۷ رمان خواندنی برنده جایزه ملی کتاب انگلستان

جوایز کتاب انگلیس یا Nibbies جوایز ادبی بهترین نویسندگان بریتانیا و آثار آنها است که توسط The Bookeller انتخاب و اهدا میشود. این جوایز از زمان راه اندازی در سال ۱۹۹۰ چندین نام، مالک و حامی مالی داشته از جمله جوایز کتاب ملی که از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ مسئولیت این جایزه را برعهده داشته است.
این جوایز درواقع از ۱۹۹۰و توسط ویراستار انتشارات اخبار تاسیس شد و پس از آن به جوایز کتاب ملی با حامیان سرمقاله Galaxy National Book Awards و جوایز کتاب ملی Specsavers تغییر نام داده است. نهایتا هم هیچ جایزه ملی کتابی بعد از سال ۲۰۱۴ اهدا نشده و در سال ۲۰۱۷ این جایزه توسط کتابفروشان بهدست گرفته شد و به برندگان اصلی کتاب بریتانیا یا Nibbies تغییر نام داد.
البته در سال ۲۰۰۵ ، کتابفروش یک طرح جداگانه با عنوان جوایز خردهفروشی کتاب را راهاندازی کرده بودند که در سال ۲۰۱۰، به طور موازی با جوایز کتاب ملی، برای تولید جوایز صنعت کتابفروشی ترکیب شد و نهایتا در سال ۲۰۱۷ جوایز صنعت کتاب بریتانیا پس از کسب جوایز کتاب ملی از بازاریابی چابک به عنوان جوایز کتاب بریتانیا تغییر نام داد. آن هم به دلیل غنیمت طلایی به شکل طلایی که به برندگان داده میشود و بهنام Nibbies معروف است.
کتاب راز داوینچی
رمز داوینچی (یا راز داوینچی یا کُد داوینچی) نام رمانی کارآگاهی و ماجرایی است از نویسنده آمریکایی، دن براون که از فروش و استقبال گستردهای در سراسر جهان برخوردار بودهاست و در فاصله چند سال پس از چاپ آن، یک فیلم سینمایی و یک بازی ویدئوئی هم بر اساس آن ساخته شدهاست. این کتاب قسمت دوم از سهگانهٔ براون است. قسمت اول آن در سال ۲۰۰۰ با نام «فرشتگان و شیاطین» به چاپ رسید. قسمت سوم از سهگانهٔ براون نیز با نام «نماد گمشده» در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسید. در این کتاب (به خصوص در پاورقیهای ترجمه فارسی آن) اطلاعاتی دربارهٔ خدای مؤنث، ادیان پگانی، دین یهودی و دیر صهیون وجود دارد.
این رمان در سال ۲۰۰۳ بازار را تسخیر کرد و فروشش حتی از مجموعه هری پاتر نیز پیشی گرفت. تا می ۲۰۰۶ بیش از ۶۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسیدهاست و به ۴۴ زبان (از جمله فارسی) ترجمه شدهاست. محبوبیت و شهرت این کتاب به جایی رسید که شرکتهای مسافرتی در سرتاسر دنیا، تورهایی ایجاد کردهاند که حول وقایع این کتاب میگردد و شرکتهایی مثل شرکت «راوینچیز» مسابقاتی با استفاده از مفاهیم کتاب ایجاد کردهاند. در ضمن یک فیلم سینمایی و یک بازی ویدئوئی نیز بر اساس آن ساخته شدهاند.
«کلمبیا پیکچرز» (متعلق به سونی) نیز سریعاً فیلمی بر اساس این کتاب تهیه کرد که در اواخر می ۲۰۰۶ به نمایش عمومی درآمد. آکیوا گلدسمن فیلمنامه این فیلم را نوشته است و ران هاوارد کارگردانی آن را به عهده دارد. تام هنکس نقش رابرت لنگدان، آدری تاتو نقش سوفی نوو و ایان مک کلن نقش لی تیبینگ را بازی میکنند.
ماجرای داستان حول یک تئوری خاص در مورد تاریخ مسیحیت میگردد که پیش از این کتاب نیز در موردش صحبت شدهاست و تاریخدانانی با آن موافقند. کتاب «خون مقدس، جام مقدس» منبع اصلی براون برای این تئوریها بودهاست. طبق این تئوری عیسی مسیح با مریم مجدلیه ازدواج کردهاست و صاحب فرزند شدهاست و کلیسای کاتولیک و واتیکان با اطلاع از این قضایا قصد در پنهان کردن آنها داشتهاند. در ضمن «جام مقدس» نه یک شیئی بلکه خود مریم مجدلیه است.
تئوریهای مختلف دیگری نیز در این کتاب وجود دارند؛ مثلاً این که لئوناردو دا وینچی همجنسگرا بودهاست و نقاشی معروف «مونالیزا» در واقع پرتره داوینچی از خودش به شکل یک زن است.
داستان کتاب در کشورهای فرانسه و بریتانیا و در بعضی اماکن مشهور این دو کشور اتفاق میافتد. (مثل موزهٔ لوور و صومعهای که به صومعه برهنه موسوم است و همچون نقاشی مشهور داوینچی از آناتومی انسان ژست گرفته و پیغامی رمزی نیز در کنارش نوشته شدهاست).
بخوانید: پرفروشترین کتابهای آمازون در سال ۲۰۱۹
کتاب هزاران خورشید تابان
هزار خورشید تابان، دومین رمان خالد حسینی، نویسندهٔ افغانستانی است که به زبان انگلیسی نوشته شده و به دهها زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این رمان در ژوئن سال ۲۰۰۷ برای دست کم سه هفته پرفروشترین رمان آمریکای شمالی شد. خالد حسینی این کتاب خود را به دو فرزندش و تمامی زنان افغانستان اهدا کردهاست.
هزار خورشید تابان روایت زندگی دو زن است، دو زنی که شامورتی زندگی آنها را در کنار یکدیگر و در معرض نگاه مردی قرار می دهد که نگاهش تجسم نگاه خشن و زن ستیزی است، که زنهای افغان با آن بیگانه نیستند. مریم دختر نامشروع یک بازرگان افغان و لیلا دختر نازپرورده یک روشنفکر افغان دو زنی که به رغم آغازهای متفاوت، سرنوشتی مشترک پیدا میکنند و هر کدام غمخوار غم دیگری میشوند. پس از مرگ مادر مریم برای مدتی کوتاه به خانه پدرش میرود، پدری که او را از خود نمیداند. در ادامه پدر برای رها شدن از دست این مهمان نا خوانده او را به عقد مردی مسن در میآورد، مردی که مریم در خانه او تلخترین رنجها را تجربه میکند. در گوشهای دیگر از این سرزمین موشکی شلیک میشود و لیلا را که دختر یک روشنفکر افغان است همخانه مریم میکند، مریمی که اندک اندک در حال از دست دادن امیدش به زندگی است.
اما ورود لیلا به زندگی مریم او را صاحب دختری میکند که آرزویش را داشته است و مریم انگیزه جدیدی برای زندگی پیدا میکند، انگیزه رهانیدن لیلا از سرنوشتی که به نظر سرنوشت محتوم مریم است. در سوی دیگر ماجرای لیلا نیز که از آغوش پر مهر پدر و مادر خود محروم شده است، به آغوش مریمی پناه میبرد که گویی به انتظار او نشسته بوده است. از اینجا به بعد داستان به روایت مقاومتهای این دو زن در برابر خشونت رشید شوهرشان بدل میشود.
بخوانید: ۹ کتاب از پل استر که باید بخوانیم
کتاب آزادی
رمان آزادی یکی از شاهکارهای نویسنده آمریکایی، جاناتان فرنزن است که در سال ۲۰۱۰ به انتشار رسید. شیما بنیعلی این اثر را به فارسی بازگردانده است. انتشار رمان آزادی با استقبال بسیار قابل توجهی از سوی مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و این کتاب را در زمره بهترین کتابهای سال ۲۰۱۰ قرار داد. انجمن کتابخانههای آمریکا از این کتاب به عنوان رمان برجسته سال ۲۰۱۰ یاد کرده است. همچنین باید خاطرنشان ساخت آزادی فینالیست جایزه کتاب لسآنجلس و جایزه ملی حلقه منتقدان کتاب شد.
جاناتان فرنزن در کتاب آزادی سرگذشت زندگی خانواده برگلاند و دوست صمیمیشان ریچارد کتز را روایت میکند. فرنزن در طول این داستان به روابط اعضای این خانواده با یکدیگر و همچنین با آدمهای اطرافشان میپردازد. آغاز و پایان عشق، عبوراز دورههای نوجوانی و پا گذاشتن به حوادث بزرگسالی، رقابت و خیانت را باید از مباحث مطرح شده در این داستان دانست و تاکید کرد واقعگرایی و روانکاوی عمیق شخصیتهای داستان، از نقاط قوت و برتری این کتاب محسوب میشود.
بخوانید: ۱۰ داستان عجیب که دست از سر شما برنمیدارند
کتاب دختر جوهر و ستارهها
دخترِ جوهر و ستارهها در دهکدهای در جزیرهی نشاط زندگی میکند. اسمش ایزابلا است. بیرونرفتن از دهکده برای ایزابلا و دیگر ساکنان دهکده ممنوع است؛ اما صمیمیترین دوستِ ایزابلا گم شده و قرار است گروهی برای پیداکردنش راهی شوند. ایزابلا هم بدون لحظهای تردید به آنها میپیوندد و با نقشهای ناتمام و دانشِ خواندن ستارهها، گروهِ جستجو را در نواحیِ فراموششده و پُرخطرِ جزیرهی نشاط راهنمایی میکند. آنجا، زیر رودهای خشکیده و کوههای دودآلود، دشمنی آتشین و افسانهای از خواب چندین و چندصد ساله بیدار میشود…
این کتاب اولین رمان نویسنده است که با موفقیت و استقبال عمومی رو به رو شد، داستانی سحرآمیز و خیالبرانگیز از دهکدهای در جزیرهای به نام جزیره نشاط و ساکنان آن؛ ایزابلا یکی از اهالی دهکده است که خیلی دوست دارد از مرزهایی که دور دهکدهشان کشیده شده عبور کند و قسمتهای ممنوعه را ببیند. او دوستی به نام کاتا دارد که ناگهان ناپدید میشود و بعد از مدتی جنازهاش را پیدا میکنند. اتفاقات عجیب و جدیدی در حال وقوع است، ماجراهایی که دوستی، وفاداری، ترس و خطر را همزمان به نمایش میگذارند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: بدنم کرخت و بیحس بود و زبانم کف دهانم چسبیده بود. نمیتوانستم بگذارم بابا را ببرند؛ اما نمیدانستم چهکار باید بکنم. آنها او را کشیدند و بردند و توی قفس گاری انداختند. وقتی بابا از پلهها بالا میرفت، یک لحظه قیافهاش را در هم کشید. دویدم و رفتم توی خانه. همهجا را نگاه کردم تا چوبدستیاش را پیدا کنم. تکیه داده بودش به دیوار. برش داشتم و از لای میلهها هلش دادم توی دست بابا. یکی از پاسبانها دید. همانی که چشمهایش آبی یخی بود و شلاق داشت. چنگ انداخت و چوبدستی را از بابا گرفت و…
بخوانید: ۸ رمان برنده جایزه ادبی پن فاکنر
کتاب پیش از آنکه بخوابم
رمان پیش از آن که بخوابم اولین رمان نویسنده آن یعنی اس جی واتسون و منتشر شده در سال ۲۰۱۱ است که حول زنی به نام کریستین میچرخد. او در طی حادثهای حافظهاش را به کلی از دست داده و چیزی از گذشته را به یاد نمیآورد و هر بار که میخوابد و بیدار میشود اتفاقات قبل از خوابش و افراد واقع در زندگیش را به کل فراموش میکند. کریستین هر بار مصمم است راهی برای نجات از این وضعیتش پیدا کند که در این بین رازهای عجیبی از زندگیش برایش فاش میشود.
فکر و ایده اصلی این رمان، از ماجرای مردی به نام هنری مولایسون شکل گرفته است. این مرد در ۲۷ سالگی و بعد از یک عمل جراحی دچار فراموشی شده است. هنری مولایسون حدود ۸۲ سال عمر کرد، اما هرگز نتوانست خاطره جدیدی برای خودش بسازد.
این نویسنده براساس سالها فعالیت و کار در کنار بیماران آلزایمری این اثر را خلق کرده که او را به شهرت جهانی رسانده است. این اثر پس از انتشار به بیش از ۴۰ زبان دنیا ترجمه شد و به یکی از کتابهای پرفروش نیویورکتایمز تبدیل شد. این کتاب توانست جایزهی انجمن نویسندگان جنایی جان کریسی در ۲۰۱۱، جایزه رمان جنایی و مهیج سال گالکسی در ۲۰۱۱ و جایزه رمان اول جنایی آلمان در ۲۰۱۲ را از آن خود کند. براساس این داستان «روان جافه» در سال ۲۰۱۴ فیلم سینمایی با بازی «نیکول کیدمن» و «کولن فیرث» ساخت.
در بخشی از کتاب آمده است: خاطراتی هستند که در نبودشان وضعیتم به مراتب بهتر است. چیز هایی که همان بهتر تا ابد گم و گور شوند و از دست بروند. نگاهی به توبی کردم که در فاصله ای از ما می دوید. باز یک مغز مرده شور برده ناقص در جسمی سالم…
بخوانید: ۷ رمان سورئال؛ لذت از واقعیتی مخدوش اما حقیقی
کتاب موش برگر
مشکلات زویی یکی دو تا نیست. نامادریاش آن قدر تنبل است که حتی برای عوض کرد کانال تلویزیون هم او را صدا میزند. تینا قلدر مدرسه مرتب به او زور میگوید و روی سرش تف میکند و بدتر از همه اینکه برت بدجنس نقشههای خبیثانهای برای موش خانگیاش کشیده است. نمیتوانیم نقشههایش را اینجا لو بدهیم، ولی میتوانید سرنخش را در عنوان کتاب پیدا کنید. خواندن کتاب موش برگر نوشته دیوید والیامز به دوستداران کتابهای داستان نوجوان توصیه میشود.
دیوید ویلیامز (David Walliams؛ زادهٔ ۲۰ اوت ۱۹۷۱) هنرپیشه، کمدین، نویسنده و رماننویس اهل کشور بریتانیا است. وی از سال ۲۰۱۲ از داوران برنامهٔ تلویزیونی بریتانیا استعداد دارد در شبکهٔ آیتیوی است. ویلیامز نویسندهٔ کتاب کودکان نیز هست.
بخوانید: داستانهایی برای تلنگر به انسان غره شده به علم و عقل
کتاب اطلس ابر
«اطلس ابر» رمانی از دیوید میچل، نویسنده انگلیسی است. گویا دیوید استیون میچل در این روایت با مصالحی که از گذشته تا به حال جمع کرده، در حال معماری کل تاریخ است و آینده بشر را بر اساس کردههای دیروز و امروزش رقم میزند. او به جز «اطلس ابر»، چهار رمان دیگر هم نوشته: «سایهنوشت»، «رویای شماره ۹»، «قوی سیاهِ سبز»، «هزار خزان جیکوب دزوت». در مجموع دوبار به خاطر «رویای شماره ۹» و «اطلس ابر» نامزد دریافت جایزهی بوکر شده.
به عبارت دیگر در کتاب اطلس ابر میخوانیم که وظیفه بشر در رابطه با تاریخ، مواجهه با رویدادها و ضبط و ثبت آنهاست، زیرا به گفته هگل در غیر این صورت دلیلی بر وقوع آنها نخواهیم داشت. بنابراین بشر برای حیات بخشیدن و زنده نگاه داشتن تقلاها و مبارزات خود در راه رسیدن به وضع دلخواهش، ناگزیر از ثبت و ضبط آنهاست و اینجاست که تاریخ نگاری سر برمیآورد.
در بخشی از رمان آمده است: شب اهدای جایزه لمون در جیکس استارلایت بار بود، بالای عمارتی در بیزواتر با یک باغچه سقفی که برای چنین رویدادهایی تدارک دیده شده بود. تمام زنجیرهی غذاییِ عالم نشر، فضای جِیکس را پر کرده بود. نویسندگان پریشانحال، کلهگندههای پرآوازه، خریداران ریشبزی دار و کت شلوار پوش، کتابفروشان دچار سوء تغذیه، دستهدسته نویسندههای بازاری و عکاسانی که «بروگمشو» را به منزله «وای عاشقشم» تلقی میکنند. بگذارید همین جا این شایعهی پر از توطئه را تکذیب کنم که میگوید دعوت دِرموت کار من بوده، این که میگویند بله تیموتی کاوندیش میدانسته نویسندهاش در پی انتقامی آتشین بوده و کل قضیه یک شیرینکاری تبلیغاتی بوده، همهاش مهملات رقبای نظرتنگ و حسود من است! هیچ کس تا به حال زیر بار نرفته که دعوت درموت هاگینز کار او بوده و خودش هم که دیگر بعید است پا پیش بگذارد. به هر حال، برنده اعلام شد و همگیمان میدانستیم جایزه نصیب کی میشود…