۷ رمان انتخابی نشریه لوموند

نشریه لوموند چاپ فرانسه، یکی از نشریههای معتبر و معروف در جهان مطبوعات است که سالهاست بهعنوان یکی از مجلههای پرمخاطب و مرجع در حوزههای مختلف از جمله ادبیات محسوب میشود. لوموند معمولا درباره رمانها و داستانها نقد مینویسد و سعی دارد تا داستانهای خواندنی را بهمحض انتشار به مخاطبان و کتابخوانها معرفی کند و حتی در سال ۱۹۹۹ لیستی از صد کتاب برتر قرن بهانتخاب منتقدان نشریه معرفی و منتشر کرد.
این یک حقیقت است که نقدهای مثبت یا منفیای که منتقدان لوموند درباره کتابها منتشر میکنند روی میزان استقبال از آنها تاثیر دارد و حتی ناشر آنها رو در نوبتهای چاپ بعدی روی جلد کتابش درج میکند. اگر بهدنبال خرید و خواندن رمان و داستانهای خوب و با کیفیت هستید میتوانید روی انتخابهای لوموند حساب کنید.
در این گزارش هفت داستان که لوموند در لیست معروف خود که از بهترین رمانهای قرن تهیه کرده بود قرار داشتهاند را به شما معرفی میکنیم.
کتاب کوه جادو
در رمان کوه جادو هانس کاستورپ جوان بورژوازاده چند روزی برای دیدن پسرخالهاش، یوآخیم تسیمسن که به بیماری سل مبتلا شده، از زادگاهش هامبورگ به آسایشگاه شاتس آلپ در داووس واقع در دهکدهای در سوئیس میرود. هانس که برای ملاقات او به این مکان دورافتاده آمده و در معرض فضای مرگآلودِ آسایشگاه قرار گرفته کم کم احساس بیماری میکند و تسلیم میل خود به بیماری میشود.
اقامت چند روزهاش در بیمارستان، به هفت سال زندگی در بیمارستانی در دل طبیعت تبدیل میشود. او در انزوای خودخواسته به جستجوی خویش میپردازد. جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ میلادی اتفاق میافتد و هانس کاستورپ از زندگیای که به خلأ شبیه است با دنیای پر خشونت جنگ مواجه میشود و و از رویا یا توهم بیماری بیرون میآید!
مان در این رُمان نیز، چنانکه در بودنبروکها میبینیم، اگر نه به یک مکان هانسایی، دست کم به یک قهرمان ایالت هانسایی بازمیگردد. او بخشی از کتاب را با الهام از اثر گوته، «ویلهلم مایستر» نوشته است. کتاب در ۱۹۲۴ منتشر شده و در سال ۱۹۲۹ یعنی پنج سال پس از انتشار- جایزه ادبی نوبل را از آن مان کرد.
بخوانید: ۱۰ کتاب برتر اورهان پاموک، برنده جایزه نوبل ادبیات
کتاب پییر لتونی
پی یِترِ لتونی نوشته ژرژ سیمنون یکی از داستانها از مجموعه داستانی «نقاب» این نویسنده است. پی یِترِ لتونی شخصیت اصلی داستان در این اثر، کلاهبرداری با شهرت جهانی است که در سراسر اروپا تحت تعقیب است و سرباز مگره معروف داستانهای این مجموعه، در ماجرایی اسرارآمیز درگیر میشود که این تبهکار شناخته شده برای پلیس بینالمللی را دستگیر کند.
در داستان سربازرس به ایستگاه راهآهنی در پاریس میآید، اما با جسد مردی در دستشویی قطار روبهرو میشود که گلولهای از فاصله نزدیک به زندگیاش پایان بخشیده است. در گیرودار کشف جسد، مردی از میان مسافران و با مشخصاتی شبیه به «پی یِترِ لتونی» از ایستگاه خارج میشود. سربازرس مگره در تعقیب آن مرد روانه هتل ماژستیک میشود تا او را از نزدیک زیر نظر بگیرد…. و اینچنین، ماجرایی آغاز میشود که با فراز و فرودهای بسیار و صحنهپردازیهای اعجابآور ادامه مییابد.
رمان «پی یِترِ لتونی» ۱۹ فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب به این شرح است؛ «سن ظاهری ۳۲، قد ۱۶۹»، «دوست میلیاردرها»، «تار مو»، «معاون ناخدای سیتوفل»، «روس مست»، «در مسافرخانه پادشاه سیسیل»، «میانپرده سوم»، «مگره دیگر بازی نمیکند»، «مرد قاتل»، «بازگشت اسوالد اوپتهایم»، «روز رفت و آمدها»، «زن یهودی با تپانچه»، «پییترهای دوگانه»، «انجمن اوگالا»، «دو تلگرام»، «مرد روی صخره»، «بطری عرق نیشکر»، زن و بچه هانس» و «مرد مجروح».
بخوانید: برندگان جایزه کتاب سال ایران در سال ۱۳۹۸
کتاب اگر این نیز انسان است
اگر این نیز انسان است پریمو لِوی، نجاتیافتهایاز آشویتس است که به زبان ایتالیایی نوشته شده اما به سایر زبانها نیز ترجمه شده است. کتاب شرحی از دوران اسارت پریمو لِوی در آشویتس را روایت میکند و میتوان گفت از جمله مهمترین کتابهایی است که درباره این اردوگاه کار اجباری نوشته شده است و میتوان گفت با تمامی کتابهایی که در این زمینه نوشته شده متفاوت است.
توصیف لوی از زندگی خودش و سایرین در اردوگاه به چنان شفافیت حیرتانگیز و انسانمحوری درخشانی میرسد که آدمی گمان میبرد در سطحی دیگر میتوان محکومان و یهودیان را در کتاب او استعارهای از انسان رنجکشیده دانست و از همینجاست که این جملهی مشهور وی معنا مییابد: «هرکس میتواند یهودی کس دیگری باشد.» بر همین اساس است که لوی، ظاهراً بعد از کشتار صبرا و شتیلا، خواهان استعفای آریل شارون و مناخیم بگین شد و قربانیان این کشتار را با لهستانیها در جنگ جهانی دوم مقایسه کرد که قربانی همکاری نازیها و شورویها و بعد جنگ این دو شدند.
بخوانید: ۷ رمان برگزیده جایزه من بوکر از سال ۲۰۰۰ به بعد
کتاب گذار منهتن
رمان گذار منهتن نوشته دوس پاسوس یكی از شاخصترین آثار در تاریخ ادبیات آمریكا محسوب میشود که در سال ۱۹۲۵ منتشر شد و همچون اثر معروف یعنی گتسبی بزرگ ركود بزرگ اقتصادی آمریكا قبل از جنگ جهانی دوم را پیشبینی كرده بود.
رمان نگاهی انتقادی نسبت به سرمایهداری آمریكا دارد و تلاش میكند تا مصرفگرایی و بیتفاوتی اجتماعی در زندگی معاصر شهری را در داستان بهتصویر بکشد و نقد کند. نکته جالب این رمان این است قهرمان داستانش شخص معینی نیست بلكه خود جامعه آمریكاست و آدمها در برابر جامعه در مرحله دوم قرار میگیرند. كتاب سعی کرده تا تصویری جامع و در عین حال گزنده از جامعه دگرگون شده آمریكا در قرن بیستم ارائه بدهد و چگونگی تغییر آمریكا و ورود آن به دوران تازه را روایت کند.
نویسنده منهتن را شهری بیرحم و در عین حال سرشار از انرژی معرفی میکند و از تاثیر محیط اجتماعی و به ویژه محیط اقتصادی را بر افراد میگوید. تكههایی از ترانههای روز، نطقهای سیاسی و تیترهای روزنامه بخشیهای از داستان را تشکیل میدهند و حتی بیوگرافی اشخاص واقعی و تاریخی نیز به نوعی زندگیشان با زندگی آدمهای داستان درآمیخته شده است.
کتاب از سه بخش تشکیل شده است که «اسکلهی اتوبوس دریایی»، «کلان شهر»، «دلار»، «راهآهن» و «جاده صافکن» سر فصلهای بخش اول، «بانوی بزرگ سوار بر اسب سفید»، «جک لنگ دراز برزخی»، «رونق یک روزه»، «ماشین آتشنشانی»، «نمایشگاه حیوانات»، «پنج پرسش حقوقی»، «قطار تفریحی» و «رود دیگری تا اردن» سرفصلهای بخش دوم و «شهر شاد بیبند و بار»، «شهر فرنگ»، «درهای چرخان»، «آسمان خراش» و «گران بار نینوا» سر فصلهای بخش سوم کتاب است.
بخوانید: ۹ داستان هیجانانگیزی که باید بخوانیم
کتاب قتل راجر آکروید
مرگ راجر آکروید رمانی جنایی نوشته آگاتا کریستی است که در سال ۱۹۲۶ منتشر شده است.
جنایت در یک روستای دورافتاده انگلیسی و در محیطی نیمه اشرافی رخ میدهد. راجر آکروید در اتاق کارش به قتل میرسد و کار کاراگاه معروف پوآرو شروع میشود. خواهر راوی داستان (دکتر دهکده که نقش دستیار کاوشگر را نیز ایفا میکند) یکی از بامزهترین شخصیتهای رمان است، یک زن خوشنیت اما بیاندازه فضول که مدام شایعههای مضحک و بیاساس را که با پشتکاری کمنظیر از اینجا و آنجا گرد آوردهاست، نقل قول میکند.
هرکول پوآرو در همسایگی دکتر منزل دارد و راوی داستان او را «مرد کله تخم مرغی» مینامد، به شیوهای کاملاً شرلوک هولمزگونه سؤالهایی ظاهراً بی ربط میکند که در آخر معلوم میشود تا چه اندازه مهم بودهاند! همه رمانهای معمایی موفق این دوره، به نحوی به خواننده کلک میزنند و ترفندی که آگاتا کریستی در اینجا به کار بستهاست، برای آن ایام بی اندازه بدیع و بینظیر بود.
بخوانید: ۴ کتابی که سریالهای موفقی از آنها ساخته شده است
کتاب دنیای قشنگ نو
کتاب دنیای قشنگ نو که در سال ۱۹۳۲ منتشر شده در مورد ناکجا آبادی است که پیشرفت تکنولوژی و علم، بخصوص علم ژنتیک به حدی رسیده که انسانها در مقیاس وسیع و در کارخانه انسانسازی تولید و خلق میشوند.
درواقع نظام سیاسی حاکم بر جهان یا همان دولت جهانی برای ایجاد یک جامعهٔ طبقاتی فرآیند تولد انسانهای کارخانهای را چنان دستکاری میکند که تنها چند گروه از انسانها بعنوان محصول از این کارخانهها خارج میشوند؛ آلفاها، بتاها، گاماها و اپسیلونها. این ردهبندی نزولی هم بر حسب هوش و کارآیی ذهنی و اجتماعی انسانهای تولیدشده تنظیم شده است و هر رده یک تقسیمبندی داخلی مثبت و منفی نیز دارد. بنابر این ردهبندی، آلفامثبتها از نظر هوش و ویژگیهای اجتماعی از همه برتر و والاترند و تقریبا شبیه به انسانهای معمولی هستند.
وقایع رمان در سال ۲۵۴۰ میلادی در شهر لندن میگذرد و در این آرمانشهری که مهندسی ژنتیک انسانهایی با ویژگیهای از پیش تعیین شده تولید میکند، نظام اخلاقی جامعه با تشکیل حکومت جهانی و از میان بردن جنگ و فقر و نابودی کامل خانواده و تولید مثل به کلی پوست انداخته و دانش روانشناسی به طرز حیرتانگیزی اعتلا یافته و تنها هدف انسان ایجاد سعادت و از میان بردن رنجهای غیرضروری است.
بخوانید: ۷ رمان کلاسیک مناسب برای نوجوانان
کتاب کسی برای دوشیزه بلندیش دسته گل ارکیده نفرستاد
رمان درباره زنیست به نام بلندیش که توسط گروهی خلافکار که تا به حال دست به جرمهای بزرگ نزده بودند، دزدیده میشود. حماقت اعضای این گروه و حرض و طمع رئیسشان باعث میشود که مبلغ هنگفتی به اندازه یک میلیون دلار از دستشان برود. حالا خانم بلندیش که تا سر حد مرگ ترسیده، اسیر ماما گریسون و پسر دیوانه و منحرفش، اسلیم، شده است. وقتی که دیو فنر برای حل پرونده ربوده شدن بلندیش به کار گرفته میشود، متوجه میشود که این پرونده مشکلات بسیاری برایش به وجود خواهد آورد چون هیچ اثری از ربایندگان خانم بلندیش و رئیسشان، رایلی، نیست و اکنون، بلندیش در اسارت گروه تبهکاری دیگری قرار دارد که ماما گریسون و قاتلی بیرحم، آن را اداره میکنند. زمانی که فنر بالاخره ردی از این تبهکاران به دست می آورد، اتفاقاتی عجیب و ناخوشایند، دوباره ورق را برمیگرداند.
در بخشی از کتاب آمده است: ماما گریسون زنی بود تنومند، با هیکلی بی اندازه چاق و گوشت آلود. گوشت صورتش مثل دو کیسه شل از دو گونهاش آویزان بود. موهای چیندارش، به رنگ مشکی تند نامطبوعی رنگ شده بود. چشمان ریز براقش مثل شیشه سرد و بیحالت بود. یک پیراهن کثیف توری به رنگ کرم پوشیده بود. بازوهای عظیمش با آن رگها خونی برجسته رگه رگه، لابلای شبکه توری پیراهنش، مانند خمیری که از صافی رد شده باشد، بیرون زده بودند. از نظر جسمانی به اندازه یک مرد قوی بود. پیرزن زشت و ترسناکی بود و همه افراد دارودستهاش، از جمله اسلیم، به شدت از او میترسیدند.










