۷ رمانی که پایان دنیا را روایت میکنند

این روزها که اپیدمی جهانی ویروس کرونا ما را در خانه قرنطینه کرده، شاید بد نباشد برای گذراندن وقت فراغت و این توفیق اجباری رمان بخوانیم تا سرمان گرم شود. چه ژانری هم بهتر از داستانهای آخرالزمانی تا ببینیم دنیا در ادبیات چگونه و با چه چیزهایی به پایان خود میرسد. اساسا روایت آنچه بر انسان در پایان دنیا میگذرد و واکاوی نقش خودش در این پایان همیشه برای نویسندگان جذاب بوده و رمانهای این ژانر هم اغلب مورد توجه داستانخوانها قرار میگیرد.
اساسا کنجکاوی نسبت به اینکه دنیایی که میشناسیم و آنچه به اسم تمدن و مدرنتیه ساخته شده چه زمانی و چگونه و چرا به پایان میرسد در این روزها که شهرها خالی از انسان و میزبان حیوانات حیاتوحشیست که با خالیشدنش خودی در سازههای معماری و نمادهای تمدنی بشر نشان میدهند احتمالا این روزها بیشتر از قبل است. جالبتر اینکه در این داستانها میبینیم رفتار و کنش آدمی در ملیتها و زبانهای مختلف چه متعلق به کشور جهان اول باشد چه جهان سوم زمانی که پای بقا به میان میآید شبیه هم و دور همه دستهبندیها یکسان است.
در خانه بمانید و هفت رمان با محوریت پایان دنیا را بخوانید تا هم زنجیره انتقال ویروس قطع شود و هم شاید در فردای پسا کرونا نگاهمان به جایگاهمان در دنیا تغییر کند.
کوری نوشته ژوزه ساراماگو
رمان کوری که در سال ۱۹۹۵ منتشر شده و نوبل ادبیات سال ۱۹۸۸ را برای نویسندهاش به امغان آورده است، یک اثر استعارهای فارغ از زمان و مکان است. یک داستان معترضانه اجتماعی و سیاسی که آشفتگی اجتماع و انسانهای سردرگم در دایره افکار خود و مناسبات اجتماعی را نقد میکند. در نگاه ساراماگو اعمال انسانی در موقعیت معنا میشود و با توجه به ثابت نبودن موقعیت و دگرگونی مدام آن ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد.
رمان از جایی شروع میشود که در یک شهر مردم به یکباره توانایی دیدن خود را از دست میدهند و هالهای سفیدرنگ جلوی چشمانشان را میگیرد. در این رمان خیابانها و آدمها فاقد نام هستند و بهطور تمثیلی با عناوینی مثل دکتر، زن، دختری که عینک دودی داشت، پسرک لجوج و … معرفی میشوند. ساراماگو در این رمان سعی کرده تعهد و باور خود به عدالت اجتماعی و عقلگرایی و جایگاه خرد را روایت کند. او این گزارهها را تنها راه سلامت و بیداری هر جامعهای میداند. خود ساراماگو کوری روایت شده در کتاب را نه یک کوری واقعی که تمثیلی از کور شدن عقل و فهم انسان میداند. او میگوید ما انسانها عقل داریم ولی عاقلانه رفتار نمیکنیم.
بخوانید: جایزه هوشنگ گلشیری و ۸ رمان برنده این جایزه
نگران نباش نوشته مهسا محبعلی
این رمان از زبان شادی راوی جوانش آنچه پس از زلزله در تهران رخ میدهد را روایت میکند. زیر و رو شدن مفاهیم اخلاقی پس از واقعهای مثل زلزله در شهر تهران با بیان آنچه برای شادی دختر جوان و معتادی که در یک خانواده متزلزل زندگی میکند چیزیست که داستان با خواننده درمیان میگذارد. واقعا اگر در تهران زلزله شود چه میشود؟ زندگی خانوادهای که به خاطر اختلافات خانوادگی و مشکلات فرزندانشان فروپاشیده است در زلزله چگونه خواهد بود؟ شادی پس از زلزله با مادرش که خود در جوانی یک چریک انقلابی بوده همکاری نمیکند و تنها دغدغهاش یافتن ساقی و تهیه مواد است. بردار کوچک او آرش هم واکنش بهتری نسبت به بحران نشان نمیدهد و فقط بهدنبال تسخیر شهر با دوستان مجازیاش است.
رمان خواننده را با نوعی بیتفاوتی و حتی حس انتقام نسبت به محیط اطرف مواجه میکند. گویا شادی با بیتفاوتی نسبت به زلزلهای که شهر را زیر و رو کرده میخواهد از اطرافیانش و مناسبات موجود انتقام بگیرد. جایی از رمان از زبان یکی از شخصیتها میخوانیم که تنها ترسوها فرار میکنند یا همه نامردها و عوضیها از شهر میروند. درواقع نگران نباش بهنوعی تضاد و درگیریهای انسانی با هنجارهای جامعه و آنچه به اسم توسعه و پیشرفت ساخته میشود را نشان میدهد. اینکه اخلاق و هنجار و تمام فاکتورهایی که تعلق انسان را به یک جامعه ترسیم میکند چگونه بهمحض یک حادثه غیرمترقبه و احتمالا پایان دنیا از هم میپاشد بهنوعی روایتی از تزلزل گزارههای اخلاقی تعریف شده برای انسان به عنوان یک حیوان اجتماعیست.
این رمان که برای اولین بار در زمستان ۱۳۸۷ منتشر شده دو جایزه ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات و بنیاد گلشیری را در در کارنامه دارد.
بخوانید: ۹ کتاب از نویسندگانی که تنها یک کتاب نوشتند
روستای محو شده نوشته برنارد کیرینی
داستان رمان روستای محو شده روایت اهالی یک روستای کوچک هزارنفری در مرکز فرانسه است که در اتفاقی عجیب یک روز صبح که اهالی روستا برای رفتن به سرکار در شهرهای اطراف از خانه خارج میشوند متوجه میشوند ارتباطشان با دنیای بیرون از روستان قطع شده است. نهتنها ماشینهایشان در فاصله مشخصی از روستا خراب میشوند که حتی دسترسی به تلفن و اینترنت هم ندارند. اهالی روستا به معنای واقعی از دنیا جدا افتادهاند و آنجا حبس شدهاند.
اهالی روستا پس از این اتفاق مجبور به جیرهبندی منایع اعم از سوخت و مواد خوراکی و … میشوند و بهنوعی مجبور میشوند برای زندهماندن تمام بروکراسی و قواعد اجتماعی قبلی خود را دگرگون کنند. آنها که از دنیای بیرون و بازار آزاد و … جدا افتادهاند دوباره سیستم تقسیم منابع بهصورت کوپنی را ایجاد میکنند. این داستان به گفته خود کیرینی هجوی است بر غرور انسانی که فکر میکند هرکاری دلش خواست میتواند انجام بدهد.
برنار کیرینی سعی کرده در این رمان تفاوت بینش انسانها در زمان قطحی و طبیعت انسانها در بحران را پیش روی خواننده بگذارد. او در داستان خود نشان میدهد آدمی بهویژه در شرایط بحرانی ممکن است رفتارهایی از خود نشان بدهد که حتی برای خودش هم عجیب و دور از ذهن باشد. هرچند برخی منتقدان میگویند نویسنده نگاه بدبینانهای به طبیعت انسان دارد. البته او خودش را واقعگرا میداند و معتقد است نمیتوان و نباید از انسان توقع زیادی داشت. به زعم او درست است که انسان توانسته و میتواند معیارهای اخلاقی مشخصی برای خود ترسیم کند اما در روزگار بحران روی دگری از خود نشان میدهد.
بخوانید: ۷ کتاب سفرنامه برای علاقمندان به این ژانر ادبی
شهریار آینده نوشته جان کریستوفر
شهریار آینده جلد اول از رمان سهگانه شمشیر ارواح است که روایتیست از اتفاقی مبهم و فاجعهای که برای نسل پیشرفته انسان رخ داده است.
لوک پسر نوجوانی است که آروز دارد در مبارزه و مسابقه شهر شرکت کند. مسابقهای با حضور چهار شرکتکننده سیزده تا چهاردهساله. این درحالی است که با وقوع یک آتشفشان و زمینلزره و جنگ عملا از تمدن بشر چیزی باقی نمانده و بازماندگان نیز در جوامعی قرونوسطیای زندگی میکنند و ارواح را میپرستند.
لوک که فرزند یکی از فرماندهان این جامعه قرون وسطیای است ابتدا جزو چهار شرکتکننده انتخاب نمیشود اما با بیمار شدن یکی از مبارزان لوک جای او را میگیرد اما با گروه و تیمی بسیار ضعیفتر از حرفان روبروست و امیدی به پیروی ندارد. پیروزی او در این مسابه شروع اتفاقات عجیب دیگری برای اوست که بهنوعی تمثیل حکمرانی و شهریاری انسان در پایان دنیاست. بشری که از ترس بلاهایی که دستگاهها بر سر او آوردهاند از تمامی آنها دوری میکند و هر نزدیکی و ارتباط با آنها را با اعدام مجازات میکند.
بخوانید: ۷ کتاب علمی تخیلی که باید بخوانیم
خشکسالی جین هارپر
خشکسالی اولین رمان جین هارپر است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده و جوایز ادبی متعددی را هم از آن خود کرده است.
در این رمان استرالیا بدترین خشکسالی قرن را تجربه میکند و دو سال پی در پی در کییوارا شهر کوچکی واقع در پنج مایلی ملبورن هیچ بارانی نباریده است. پیامدهای این خشکسالی تحملناپذیر شده و همزمان سه نفر از اعضای یک خانواده به قتل میرسند و همه تصور میکنند لوک پدر خانوده پس از قتل همسر و پسر ششسالهاش خودش را هم کشته است. در این میان پلیسی که دوست لوک است و حالا پس از بیست سال به زادگاهش بازگشته بهناچار در روند حل این پرونده قرار میگیرد و بهناچار با مردمی روبرو میشود سالها پیش او را طرد کرده بودند.
رازی که او و لوک سالها پیش پنهان کرده بودند حالا در معرض برملا شدن است. اما داستان صرفا ماجرای یک قتل نیست بلکه روایتی است از اتفاقانی که در فاصله زمانی بیست ساله رخ دادهاند و حالا همچون دمل چرکین سر باز کرده و پرده از اسرار دیگری هم بردارد. توصیفات نویسنده از شهر و مردم بومی منطقه و رودخانهای که در گذشته پرآب بوده و حالا به بستری خشک و خاکی تبدیل شده خواننده را با آنچه بحران آب میتواند با دنیا و انسان بکند مواجه میکند.
بخوانید: ۶ کتاب برتر درباره جنگ جهانی اول
کشور آخرینها نوشته پل آستر
پل آستر در این رمان زندگی دختر جوانی بهنام آنا بلوم را روایت میکند که در جستجوی برادر گمشدهاش که برای تهیه خبر به شهری دیگر رفته و دیگر بازنگشته به شهری ناشناس سفر میکند و پس از مدتی مایوس از یافتن برادر بیپول و بیخانمان دعوت پیرزنی ناشناس را میپذیرد اما با شوهر شرور و متجاوز او روبرو میشود. درواقع این رمان روایت گمگشتگی انسان در شهرهای ساخت خودش است. قهرمان داستان در این سفر نهتنها برادرش را پیدا نمیکند که هویت و تمام آنچه مایه آرامش او بوده را از دست میدهد و با مسئله زنده ماندن درگیر میشود.
خود آستر میگوید شهری که در این به تصویر کشیده شده نیویورک است. داستان خواننده را با زندگی سردرگمی که در کلانشهرها جریان دارد مواجه میکند و درگیریهایی که آدمی در عصر حاضر با آن دستوپنجه نرم میکند را به تصویر میکشد. شرح بیخانمیهای دخترک قهرمان داستان شرح زندگی و بلاتکلیفیهای انسان معاصر شهرنشین قرن بیستمیست. در این رمان ما به جای تودهای از آدمهای زنده یا تودهای از اجساد مرده روبرو هستیم که دولت تنها نقش جمعآوری آنها از گوشه و خیابان را به عهده دارد.
بخوانید: ۱۰ رمان برتر هاروکی موراکامی که باید بخوانیم
جاده نوشته کورمک مککارتی
در این رمان مردی به همراه پسرش در جادههای آمریکا که به کشوری سوخته و بربادرفته تبدیل شدهُ قدم برمیدارد. رمان درواقع روایتی آخرالزمانی از سفری بیهوده در دنیایی تباه است.
مککارتی این رمان را در سال ۲۰۰۶ و پس از رمان موفق جایی برای پیرمردها نیست نوشته است و شرحی است پیشگویانه از سالهای آینده بشر. سالهایی که جهان تغییر کرده و دیگر هیچ گیاهی نمیروید غذایی نیست و تنها تعداد معدودی از انسانها باقیماندهاند که همانها هم در حال نابودی هستند.
در این جهانی که رو به نابودی است انسانها رو به خوردن یکدیگر آوردهاند و غرایز بیرحم بقا جای عواطف انسانی را گرفته است. پدر و پسر داستان در حال دور شدن از انسان همنوعخور هستند و تمام چیزی که برایشان باقیمانده یک چرخ خرید و پتو و یک اسلحه است. پسرک در طول کتاب از سوی پدرش فرشته خطاب میشود چراکه بهنوعی نمادی از انسانیت باقیمانده است. آنها در طول سفر با یک دزد و یک پیرمرد نابینای نیمهجان عدهای آدمخوار و یک کودک و یک مرد نجاتدهنده روبرو میشوند. پدر در پایان داستان از خستگی و سرما میمیرد و پسرک توسط آدمهایی دیگر نجات داده میشود.