مدتی است از بی‌‌خوابی رنج می‌‌برد. او یک روز با فردی با لباس‌‌های عجیب و غریب آشنا می‌شود که شغلش بازاریابی صابون است و عقاید نو و جالبی دارد.

آن‌دو به محله زندگی مرد عجیب می‌روند. جایی که زباله‌ های سمی شهر را انبار می‌کنند، قهرمان داستان این آدم عجیب‌وغریب می‌شود و با او در مورد آزادی و راه‌‌های کسب قدرت صحبت می‌کند. این دو برای آن که از عقده‌‌های درونی خالی شوند و به اصطلاح تولدی دوباره داشته باشند، آگاهانه با هم کتک‌کاری می‌کنند. همین باعث می‌شود به فکر راه‌اندازی یک باشگاه بیفتند. اما نه هر باشگاهی. بلکه یک باشگاه مشت‌زنی زیرزمینی…

بخوانید: ۸ کتاب برای آشتی با ناخودآگاه

مردی به‌نام اوه

مردی به‌نام اوه

مشاهده این محصول در دیجی کالا

رمان مردی به نام اوه عنوان اولین کتاب فردریک بک من است که نه فقط پرفروش‌ترین کتاب سال سوئد که از پرفروش‌ترین‌های سایت آمازون در سال ۲۰۱۶ بوده و به سی زبان دنیا ترجمه شده است. فیلم مردی به نام اوه نیز که در سال ۲۰۱۶ ساخته شد به عنوان یکی از فیلم‌های پر فروش و جذاب سال از نگاه مخاطبان معرفی شد و یکی از نامزدهای اسکار و رقیب فیلم فروشنده اصغر فرهادی بود.

داستان مردی به نام اوه زندگی پیرمرد ۵۹ ساله ای را روایت می‌کند که به علت کهولت سن از محل کارش اخراج شده و چند سالی است به عنوان مدیر محله تمام فعالیت‌های محله را زیر نظر دارد تا همه چیز به نحو احسن پیش برود.

همسایه ها او را به عنوان یک مرد خشن و عبوس می‌شناسند چرا که همیشه اوه با همسایه‌ها به‌دلیل رعایت نکردن نظم و یا آوردن ماشین اضافه داخل محل بحث می‌کند. اما کسی از سرنوشت و زندگی اوه، این پیرمرد خسته و عبوس ندارد. کسی نمی‌داند و اهمیتی هم نمی‌دهد که او بعد از فوت همسری که زندگی عاشقانه و خاصی با او داشته چه رنجی می‌کشد و دیگر توان ادامه زندگی بدون همسرش را ندارد. اوه حتی بارها اقدام به خودکشی کرده و هر بار بنا به علت‌های غیرقابل‌باوری در خودکشی نامکام مانده اما فکر مرگ هیچ گاه از ذهنش بیرون نمی‌رود. نهایتا ورود یک همسایه مهاجر جدید که یک زن ایرانی به‌نام پروانه است و سماجت‌های همسایگی او داستان را عوض می‌کند.

بخوانید: ۷ کتاب برای رد شدن از مرزهای کره‌شمالی

جایی برای پیرمردها نیست

جایی برای پیرمردها نیست

مشاهده این محصول در دیجی کالا

جایی برای پیرمردها نیست نوشته کارمک مک‌کارتی رمان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس آمریکایی، داستان یک جوشکار ساده است که برای شکار به دشت‌های جنوب امریکا سفر می‌کند. اما سرنوشت او به گونه‌ای رقم می‌خورد که مجبور است برای مدتی طولانی در سفر باشد چراکه تصادفا بعد از درگیری خونین دو گروه از قاچاق‌چیان مواد مخدر به محل می‌رسد، و پول كلانی به دست می‌آورد. پس از آن، برای حفظ پول مجبور به فراری طولانی در جنوب امریكا و مكزیک می‌شود

داستان اولین بار در سال ۲۰۰۵ منتشر شده و برادران كوئن در سال ۲۰۰۷ فیلمی بر اساس این رمان ساختند كه جایزه اسكار آن سال را برای آن‌ها به‌همراه داشت.

در بخشی از رمان می‌خوانیم: من هر روز صبح روزنامه‌ها رو می‌خونم. بیشتر می‌خوام بدونم اطراف خودمون چه اتفاق‌هایی افتاده. هیچ‌وقت هم نگفتم که کارم رو خوب انجام دادم. کار ما روز به روز سخت‌تر می‌شه. همین چند وقت پیش دو تا پسر با هم رفیق شدند. یکی‌شون از کالیفرنیا بود یکی از فلوریدا. جایی اون وسطای راه باید آشنا شده باشند. بعد شروع کردند به سفر با همدیگه و کشتن مردم. یادم نیست چند نفر رو کشتند.

فکر کن چقدر احتمال داشت این دو تا به هم برسند. تا قبل از این ماجرا چشم‌شون به هم نیفتاده بود. مگه چند نفر آدم اینجوری تو این مملکت هست. فکر نکنم زیاد باشند. خب ما که نمی‌دونیم. یه روز دیگه یه زنی رو گرفتند که بچه‌ش رو انداخته بود تو سطل آشغال. چجور آدمی ممکنه همچین کاری به ذهنش برسه؟ زن من دیگه روزنامه نمی‌خونه. شاید حق با اون باشه. معمولا حق با اونه.

تیم کلاغه

پست‌های «تیم کلاغه» حاصل مشورت تیمی تیم نویسندگان کلاغه است. این پست‌ها با تکیه بر تحقیقات و مشاوره‌های متنوعی انتخاب نو نوشته می‌شوند و سعی بر این است که بهترین‌های بازار انتخاب و معرفی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا