۷ رمان مشهور از ادبیات شرق دور
شرق دور یعنی مجموعه کشورهای چین و ژاپن و کره شمالی و جنوبی بهعلاوه هنگکنگ و فیلیپین و سنگاپور و ویتنام و … تاریخ گرهای با فلسفه خاص خودشان و بودیسم دارند و میتوان گفت که ادبیات و داستانهایشان هم بههمان رنگارنگی و تنوع و البته عجیبوغریبی غذاهای شرقی دارد. البته داستان شرقی فقط رمانهای موراکامی و مودیانو نیست و نویسندگان زیادی هستند که بهخاطر خاص بودن نوع زبان و رسمالخط کشورهای شرق دور داستانهایشان مهجور باقی مانده است.
عشق و اروس و بودیسم و مناسبات اجتماعی جاری در کشورهای مذکور و البته تاریخ جنگ و تجربههایی مثل بمباران اتمی و اشغال ویتنام در روایتهای داستانی این منطقه بسیار پررنگ است. خود کره شمالی بهعنوان مرموزترین کشور جهان یکی از پتانسیلهای اصلی برای پرداخت داستانی و رمانهای خواندنی است و اتفاقا هم آن دسته از آثار ادبی این کشور که توانسته از تیغ سانسور حکومتی جان بهدر ببرد و منتشر شود همهجا خواننده داشته و دارد.
در این گزارش هفت رمان مشهور و برتر از نویسندگان کشورهای شرق دور را بهشما معرفی میکنیم تا در جشنواره شکوفههای گیلاس مهمان شوید.
کتاب جنگل نروژی
جنگل نروژی یا درستترش چوب نروژی داستان درباره داستان دختر و پسری است که در دوره دانشگاه عاشق هم میشوند اما دختر گرفتار بیماری روانی شده و در بیمارستان بستری میشود، که این عشق بیفرجام میماند. در واقع کتاب تب و تاب و سوز و گداز این عشق است. پس زمینه رمان هم توکیوی دهه ۱۹۶۰ میلادی است، زمانی که دانشجویان توکیو، مانند دانشجویان بسیاری از ملتهای دیگر، علیه نظام مستقر اعتراض میکردند. در عین اینکه داستان رمان بر این زینه بسط مییابد، موراکامی (از چشمان تورو و میدوری) جنبش دانشجویی را عمدتا کم اراده و ریاکارانه میداند.
تورو واتانابه، راوی داستان، شعارش به نقل از دوستش، ناگازاوا، این است: «به حال خود دلسوزان. فقط عوضیها این کار را میکنند. یا پس از فقدانها و نامرادیها میگوید: …اما من زندگی را انتخاب کردهام. همچنین در سال ۲۰۱۰ از روی این رمان فیلمی به کارگردانی تران ان هونگ ساخته شده است.
پشت جلد این کتاب میخوانیم: رد پا گتسبی بزرگ اسکات فیتز جرالد (رمان محبوب راوی و نویسنده) و ناطوردشت سلینجر (رمان دلخواه نویسنده که خود به زبان ژاپنی ترجمهاش کرده) و بسیاری رمانهای جذاب قرن نوزده و بیست در این رمان موراکامی نیز – بیش از رمانهای دیگر – پیداست. در این داستان سرشار از حسرت و فقدان (که مایه مکرر آثار موراکامی است) بهرغم داستان سرراست و کلاسیک آن، همه شخصیتها به نوعی آسیب روانی دیده، یا غیر عادیند و بدتر از همه نائوکو است که…
بخوانید: ۸ رمان پرفروش بهانتخاب نیویورکتایمز
کتاب اعمال انسانی
کتاب درباره اعمال انسانی است آن هم با تمرکز بر جریان تظاهرات دانشجویان کره در سال ۱۹۸۰. نویسنده این دانشجویان را از سال ۱۹۸۰ تا سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ دنبال کرده و تاثیر بگیر و ببندها را روی این دانشجویان مورد بررسی قرار داده است و اینکه شخصیت آنها در این مسیری چه تغییراتی داشته است. درواقع آدمهای اصلی داستان «اعمال انسانی» چند دختر و پسر دانشجو هستند که در تظاهرات و ناآرامیهای آن سالهای کره جنوبی حضور دارند و هرکدام سرنوشت متفاوتی پیدا میکنند. یکی کشته میشود، دیگری دستگیر میشود، برخی مجبور به آدم فروشی میشوند و …
این رمان اثر دوم هانکانگ برنده جایزه من بوکر سال ۲۰۱۶ است که به فارسی برگردانده شده و پیش از این رمان «گیاهخوار» از این نویسنده به دست خوانندگان ایرانی رسیده است.
پشت جلد کتاب در تعریف مضمون رمان آمده است: گوانگجو، کره جنوبی، ۱۹۸۰، در بحبوحه سرکوب خونین شورش دموکراتیک، پسربچهای به دنبال جسد دوستش، روحی به دنبال بدن رها شدهاش و کشوری ستمدیده به دنبال آزادی بیان است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: روزی که من شانهبه شانه صدها و هزاران نفر از همراهان غیرنظامیام به لوله اسلحه سربازها خیره شدیم، روزی که بدنهای دو نفری را که اول از همه قتلعام شدند، روی چرخدستی گذاشتند و تا جلوی جمعیت بردند، من مات و مبهوت به دنبال کشف چیزی پنهان درون خودم بودم، به دنبال کشف غیاب ترس. یادم میآید حس میکردم که حالا وقت مردن است، حس کردم خون صدها و هزاران قلب، همگی در یک شاهرگ جریان پیدا کرده است، خون تازه و پارک… به باشکوهی قلبی واحد، و ضربان این خون را به تمام رگها و به خود من منتقل میکرد و با جرئت حس کردم که بخشی از آنها هستم.»
بخوانید: ۸ کتاب بیوگرافی و خاطرات خواندنی در بازار
کتاب پاچینکو
رمان پاچینکو، نوشته مین جین لی که نخستین بار در سال ۲۰۱۷ منتشر شده، داستانی حماسهگونه درباره چهار نسل از یک خانواده فقیر و مهاجر کرهای، و تلاشهای آنها برای به دست گرفتن کنترل سرنوشت خود در ژاپن قرن بیستم را روایت میکند. در داستان که در اوایل دهه ۱۹۰۰ میگذرد، نوجوانی به نام سونجا که دختر ماهیگیری معلول است، در ساحل نزدیک خانهاش در کره، عاشق غریبهای ثروتمند میشود.
مرد غریبه، به سونجا تمام دنیا را وعده میدهد اما وقتی سونجا میفهمد که باردار شده، و معشوقش نیز متأهل است، وعده و وعیدهای او را نمیپذیرد. سونجا در عوض، پیشنهاد ازدواج مردی موجه و مریض احوال را میپذیرد که مسافر ژاپن است. اما تصمیم سونجا برای ترک خانه و نپذیرفتن پیشنهاد پدر فرزندش، ماجراهایی پر فراز و نشیب را به وجود می آورد که تا چندین نسل ادامه خواهد داشت.
درواقع پاچینکو داستانی از عشق فداکاری جاه طلبی و وفاداری است. از بازارهای خیابانی شلوغ تا تالارهای بهترین دانشگاههای ژاپن تا سالنهای پاچینکو و دنیای زیرزمینی تبهکاران شخصیتهای پیچیده و پرشور لی زنهای قوی و سرسخت خواهرها و برادرهای وفادار پدرهای گرفتار بحرانهای اخلاقی با وجود تمام بی تفاوتی تاریخ زنده میمانند.
بخوانید: ۷ داستانی که در آن تلخی واقعیت شما را به خنده میاندازد
کتاب فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق
این رمان که ساختاری عجیب و غریب دارد، درواقع داستان زنی چینی به نام چیائو شیائو تسوانگ در مسیر پروازی پکن به لندن است. مشکل انگلیسی صحبت کردن زن قهرمان داستان حتی در نگارش رمان نیز دیده میشود و خواننده به طور متناوب با جملاتی نظیر «تمام چیزی که دانست این بود که اصلا نفهمید مردم به من چی گفت. از حالا به بعد من همیشه فرهنگ فشرده لغات جینی به انگلیسی همراه داشت. جلد قرمزش دقیقا شبیه کتاب کوچک سرخ بود. حتی وقتی به دستشویی رفت من این کتابچه مهم را حمل کرد…» روبرو میشود. البته این عبارات شاید به نوعی پاسخی به نام عجیب کتاب هم باشند.
اتفاقات داستان مطابق با عناوین ماهها از فوریه تا فوریه برای یک سال بخشبندی شدهاند و همزمان که آغاز و ناتمام ماندن یک عشق را روایت میکند، داستان سرگشتگیها، سوالها و تعاریف دیگری همچون وطن را هم در ذهن خواننده تداعی میکند و با بازگشت زنِ داستان به پکن بعد از تنها یکسال پایان مییابد.
چیائوی داستان در فرودگاه پکن با ترس و اضطراب در حالی که از آموختههای خود از زبان انگلیسی راضی و مطمئن نیست و به اصرار پدر و مادرش راهی این سفر شده سوار بر هواپیما میشود و شهر خود را به مقصد لندن ترک میکند و جملاتی که از قول او در این کتاب بیان میشود نحوه تلفظ ناشیانهاش از زبان انگلیسی و نیز نارضایتیاش را از این وضعیت نشان میدهد.
بخوانید: ۹ کتاب از پل استر که باید بخوانیم
کتاب بدخواهی
بدخواهی رمانی معمایی، نوشته کیگو هیگاشینو، از پرفروشترین کتابهای معمایی و فینالیست جایزه ادبی ادگار بوده است.
این رمان شرححال رنجش و کینهتوزی عمیق چند ساله است که خود را در قالب نیت شوم و شیطانیِ قتل نمایان میکند. در این کتاب نهتنها به روانشناسی قتل پرداخته میشود بلکه نقشه ماهرانهی قاتل بر جذابیت روایت داستان میافزاید.
داستان روایتی از نویسنده رمانهای پرفروشی به نام کونیهیکو هیداکا است که همراه همسر جوانش قصد مهاجرت به ونکوور کانادا را دارد، اما بهطرز فجیعی شبانه در خانهاش به قتل میرسد. او در حال تکمیل فصل آخر جدیدترین رمانش بوده است که چند ساعت بعد جسدش در اتاق کارش پیدا میشود. در ادامه داستان با پیچیدگیهایی مبتنی بر انگیزهی قتل مظنونین روبهرو میشویم. در پایان، این رمان روایتگر گرفتاری شخصیتها در دام حسد، ترس، ناامیدی و در نهایت بدخواهی است.
در بخشی از کتاب آمده است: کاگا یک دفتر یادداشت از جیب کتش درآورد. مهمترین نکته، لحظهی مرگه. ما میدونیم کونیهیکو هیداکا در فاصلهی بین ساعت پنج تا هفت کشته شده، اما براساس گزارش پزشکی قانونی، خیلی بعیده که بعد از ساعت شش مرده باشه. تخمین زمان مرگ براساس وضعیت گوارش غذا، یه روش بسیار قابل اعتماده و در پروندهای مثل این، میتونه زمان نسبتاً دقیق مرگ رو در بازهی زمانی کمتر از دو ساعت نیز مشخص کنه. هر چند هنوز هم ما یه شاهد داریم که شهادت میده هیداکا پس از ساعت شش زنده بوده.
بخوانید: ۱۰ داستان عجیب که دست از سر شما برنمیدارند
کتاب تسلیناپذیر
راوی داستان، آقای رایدر پیانیست مشهوری است که به شهری اروپایی برای اجرای کنسرت و سخنرانی دعوت شده است. هدف این کنسرت زنده کردن موسیقی شهر و برگرداندن اعتبار گذشتهها به رهبر ارکستر شهر است که اکنون معتاد به الکل و فاقد هر ارزشی شده است.
او البته تنها یک نوازنده پیانو نیست و تواناییهای ویژهای دارد. تواناییهای رایدر در روایت داستان فراتر از توانایی اول شخص است. رایدر میداند در سر آدمها چه میگذرد، گذشتهشان چه بوده است، نگاه رایدر گویی کش میآید و میتواند همراه آدمها برود، رایدر هرجا که میرود میداند قبل از او چه اتفاقی افتاده است، آدمها پشت سرش چه میگویند و… اما این تواناییها چنان عادیست که در تمام صفحات کتاب رایدر هیچگاه با میل خاصی از توانش استفاده نمیکند و باعث تغییری در رفتارش نیست. در جاهایی هم محدویت رایدر به شکلهای خاصی به ما نشان داده میشود برای همین نمیتوانیم بگوییم روای اول شخص و خداگونه است. راوی چیزی شناور بین تمام تواناییهاست و هرجا به گونهای ظاهر میشود.
در بخشی از رمان میخوانیم: وقتی به میزها رسیدم، چند دقیقهای در اطرافشان پی کسی که شبیه دختر باربر باشد گشتم. دو دانشجو در مورد فیلمی با هم بحث میکردند. توریستی داشت نیوزویک میخواند. پیرزنی داشت برای کبوترهایی که گرد پاهایش جمع شده بودند، خرده نان میریخت. اما از زن جوان با موهای بلند مشکی که پسر بچهای همراهش باشد خبری نبود. وارد کافه شدم و با اتاقی کوچک و تقریبا تیره و تار روبرو شدم که فقط پنج یا شش میز در آن بود.
متوجه شدم که مشکل ازدحام جمعیت، که پیشتر باربر به آن اشاره کرده بود، در خلال ماههای سردتر ممکن است به مشکلی جدیتر بدل شود، اما این بار تنها فرد حاضر در آنجا پیرمردی بود با کلاه بره که تقریبا ته سالن نشسته بود. به این نتیجه رسیدم که باید مسئله را فراموش کنم. به بیرون برگشتم. دنبال پیشخدمت گشتم تا کمی قهوه سفارش بدهم، و ناگهان متوجه شدم کسی مرا به نام صدا میزند.
بخوانید: ۷ رمان سورئال؛ لذت از واقعیتی مخدوش اما حقیقی
کتاب سوپرمارکت شبانهروزی
کتاب سوپرمارکت شبانه روزی نوشته سایاکا موراتا روایت دختر جوان ژاپنیای است که همیشه اطرافیانش از رفتار عجیب او ناراحت هستند. خود نویسنده هجده سال در یک فروشگاه به شکل نیمه وقت در شغل فروشنده فعالیت میکرده و درواقع خاطراتش را در کتاب سوپرمارکت شبانه روزی نوشته که موفق به دریافت مهمترین جایزه ادبی ژاپن یعنی آکوتاگاوا شده است.
سوپر مارکت شبانهروزی داستان کیکو فوروکاوا . زن سیشش ساله ساکن توکیو است که از کودکی اطرافیان و خانوادهاش او را به سبب رفتارهایش، غیر عادی میانگارند. کیکو در واکنش به این مسئله سکوت و گوشهگیری پیشه میکند، تا اینکه در هجده سالگی کارش را در فروشگاه اسمایل مارت شعبه هیراماچی آغاز میکند: اتفاقی که زندگیاش را دگرگون میسازد. کار در فروشگاه به او میآموزد چگونه مثل یک انسان عادی رفتار کند.
کیکو شادمان از این موضوع که سرانجام بین مردمان عادی جایی برای خود پیدا کرده است، احساس آرامش میکند، اما این آرامش با ورود کارگری جدید و مراودات کیکو با دوستان قدیمی دبیرستانیاش چندان دوام نمیآورد. کیکو با بالا رفتن سن، بی فرزندی، تجرد و شغلی نه چندان مناسب، مورد سرزنش اطرافیانش قرار میگیرد: همه او را تحتفشار میگذارند تا شوهری برای خود پیدا کند. کیکو برای خلاصی از دست آنها تصمیم عجیبی میگیرد…