۸ رمان برنده جایزه پولیتزر که باید بخوانید

جوایز ادبی یکی از معیارهای کتابخوابهای حرفهای برای انتخاب رمانها و داستانهایی هستند که میخواهند بخوانند. اغلب هم تا روی جلد رمانی عنوان برگزیده فلان جایزه ادبی نقش میبندد میزان فروش و استقبال از آن بالا میرود.
جایزه ادبی پولیتزر هم یکی از مهمترین جوایز حوزه ادبیات است که علاوه بر داستان و رمان در حوزه روزنامهنگاری و عکاسی و موسیقی هم برگزیده معرفی میکند. این جایزه که به افتخاز جوزف پولیتزر نامگذاری شده است از سال ۱۹۱۷ و با نظارت دانشگاه کلمبیای آمریکا هرساله اهدا شده است.
در این گزارش هشت رمان که نامزد و برگزیده جایزه پولیتزر در سالهای مختلف بودهاند را معرفی میکنیم.
روابط خارجی
روابط خارجی نوشته آلیسون لیوری، داستان عجیب دو استاد ادبیات انگلیسی اهل آمریکا را روایت میکند که در یک فرصت مطالعاتی در لندن به سر میبرند؛ زنی میانسال و محتاط و مردی جوان و جذاب. ماجرای عاشقانه پر فراز و نشیبی که پیش روی هر یک از آنها قرار میگیرد و پایانی پیشبینی ناپذیر دارد.
آلیسون لیوری (Alison Lurie) رماننویس آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر در سال ۱۹۸۵ است. او بیشتر بهعنوان رماننویس شناخته میشود، اما کتابها و مقالههای غیرداستانی زیادی، به ویژه در مورد ادبیات کودکان و نشانهشناسی لباس نیز در کارنامه دارد.
بخوانید: ۸ رمان برنده جایزه ادبی بوکر که به فارسی ترجمه شدهاند
نفس عمیق
نفس عمیق زندگی ماست . قهرمانهای داستان مگی و آیرا زوجی میانسال و کمی خوشبخت هستند، که کمی هم بدبخت دارند و البته پر از مشکل و دردسر و دعوا. اما در طول داستان دوباره عشق را کشف میکنند و این کشف عشق در زندگی روزمره و در میان خاطرات و مشکلات باعث میشود در پایان رمان احساس بهتری داشته باشیم.
نفس عمیق اصلا درگیر بازیهای احساساتی و امید بخشیهای بیهوده نیست، در پایان نفس عمیق عشق بر نفرت غلبه نمیکند، شخصیتها دچار تحولات سادهلوحانه نمیشوند و تنها زندگی ادامه مییابد و ارادهمعطوف به بهتر شدن. مگی بهعنوان یک مادر نمیپذیرد کاری از دستش ساخته نیست و در هر شرایطی برای بهتر شدن زندگی اطرافیانش تلاش میکند. اشتباه میکند و افکارش گاهی خواننده را به خنده میاندازد ، ولی تسلیم نمیشود. به همین خاطر هم کتاب نفس عمیق، جایزه پولیتزر سال ۱۹۸۹ را از آن خود کرده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: مگی فراموش نکرده بود که وقتی برای تولد یکسالگی لیروی رفته بودند و جسی همراهشان نبود، صورت فیونا چطور وا رفته بود. بله، غرور فیونا جریحهدار شده بود؛ اما وقتی میرسیدند به خانهٔ فیونا، مگی از او میپرسید: «یادت هست؟ یادت هست اون روزهای اول که فقط براتون نزدیک هم بودن مهم بود؟ یادت هست چطور همهجا با هم پیاده میرفتید؟ هر کدومتون دستش رو میذاشت تو جیب عقب شلوار جین اون یکی؟» آن زمان کارشان لوس و بیمزه به نظر میرسید، اما حالا باعث میشد اشک در چشمهای مگی جمع شود.
بخوانید: ۱۰ کتاب برنده جایزه پولیتزر که به زبان فارسی ترجمه شدهاند
حرامیان
داستان حرامیان در دهه نخست سده بیستم میلادی اتفاق میافتد. پسری نوجوان به نام لوسیوس پریست همراه با دوستی خانوادگی به نام بون هاگنبك به ممفیس سفر میكند. بون راهی برای سفر به ممفیس نمیشناسد جز دزدیدن اتومبیل پدربزرگ لوسیوس كه اتفاق نخستین اتومبیل در سراسر ولایت یوكناپاتافا است. آنها در سفر متوجه میشوند كه ند مككازلین كه همراه بون در اسطبل پدربزرگ لوسیوس كار میكند نیز در اتومبیل پنهان شده است؛ و این خود آغاز ماجراهایی است. حرامیان كه در سال ۱۹۶۲ منتشر شد واپسین رمان ویلیام فالكنر است كه در سال ۱۹۶۳ برنده جایزه پولیتزر شد.
ویلیام فالكنر پیش از انتشار حرامیان گفته بود كه «مشغول نوشتن كتابی زرین درباره ولایت یوكناپاتافا است» تا با آن حرفه نویسندگی خود را به پایان برساند. به نظر میآید كه حرامیان همان كتاب زرین باشد.
بخوانید: جایزه هوشنگ گلشیری و ۸ رمان برنده این جایزه
سهره طلایی
سهره طلایی روایت زندکی تئودور دکر، پسری سیزده ساله از نیویورک است که بهطرزی معجزهآسا از تصادفی جان سالم بهدر میبرد. ولی مادرش در این تصادف جان خود را ازدست میدهد و چون پدرش او را تنها گذاشته، مجبور میشود به خانه یکی از دوستان ثروتمند خود برود. تئو در خانه جدید کاملا گیج شده است، در مدرسه همکلاسیها نمیدانند چطور با او حرف بزنند، دلش برای مادرش خیلی تنگ شده و مهمتر از همه، به یک چیز که او را بهیاد مادرش میاندازد، پناه برده است: یک نقاشی اسرارآمیز و مسحورکننده که درنهایت او را به دنیای زیرزمینی هنر میکشاند.
تئو بزرگ میشود و هرروز بین راهروهای پیچدرپیچ و خاکگرفته یک عتیقهفروشی که در آن کار میکند، اینطرف و آنطرف میرود. در ادامه داستان عاشق میشود و در مرکز یک جمع خاص و خطرناک قرار میگیرد.
این کتاب سه ماه در لیست پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز قرار داشت و برنده جایزه پولیتزر در سال ۲۰۱۴ شد. البته سهر طلایی جایزههای ادبی اودی، نامزدی جایزه ملی منتقدان کتاب، جایزه ادبیات زنان و مدال ادبیات داستان «اندرو کارنگی را هم در کارنامه دارد.
بخوانید: ۱۰ کتاب از زنان برندهی جایزه نوبل
روایت یک مرگ در خانواده
روایت یک مرگ در خانواده بازخوانی ماجرای کودکی جیمز روفاس ایجی در ناکسویلِ تنسی، امریکای ۱۹۱۵ است. ایجی در این رمان، از زوایای مختلف که زاویه دید سومشخص محدود به اعضای خانواده است، در چهلوهشت ساعت – از یک روز پیش از مرگ مرگ جی تا روز مرگِ جی- از مرگ و زندگی و خانواده میگوید. خانواده جی، شامل مری همسر جی و دو فرزندش روفاس پسر بزرگ و شش ساله که در اصل خود نویسنده است و کاترین سه ساله است. ایجی در داستانش تاثیر مرگ را بر هر یک از این افراد نشان میدهد و از احساسات واقعی مینویسد.
نخستین بخش رمان سرشار از شادیای است که با سختی دردآور فرار از تنهایی و انتقال این شادی به عزیزان پررنگ میشود. اما بخش دوم رمان، تراژدی غمانگیز و پرتنشی است که در آن برادر «مری» جسدی را در جاده روستایی در شب شناسایی میکند و «مری» که در نور خیرهکننده آشپزخانه منتظر نشسته است و سعی میکند با خبر کشته شدن احتمالی «جی» کنار بیاید. در آخرین بخش رمان هم، با بازگشت و ادامه زندگی زندگی مواجه میشویم.
ایجی یکسال پس از مرگ نابهنگامش، جایزه پولیتزر ۱۹۵۸ را برای رمان «روایت یک مرگ در خانواده» از آن خود کرد.
بخوانید: ۶ کتاب درباره تروریسم و رابطهاش با رادیکالیسم
دلبند
داستان کتاب دلبند روایتی از زندگی یک زن سیاهپوست و برده است. زنی که همراه همسر و بچههایش از مزرعهای که در آن به بردگی گرفته شدهاند فرار میکنند و به اوهایو پناه میبرند. وقتی بردهدار آنها را پیدا میکند زن به دور از چشم همسرش برای اینکه فرزندش چند ماههاش طبق قانون به دست بردهدار نیفتد و به بردگی گرفته نشود، فرزندش را به قتل میرساند و مدتی فرزندی که در شکم دارد را به دنیا میآورد. سالها بعد روح فرزند به قتل رسیده در قالب دختری نوجوان به خانه وارد شده و میخواهد انتقام قتل را از مادر بگیرد اما…
نویسنده کتاب موریسون نخستین زنِ سیاهپوستی است که کرسیای به نامِ خود در یکی از دانشگاههای بزرگ آمریکا (دانشگاه پرینستون) دارد. او اولین زن سیاهپوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کردهاست. آثار او آمیختهای از نقد اجتماعی را در بر دارد.
رمان دلبند در سال ۱۹۸۸ نیز توانست جایزه پولیتزر را دریافت کند و در سال ۲۰۰۶ روزنامه نیویورک تایمز این کتاب را به عنوان بهترین رمان ۲۵ سال گذشته آمریکا معرفی کرد. همچنین در سال ۱۹۹۸ فیلم این رمان با کارگردانی جاناتان دمی و تهیه کنندگی و بازی اپرا وینفری – ساخته و اکران شد.
بخوانید: ۷ رمانی که زندگی در شوروی را بهتصویر میکشند
مارچ
رمان مارچ برنده پولیتزر ۲۰۰۶ واکاوی ویرانیها و چالشهای اخلاقی دوران جنگ داخلی امریکا از منظر آقای «مارچ»، شوهر غایب داستان «زنان کوچک» لوئیزا میالکات است.
این رمان که منبع اصلی الهام خود را از یکی از مشهورترین خانوادههای آمریکایی قرن نوزدهم به نام خانواده الکات ساکن کنکورد ایالت ماساچوست گرفته است. برای ایجاد چهارچوب کلی این اثر از کتاب برجستۀ زنان کوچک اثر لوئیزا میالکات بهره گرفته شده است. بروکس برای روایت خود از زندگینامه و دفترهای خاطرات پدر لولیزا می الکات، نویسنده داستان زنان کوچک و نامههای او به خانوادهاش استفاده کرده و الهام گرفته است؛ حتی گاهی عین کلمات برانسون الکات را در رمانش آورده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: با این تصمیمات در ذهن برخاستم و پی بردم که صاحبخانه و دو ساکن دیگر پیش از من از خواب بیدار شده و به سوی کارهای خود روانه شدهاند. آقای بروک برایم یادداشتی گذاشته و در آن نوشته بود که برای انجام برخی امور مربوط به آقای لارنس که به نظر وی یک یا دو ساعتی طول میکشید خانه را ترک کرده است. از من درخواست کرده بود تا منتظر وی بمانم اما این کار از دست من ساخته نبود. اشتیاقی زیاد برای برای دیدن این که شوهرم شب را چگونه گذرانده است در خود حس میکردم. در یادداشت کوتاهی از وی عذرخواهی کردم. سبد خود را پر از شراب و غذاهای مقویای که برای وی آورده بودم کرده و به سوی بیمارستان به راه افتادم.
بخوانید: ۷ رمانی که میتوانید با بچههایتان بخوانید و خودتان بیشتر لذت ببرید
عاشقانه تاریک عمیق
مجموعه داستان عاشقانه، تاریک نوشته جویسکرول اوتس، مجموعه ۱۳ داستان کوتاه را شامل میشود که همچون دیگر آثارش به عشق، روابط زناشویی و خیانت پرداخته است و قهرمان اصلی داستانهایش زنان هستند. البته نکته متفاوت و بارز این داستانها، تمرکز اوتس بر شاعر معاصر آمریکایی «رابرت فراست» است که در جای جای این کتاب به نقد آثار او و هم چنین ادبیات معاصر آمریکا پرداخته تا جایی که با اعتراضات متعدد از سوی طرفداران فراست نیز روبرو شده است.
میتوان گفت این مجموعه داستان اثریست عاشقانه با داستانهایی به رنگ عشق، خیانت، روابط انسانی عمیق و روابط زناشویی و خانوادگی. کتابی که در سال ۲۰۱۵ نامزد نهایی جایزه پولیتز سال شد و جوایزی مثل جایزه ادبی برام استوکر ۱۹۹۶، جایزه منتقدین ادبی ۲۰۰۳، جایزه ادبی تریبون شیکاگو ۲۰۰۶، مدال ملی علوم انسانی ۲۰۱۰ را در کارنامه دارد.
در بخشی از داستان آمده است: «بیخودی به خیلی چیزها بها میدهند؛ مثل خودکشی.» پسر به زرنگی خودش خندید. مادربزرگ که داشت در ترافیک وسط روز رانندگی میکرد، کمی کلافه بهنظر میرسید. پسر با تأکید بیشتری گفت: «دِ همین! برای خودکشی نوجوانان، آن هم توی یک چنین بخش عقبافتادهای در آمریکا دو تا خط تلفن گذاشتهاند!» «بخش عقب افتاده؟! اصلاً کجاست اینجای عقب افتاده؟» «شوخی میکنی مادربزرگ؟ خب، همینجا!» مادربزرگ لبخند زد اما نخندید. نه به این خاطر که لطیفهی مندرآوردی پسر خندهدار نبود، بلکه چون دوست نداشت به هر چرتوپرتی که پسر تعریف میکند بخندد. «در مدرسه همیشه کلی آگهی میفرستند که اگر تنها هستید و مشکلی دارید و دوست دارید با کسی صحبت کنید، وکلای حقوقی موثق و مورد اعتماد، منتظر تماس شما هستند. یک نوع جدیدشان هم اینجوری بود؛ آیا در خانهتان احساس امنیت میکنید؟» پسر خندید. «خب! حالا احساس امنیت میکنی؟» «سربهسرم میگذاری مادربزرگ؟ آمارها میگویند که نود درصد حوادث خطرناک در خانه روی میدهد.»