۸ رمان پرفروش بهانتخاب نیویورکتایمز
نشریه نیویورکتایمز چاپ آمریکا، یکی از نشریههای معتبر و معروف در جهان مطبوعات است که سالهاست بهعنوان یکی از مجلههای پرمخاطب و مرجع در حوزههای مختلف از جمله ادبیات محسوب میشود. نیویورکتایمز معمولا درباره رمانها و داستانها نقد مینویسد وسعی دارد تا داستانهای خواندنی را بهمحض انتشار به مخاطبان و کتابخوانها معرفی کند و حتی و از سال ۱۹۳۱ نیز هفتگی لیستی از اسامی رمانهای پرفروش را به انتخاب منتقدانش معرفی و منتشر میکند که برجستهترین و معتبرترین فهرست پرفروشترین کتابها در ایالات متحده محسوب میشود.
این یک حقیقت است که نقدهای مثبت یا منفیای که منتقدان این نشریه درباره کتابها منتشر میکنند روی میزان استقبال از آنها تاثیر دارد و حتی ناشر آنها رو در نوبتهای چاپ بعدی روی جلد کتابش درج میکند. اگر بهدنبال خرید و خواندن رمان و داستانهای خوب و با کیفیت هستید میتوانید روی انتخابهای نیویورکتایمز حساب کنید.
در این گزارش هشت داستان که نیویورکتایمز در لیست پرفروشهای خودش قرار داده را به شما معرفی میکنیم.
کتاب پیدایش
داستان این کتاب در اسپانیا اتفاق میافند و بهنوعی تاریخ آنجا را موشکافی میکند. اسپانیایی که در کشاکش حوادث تاریخی و عبور از دوران دیکتاتوری فرانکو، اکنون زیر سایه کلیسای کاتولیک، به حکومتی سلطنتی مبدل شده و معترضان زیادی دارد.
ادموند کرش، آیندهشناس و پیشگوی میلیاردری که در این داستان ادعا کرده است که به پرسشهایی مثل «از کجا آمدهایم؟» و «به کجا میرویم؟» پاسخ دهد. این ادعا با واکنشهای گروههای مختلف مواجه میشود و جهان ادیان را به تکاپو میاندازد. سران مذهبی و میلیونها بیننده از سرتاسر دنیا پای برنامه ادموند کرش مینشینند.
پیدایش، آخرین اثر دن براون، نویسنده جنجالآفرین آمریکایی و نویسنده موفق رمز داوینچی، آمیختهای از تاریخ، تکنولوژی، معما و البته هیجان است. او در این رمان سراغ نشانهها میرود و با تلفیق شعر و ادبیات، دین و زبان و در نهایت علم و عقل ششصد صفحه خواننده را با خود بیوقفه همراه میکند.
بخوانید: کتابهای برنده جایزه بوکر از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹
کتاب نظریهای فلسفی درباره عوضیها
کتاب سعی دارد بگوید که عوضیها عوضی به دنیا نمیآیند، بلکه عوضی میشوند یا بهتر بگوییم فرهنگ جنسیتی جامعه از آنها عوضی میسازد. احتمال این که پسر نوزادی در ایالات متحده یا ایتالیا یا اسرائیل در آینده زندگی عوضیمآبانهای داشته باشد بسیار بیشتر است از پسری که در ژاپن یا نروژ یا کانادا به دنیا بیاید.
آرون جیمز نویسنده درواقع این احتمال را مطرح میکند که شاید از لحاظ اخلاقی نشود عوضیها را بهخاطر وضعیتشان ملامت کرد و شاید مسئولیت کارهای عوضی به گردن فرهنگی باشد که از او عوضی ساخته و نه به گردن خود او. مبنای بحث او هم این فرض بوده که نحوه رفتار عوضی با ما فقط ما را آزار نمیدهد و ناراحت نمیکند بلکه بهحق برآشفته و خشمگین میشویم. اینک وقت آن است که احتمال اشتباهبودن این فرض را جدی بگیریم. هرچند عوضی همه چیز را به شدت به هم میریزد، شاید عاقبت از نظر اخلاقی دستانش پاک باشد: آدم ناپسندی است ولی تقصیری ندارد.
این کتاب نخستین بار در سال ۲۰۱۲ منتشر شد تا به این پرسش پاسخ بدهد که عوضی بودن چه معنایی دارد؟ و همچنین توضیح میدهد چرا عوضیها تا این اندازه میتوانند ما را آزار دهند و بیان میکند چرا این دسته از افراد، نمودی از اوضاع کلی جامعه بشری هستند. با درک عوضیهایی که راه فراری از آنها نداریم، میتوانیم یاد بگیریم چگونه مشکلات بهوجود آمده توسط آنها را مدیریت کنیم.
بخوانید: برندگان جایزه کتاب سال ایران در سال ۱۳۹۸
کتاب خلا موقت
خلا موقت نوشته جی.کی رولینگ که نخستین بار در سال ۲۰۱۲ منتشر شده درواقع نخستین تجربهرماننویسی او در ژانر رئال بود و نخستین اثری بود که رولینگ بعد از مجموعه هری پاتر نوشت. داستان تمی سیاسی و رئالیستی دارد و مانند بیشتر آثار رولینگ چند وجهی و همراه با حضور شخصیتهای زیاد است. از این کتاب در سال ۲۰۱۴ اقتباسی برای شبکه تلویزیونی بیبیسی گرفته شد و از روی آن سریالی کوتاه با بازی مایکل گمبون ساخته شد.
داستان این کتاب حول انتخابات شورای شهر یک شهر کوچک رخ میدهد. با درگذشت بری فیربرادر در سالهای آغازین چهل سالگی پگفورد در بهت و حیرت فرو میرود. پگفورد با میدان و بازار سنگفرش شده و کلیسای قدیمیاش چشمانداز نفسگیری از زندگی روستایی را به نمایش میگذارد اما آنچه در فراسوی این ظاهر فریبنده نهفته شهری در جنگ و جدال است. ثروتمندان با تنگدستان در جدالند و نوجوانان با پدر و مادرهاشان، زنها با همسرانشان و دبیرها با دانشآموزانشان… پگفورد شهری نیست که در نگاه اول نشان میدهد.
درواقع پَگفورد دیگر مثل سابق نیست؛ و بزودی صندلی خالی بری در شورای محله عامل تحریککننده بزرگترین جنگی میشود که شهرک به خود دیده است و اینکه چه کسی در انتخابات لبریز از احساسات تند و شدید با دورویی و افشا سازیهای غیرمنتظره پیروز خواهد شد.
بخوانید: ۹ داستان هیجانانگیزی که باید بخوانیم
کتاب جنگل
کتاب جنگل نوشته هارلن کوبن روایتی است مهیج از سرگذشت زندگی شخصی به نام پاول کوپلند، دادستان نیوجرسی که هنوز سوگوار و داغدار درگذشت خواهرش است. دختری که بیست سال قبل، شبانه پا در جنگل گذاشت و دیگر هیچ وقت برنگشت و برای همیشه ناپدید شد. اما حالا، بعد از گذشت دو دهه، جسد مردی پیدا شده که پاول گمان میکند میتواند با مرگ خواهرش مرتبط باشد. آیا این مرد، همان پسری است که آن شب با خواهر پاول ناپدید شد؟ بعد از این همه سال، پاول دوباره به زنده بودن خواهرش امیدوار میشود اما در این مسیر با رازهای خطرناکی از گذشته خانوادهاش روبهرو میشود که…
این رمان پس از انتشار با اسقبال خوبی از سوی منتقدین و طرفدارانش رو به رو شد به طوری که باعث شده تا اکنون شرکت نتفلیکس در حال ساخت سریالی بر اساس آن باشد.
در بخشی از داستان میخوانیم: در باز شد و دو مرد وارد سالن شدند. حدس زدم پلیس باشند. البته، خودم وکیل ایسکس کانتی هستم و در شهر پر جرم و جنایت نیوارک کار میکنم، فهمیدم که باید پلیس باشند. کارمندان تلویزیون هم اینطوری لباس میپوشند، اما ریجوودیها اینطور نیستند. ما برای دیدن نمایش ورزشی بچههامان شلوار راحت یا جین و تیشرتی زیر پیراهن میپوشیم. هیچوقت اینطور جاها لباس رسمی نمیپوشیم. این دو نفر، کتشلواری با ته رنگ قهوهای به تن داشتند که کندههای درخت بعد از باران سیلآسا را به یاد میآورد. بدون لبخندی همه جا را زیر نظر گرفتند. حس بدی به من دست داد. شاید مشکلی پیش آمده بود. اکثر پلیسهای این منطقه را میشناسم. با اینکه کاری نکرده بودم ولی دلم آشوب بود.
بخوانید: ۴ کتابی که سریالهای موفقی از آنها ساخته شده است
کتاب برنده تنهاست
برنده تنهاست رمانی از پائولو کوئلیو نویسنده مشهور برزیلی است، که بیشتر فضایی جنایی دارد، مراقبهای ژرف و دقیق بر مفاهیمی چون قدرت شخصی و رؤیاهای معصومانهای در دنیای سینما و مد و شهرت است.
ایگور، کارآفرین موفق روس، تصمیم میگیرد عشق ازدسترفتهاش را بازبیابد: همسر سابقش، اِوا. ایگور که تصور میکند زندگیاش با اوا از پشتوانهای آسمانی و مقدس برخوردار است زمانی به همسر سابقش گفته بود برای آنکه او را بازگرداند جهانهای زیادی را نابود خواهد کرد. نزاع میان نیروی پلید این شخص و جامعه سر میگیرد. در پشت صحنهٔ این اَعمال بیمارگونه تهیهکنندههای سینما و هنرپیشههای مشهور و افراد شهیرِ روبهزوال و مدلها و طراحان برجسته دنیای مد حضور دارند که چهرهٔ مخدوش «اَبَرطبقه» را به تصویر میکشند؛ طبقهٔ برگزیدهترین برگزیدهها، یعنی همان کسانی که روش زندگی مردم را در جهان تعیین میکنند.
بخوانید: برندگان جایزه پن – فاکنر از سال ۲۰۰۰ تا کنون
کتاب جایی که خرچنگها آواز میخوانند
این رمان اولین بار در سال ۲۰۱۸ در ایالات متحده منتشر شد و بهسرعت جزو پرفروشترین رمانهای سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ مجله نیویورک تایمز آمریکا شد و تا دسامبر ۲۰۱۹، بیش از ۴٫۵میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفت و در لیست پرفروشترین کتابهای داستانی آمازون، رتبه اول را به خود اختصاص داد.
جایی که خرچنگها آواز میخوانند نام رمانی جنایی و رمزآلود از دلیا اونز است. روایت زندگی و سرگذشت کیا کلارک، دختر مرداب است که همه اهالی دهکده به او به جرم قتل مشکوکند… .
کیا کلارک همراه با پدرش، در حاشیه یک مرداب در طبیعت بکر کارولینا زندگی میکند و همه او را به اسم دختر مرداب میشناسند و او هم ارتباطات خاص خودش را دارد. با طبیعت محشور است و میتواند به راحتی با گیاهان و حیوانات ارتباط برقرار کند. تا اینکه دو تن از مردان شهر، شیفته زیبایی اصیل و شکوهمند او میشوند. او هم شوق دلباختن را در خودش احساس میکند و برای یک زندگی جدید آماده میشود. اما اتفاقاتی رخ میدهند و زندگی دختر مرداب را از مسیری که در ذهن خودش، ترسیم کرده بود، دور میکنند و حتی با پیدا شدن جسد مرد جوانی در حاشیه مرداب، همه نگاهها به سمت کیا کلارک، دختر مرداب برمیگردد…
بخوانید: ۱۰ کتاب برتر فئودور داستایوفسکی، مشهورترین نویسنده روس در میان ایرانیان
کتاب همه دختران گمشده
ماجرای داستان همه دختران گمشده نوشته مگان میرندا از یک روز معمولی آغاز میشود. جایی که با تماس اول صبح دنیل و مرور نامهای که پدر برای نیک فرستاده کمی مرموز و شاید ترسناک میشود. نیک تصمیم میگیرد مدتی از خانه اش نقل مکان کند تا سر از راز موجود در نامه پدر درآورد، پدری که در حال از دست دادن حافظهاش است و خبر از دیدن دختری داده که سالهاست اثری از او نیست. کسی که در تمام خاطرات دوران نوجوانی نیک حضور دارد و بعد یک روز به شکلی مرموز ناپدید میشود.
مگان میرندا پیش از نوشتن کتاب معلم بوده و این کتابش که اولین بار در سال ۲۰۱۶ منتشر شده بهعنوان پرفروشترین کتاب در نیویورک تایمز معرفی شده است.
در بخشی از کتاب آمده است: من فکر میکنم کورین اعتقاد داشت زندگی یکجورهایی با آدم بیحساب کتاب میشود و در پس آن هم یکجور انصاف وجود داشت و اینکه همهچیز روی این کره خاکی یک بازی بود. یک خطر برای تسویهحساب، یک امتحان برای گرفتن جواب، یکجور بدهبستان دوست و دشمن، که در آخر هم باید به این بازی نمره میدادی. حالا میدانم که هرکاری که میکردیم، هر حرفی که میزدیم، و حتی هر کاری هم که نمیکردیم، همیشه در دفتر حسابوکتاب ذهنیاش میماند. و همچنین در دفتر ذهنی خود ما.
بخوانید: ۸ مجموعه داستان کوتاه جذاب برای تابستان امسال
کتاب جنگ جهانی ز
کتاب «جنگ جهانی ز» در سال ۲۰۰۶ و با عنوان فرعی «تاریخ شفاهی جنگ زامبی» منتشر است و خیلی زود بهعنوان یکی از بهترین آثار ژانر زامبیها شناخته شد. کتاب در قالب مجموعهای از گزارشها و روایتهای افراد مختلف نوشته شده است که دیدگاه و روایت خود را از شکلگیری و شیوع ویروس و طاعون زامبی در جهان برای کمیسر ویژه سازمان ملل متحد روایت میکنند. از دل این گزارشها بسیاری از روشها و رفتارها و رویههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دنیای واقعی ما مورد بحث قرارگرفته است.
در داستان ده سال از زمانی که بشر بر زامبیها پیروز شده و سرانجام توانسته صلح را به دنیا برگرداند میگذرد و نماینده سازمان ملل بهدنبال یافتن علت شیوع بیماری زامبیها، چرایی شکست دولتهای دنیا از آن، و در نهایت چگونگی پیروزی انسان است. «بیمار صفر» مرض زامبیشدن در چین پیدا شد و بعد هم کم کم به همه دنیا؛ از کره شمالی گرفته که مردمانش غیب شدهاند تا روسیه که اکنون به «امپراتوری مقدس روسیه» مبدل شده، از کوبا که به ابر قدرتی سرمایهدار تبدیل شده تا آمریکا که به سوسیالیسم روی آورده منتقل شده است.
در بخشی از داستان میخوانیم: آخرین تونلی که چک کردیم به خاطر خرجهای تلههای انفجاری فروریخته بود. یک دست از لای سنگهای آهکی بیرون زده بود. هنوز داشت تکان میخورد. خم شدم و دست را گرفتم و بعد ناگهان فشارش را حس کردم. مثل ضربه پتک داشت انگشتهایم را خرد میکرد. دستم را عقب کشیدم و سعی کردم فرار کنم ولم نمیکرد محکم تر کشیدم و با پاهایم هم فشار آوردم.
اول دستش از زیر سنگ کامل بیرون آمد و بعد سرش و بعد صورت له شدهاش با چشمهای گشاد و لبهای کبود؛ با دست دیگرش بازوی من را گرفت و فشار داد که باعث شد شانههایش هم بیرون بیاید. عقب عقب افتادم و همه چیز بدنش تا نصفه همراه من آمد. پایین تنهاش هنوز زیر سنگها گیر کرده بود، اما با یک شکنج روده به بالا تنهاش وصل بود.هنوز داشت تکان میخورد و به من چنگ میزد و سعی میکرد دستم را به سمت دهنش ببرد اسلحهام را کشیدم…