۸ رمان روسی کمتر شناخته شده برای پاییز امسال
داستانها و رمانهای روسی فقط آثار کلاسیک تولستوی و داستایفسکی و چخوف یا داستانهای بولگاگف و گوگول نیستند، ادبیان معاصر روسیه و با وجود بگیروببندهای شدید دوران شوروی و فشارهایی که روی نویسندگان روس بود همچنان خلاقانه به حیات خود ادامه داده و سعی کرده تا هرآنچه از سانسور و خفقان و سختی در حکوکت کمونیستی تجربه شده را در قالب داستان و رمان و نمایشنامه روایت کند. چه بسیار نویسندگان روسی که رمانهایشان سراسر عبرت برای تاریخ و همذات پنداری برای بسیاری دیگر از مردمان در گوشه دیگر دنیاست اما زیر بار نامهای بزرگ و غولهای ادبیات روسیه پنهان ماندهاند.
نویسندگان روسی تقریبا در تمام ژانرهای ادبی داستان و رمان خلق کردهاند و این ادبیات چنان در نوع داستانی و فرم نگارش متنوع و گوناگون است که شاید بهسختی بتوان یک دستهبندی مشخصی برای رمانهای روسی تعریف کرد. پنج نویسنده روس هم در لیست برندگان جایزه ادبی نوبل جای دارند و همین کفایت میکند که بخواهیم با وجه بیشتری از آثار این گستره بزرگ داستانی آشنا شویم و از خواندشان لذت ببریم.
اساسا داستانهای روسی چه کلاسیکها و چه قرن بیستمیها چنان قوی و ماندگار بوده و هستند که بارها دستمایه تولید فیلم و سریال قرار گرفتهاند. در این گزارش هشت رمان کمتر خوانده شده از این گستره ادبی را به شما معرفی میکنیم تا در لذت خواندن یک اثر ادبی غرق شوید.
کتاب قضیه رفیق تولایف
قضیه رفیق تولایف اولین کتاب ویکتور سرژ است که در ایران چاپ شده است. ویکتور سرژ از پدر و مادری روس در بلژیک به دنیا آمد و از پانزده سالگی به بعد، که پدر و مادرش جدا شدند، تنها زندگی کرد و در مکزیک، در تبعید، درگذشت. سرژ از اثرگذارترین معرفهای لنین، تروتسکی و جنبش کمونیستی است. او مقالهها و مانیفستهای کمونیستی را از زبان روسی به زبان فرانسوی ترجمه می کرد و مشتاقان می بلعیدند. نویسنده ای همیشه در حرکت و همیشه در فرار، و به معنی واقعی کلمه «بیوطن» که هیچ کشوری مدعی شهروندی او نیست.
قضیه رفیق تولایف به ادعای نویسنده «رمان» است که ما به ازای آن در واقعیت کاملاً تصادفی است اما، بنا به ادعای ادبای اهل فن، هیچ گزارش واقعی ای از تاریخ این همه واقعی نیست. گرت جنکینز درباره این رمان میگوید: «این کتاب بهترین رمانی است که درباره دادگاههای فرمایشی و تصفیههای استالینی نوشته شده است.» و بهنظر سوزان زانتاگ قضیه رفیق تولایف اثری تحسینبرانگیز و مسحورکننده است.
بخوانید: ۷ داستانی که در آن تلخی واقعیت شما را به خنده میاندازد
کتاب استالین خوب
رمان «استالین خوب» نوشته ویکتور ارافیف نویسنده شناختهشده روس در سال ۲۰۰۴ میلادی منتشر شده است.
بخش مهمی از مطالب این رمان، توصیف زندگی زیر سایه حکومت کمونیستی هستند. بهعنوان مثال درباره مولفه دین و اعتقاد که در بخش ششم این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، در ابتدای کتاب به این مساله اشاره میشود که «مسیحیت با دیوار، محصور شده بود. در اتحاد شوروی تصور میشد که مرگ وجود ندارد. مرگ، کنارهگیری خودسرانه به حساب میآمد. فلسفه مارکسیسم از کنار مرگ بیتوجه و در حالی که بینیاش را میگرفت رد میشد.»
ویکتور ارافیف، نویسنده این کتاب فرزند ولادیمیر ارافیف، یکی از دیپلماتهای عالیرتبه شوروی سابق است که در سال ۱۹۴۷ متولد شد و پدر او زیر فشار حکومت سوسیالیستی شوروی مجبور به استعفا از شغل خود شد. او در سرلوحه این کتاب، به خواننده از قبل آگاهی میدهد که تمام شخصیتهای کتاب او، از جمله مردم واقعی، شخصیتهای خیالی هستند. نویسنده در قالب روایت سرنوشت پدرش که دیپلماتی معروف در شوروی سابق بوده است؛ به سرنوشت شخصی خود اشاره میکند و به بیان نتیجه و چکیده دورهای طولانی از تاریخ سرزمیناش میپردازد.
بخوانید: ۱۰ کتاب پرفروش که قبل از راهاندازی کسب و کار باید آنها را بخوانید
کتاب اختراع والس
یک دانشمند سلاح مرگباری اختراع میکند که میتواند با فشار یک دکمه هر جایی را نابود کند. یکی از دوستان دانشمند به اسم «والس» میخواهد در مورد این اختراع با بالاترین مقام نظامی کشور مذاکره کند. ژنرالهای ابتدا فکر میکنند که میخواهد اختراعش را به ارتش بفروشد اما هدف والس چیز دیگری است. جالب است بدانید که ناباکوف این نمایشنامه را سال ۱۹۳۸ در فرانسه نوشت، زمانی که هنوز بمب اتمی اختراع نشده بود.
البته از اواسط کتاب ریتم داستان کند میشد و انگار از جایی بهبعد برای نویسنده نقد قدرت و بیان دغدغههایش پررنگتر از خودِ ماجرا و داستان است.
بخوانید: ۹ کتاب از پل استر که باید بخوانیم
کتاب دوازده صندلی
دوازده صندلی در سال ۱۹۲۸منتشر شد. پس از انتشار این رمان، باوجود آنکه شخصیتهای سرشناسی چون ولادیمیر مایاکوفسکی، آن را ستودند، با واکنش سرد مقامات شوروی روبهرو شد که سانسور بسیاری از بخشهای آن را رقم زد. سانسور این اثر در طول ده سال بعد، ادامه یافت و هربار کامل تر میشد، تا جایی که در برخی چاپها، حجم کتاب به یک سوم حجم اصلی رسید و اکثر منتقدان وابسته به حکومت، پس از مشاهدۀ استقبال خوانندگان، کوشیدند اثر را حامی رژیم کمونیستی معرفی کنند؛ اما این رمان اجتماعی را باید فراتر از چهارچوبهای سیاسی دانست. ایلف و پتروف هیچ گاه در آثارشان، آشکارا با نظام کمونیستی مخالفت نمیکنند، ولی هرجا هم به جلوههایی منفی از آن میرسند، از به تصویر کشیدنش ابایی ندارند. اصلا میتوان آنها را در تاریخ ادبیات روسیه باید یک نویسنده به شمار آورد، زیرا آنها شهرت ادبی خود را مدیون آثاری هستند که دونفری و با همین امضا نوشتهاند.
واقعیت این است که پس از گذشت نود سال از انتشار دوازده صندلی در شوروی، این کتاب هنوز از پرخوانندهترین آثار طنز ادبیات روسیه است و قهرمان اصلی این رمان، آستاپ بِندِر، نیز از محبوبترین قهرمانان ادبی روسیه است. مجسمهی او در بسیاری از شهرهای این کشور خودنمایی میکند و تکیهکلامهایش به ضربالمثل بدل شدهاند. در کوچه و خیابان عباراتی از قبیل «به قول بندر…» و «اگر بندر اینجا بود…» فراوان به گوش میرسد.
این رمان در قالبی طنزآمیز، تصویری از اتحاد جماهیر شوروی در سالهای نخستین شکلگیریاش ارائه میدهد و کاغذبازیهای بیمعنا و زیانآور، شعارها و تبلیغات خشکاندیشانه و ابلهانه و در یک کلام سترونی اندیشه در این دوران را به باد انتقاد میگیرد.
بخوانید: پرفروشترین کتابهای آمازون در سال ۲۰۱۹
کتاب سرنوشت یک انسان
کتاب سرنوشت یک انسان داستان سرراست و محبوبی است که تاثیرات و پیام های خوبی بجا گذاشت. بالاتر از اینکه خانمان سوزی و اثرات ویران کننده جنگ بر انسانها روشن شود به قهرمانیها و سرنوشت شکستناپذیر یک انسان در برابر ظلمات پیاپی دنیوی تاکید دارد. شولوخوف در داستانش نقش وطنپرست و دفاع از هویت روس را بخوبی ایفا کرده و در کوبش ظلمت نازیها ذرهای کم نگذاشته.
شخصیت ابتدایی داستان که دیدار اتفاقیاش با آندری سوکولوف از دید او تعریف میشود در ابتدا فرضم بر این بود که شخصیت محوری داستان است، اما خواننده خیلی زود متوجه این شده که او همچون خواننده که ما باشیم مخاطب داستان زندگی آندری سوکولوف قرار میگیرد، لذا انتهای داستان با جدا شدن آندری که حالا جزء نزدیکترین دوستان از وی نام میبرد، نتیجه گیری را بهعهده میگیرد.
شولوخوف در جنگ دوم جهانی بعنوان خبرنگار جنگی فعالیت داشته که زمینهای برای نوشتن آثار مهم ادبی از جنگ همچون آنها برای کشورشان جنگیدند و شناخت تنفر و البته کتاب محبوب سرنوشت یک انسان شد و تجربیات هرچند تلخ مثل مرگ مادرش در بمباران نازیها و همه خانمان سوزیهای جنگ باعث نگارش این آثار ارزشمند و تاثیرگذاری هرچه بهتر بر خوانندگان کتاب با موضوع جنگ شد.
زمان این کتاب درواقع اولین بهار بعد از پایان جنگ جهانی دوم است. جایی که آندری سوکولوف در کنار رودخانهای با فردی که لباس نظامی بر تن دارد اتفاقی برخورد میکند. او درواقع داستان زندگی و سرنوشت خود که در طی دو جنگ جهانی بصورت دردآلودی شکل گرفته و منجر به از دست دادن خانواده و اسارت و شکنجهاش توسط نازیها شده را روایت میکند.
بخوانید: ۱۰ داستان عجیب که دست از سر شما برنمیدارند
کتاب آقای نویسنده و جنجال بر سر آپارتمان دولتی
این داستان، در واقع خاطرهای است که نویسنده از زندگی خودش روایت کرده است وماجرا در زمان شوروی کمونیست می گذرد که نویسنده واینوویچ که در مجتمع نویسندگان شوروی در آپارتمانی دولتی زندگی می کند و قصد نقل مکان به آپارتمان دیگری را دارد… ماجرای کتاب «آقای نویسنده و جنجال بر سر آپارتمان دولتی»حاضر نیز مربوط به دوره حکومت کمونیستی شوروی است و گوشهای از فشارهای حکومت بر نویسنده را نشان میدهد.
واینوویچ درخواست بهبود شرایط مسکنش را دارد میخواهد و می خواهد به آپارتمان بزرگتری که مدتها پیش درخواست کرده است نقل مکان کند. همسرش نیز باردار است و برای همین آپارتمانی با دو اتاق درخواست کرده است. اما وقتی آپارتمان خالی میشود و نوبت به او میرسد ماجرا عوض شده و شخصی با نفوذ و قدرتمندی به نام ایوانکو چشم به همان آپارتمان دارد.
در این میان اعضای مجمع مسکن نویسندگان میخواهند حق واینوویچ را به ایوانگو واگذار کنند. ایوانکو که آپارتمان کنونیاش را با تجهیزات امریکایی مجهز کرده است نمیتواند از آنجا برود بنابراین میخواهد یک اتاق از آپارتمان مورد نظر را که در همسایگی اوست به خانه خود بیفزاید.
در این راستا نویسنده نیز تصمیم میگیرد مبارزه کند و در ابتدا درباره ایوانکو تحقیق میکند و میفهمد که او اصلا نویسنده نیست، اما بر همه صنعت مسکو نظارت دارد. اینوویچ تلاش خود را میکند و از ساکنان دیگر امضا میگیرد و استشهاد جمع میکند و یک اظهاریه حقوقی تهیه میکند که بنابرآن درخواست ایوانکو را غیرقانونی میداند. نویسنده دست به مبارزه وسیعی میزند و پای مقاماتی مانند وزیر فرهنگ را به این مسئله باز میکند.
بخوانید: ۸ سفرنامه درباره ایران فارغ از بعد زمان و مکان
کتاب تپه پوشکین
در میانه خفقان کمونیسم به نویسندهای شکستخورده و الکی که بهتازگی از همسرش جدا شده و دیگر پولی هم در بساط ندارد، پیشنهاد کاری میشود، کاری تابستانی بهعنوان راهنمای تور در منطقه گردشگری پوشکین. در این میان همسر نویسنده در فکر مهاجرت به غرب همراه دخترشان است و نویسنده در این خیال که شاید با پذیرش این کار زندگیاش کمی سرو سامان بگیرد.
سرگئی دولاتوف (تولد ۳ سپتامبر ۱۹۴۱ در اوفا – مرگ ۲۴ اوت ۱۹۹۰ در نیویورک) نویسنده، و روزنامهنگار اهل روسیه بود. او را به عنوان محبوبترین نویسنده روسی اواخر قرن ۲۰ میشناسند. دولاتوف در شهر اوفا، از پدری یهودی و مادری ارمنی به دنیا آمد، جایی که خانوادهاش پس از ترک لنینگراد در ابتدای جنگ جهانی دوم، در آن ساکن شده بودند. مادرش نورا دولاتوا یک نمونهخوان و پدرش دونات مچیک کارگردان تئاتر بود.
بخوانید: ۸ رمان برنده جایزه ادبی پن فاکنر
کتاب سوفیا پترووونا
کتاب سوفیا پتروونا، نوشته لیدیا چوکوفسکایا که نخستین بار در سال ۱۹۶۵ منتشر شده شرح داستانی نویسنده از دوران «پاکسازی بزرگ» (عملیات سرکوب سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ میلادی) است.
سوفیا پترونا زنی است که بعد از مرگ همسرش به دنبال کار ماشیننویسی رفته تا روزگارش را در لنینگراد بگذراند و فرزندانش را برای ادامه تحصیل حمایت کند. او در یکی از انتشاراتی های شهر استخدام میشود و شغلش را دوست دارد چون هر روز با آثار تازه ادبیات شوروی سروکار دارد ما وارد جریان زندگی این زن میشویم و از دغدغهها، رنجها و صبورهای او در جریان دستگیری پسرش به جرم فعالیت سیاسی تا استعفا دادنش از کاری که دوست میداشت به دلیل اخراج از لنینگراد همراه او هستیم. در کنار همه این داستانها آنچه مرورز میشود، وقایع آن سالها و بالارفتن آشوب جنگ در شوروی است.
سوفیا، زن بیوهای که به عنوان تایپیست در چاپخانهای در لنینگراد کار میکند. وقتی پسرش درگیر ماجراها و آشوبهای «پاکسازی بزرگ» میشود، به صف طویل زنانی میپیوندد که پشت در مراجع قضایی ایستادهاند با این امید (هرچند ناچیز) که خبری خوب را دریافت کنند. سوفیا نهایتا پس از مواجهه با دنیایی که اخلاقیات در آن معنایی ندارد، به جنون پناه میآورد؛ جنونی که خود را با توهماتی نشان میدهد که تفاوت چندانی با دروغهای اطرافیانش برای محافظت کردن از خودشان ندارد. این رمان درواقع روایتی داستانی است از تصفیه بزرگ.