۸ سفرنامه درباره ایران فارغ از بعد زمان و مکان
سفرنامهها از هیجانانگیزترین متون خواندنی هستند. متونی که هم روایتی داستانی دارند و هم شما را بدون اسیر بودن در ابعاد زمانی و مکانی و مرز و جغرافیا به نقطهای دور در زمانی دوتر بهگردش میبرند. سفرنامههایی که مسافران و سیاحان غربی و شرقی در شرح سفرشان به ایران نوشتهاند نیز شاید بیشتر از هر کتاب اجتماعی و سیاسی و تاریخی به ما در فهم و شناخت آنچه که بر کشورمان گذشته کمک میکنند. درست است که احتمالا این سفرنامهها با دیدی اگزوتیک به ایران و ایرانی نگه کرده باشند، اما همین دیدن خودمان از زاویه دید یک دیگر و بیرون از مناسبات سنی و عرفی جامعهمان درک تازه و بدیعی از خودمان به ما میدهد. درکی که شاید بتواند در جهانبینی ما نسبت به دورو اطرافمان تغییرات خوبی ایجاد کند.
همچنین در سفرنامهها اکوسیستم و جغرافیای طبیعی که شاید از فرط دمخور بودن با آن به چشم ما نیاید برایمان رنگ تازهای پیدا میکنند و بعضا در این سفرنامه نام حیواناتی را میخوانیم که احتمالا حتی تصور اینکه در کشور ما خانه داشتهباشند را هم نمیکنیم. درواقع سفرنامه فقط به شما از چگونگی روابط آدمها و قدرت و سیاست نمیگوید که از طبیعت و حیاتوحشی که زندگی را با آنها شریک هستیم نیز صحبت میکند. اینجا و در این گزارش هشت سفرنامه خواندنی از هشت مسافر و سیاح در دورههای مختلف تاریخی را برای شما گردآوری کردهایم.
سفرنامه ایران و قفقاز و ترکستان
یاسوُماسا فوُکوُشیما امیرلشکر ژاپنی، یا همان فوُکوُشیما شوگوُن در سال ۱۸۸۰ با هیاتی سیاسیاقتصادی به ایران و عثمانی سفر کرد. او حین سفر یادداشتهایی مینوشت و به طور مرتب به صورت گزارش به ستاد لشکر ژاپن میفرستاد. ورود او به ایران درست پنج روز بعد از کشته شدن ناصرالدینشاه در سال ۱۳۱۴ ه.ق /۱۸۹۶م بود. او در این میان یک بار هم به قفقاز و ترکستان رفت ودوباره به ایران بازگشت و حدودا ۱۳۰ روز را در ایران گذراند و در هر دو سفرش به تهران با مظفرالدینشاه ومیرزا علیاصغر خان صدراعظم هم ملاقات و گفتوگو کرد. این کتاب شرح سفرهای فوکوشیما به ایران و ترکستان و قفقاز است.
روزنامه و خاطرات سفر ژاپنیهایی که از ایران دیدار کردهاند و در ژاپن چاپ شده، بیش از شصتتاست، که حدود بیستتای آن به صورت کتاب مستقل انتشار یافته و بقیه گزارشهای مقاله مانند و چاپ شده در مجلههای متفرق است.
بخوانید: ۹ نمایشنامه از نمایشنامه نویسهای برتر تاریخ ادبیات
از قفقاز تا پرسپولیس
از قفقاز تا پرسپولیس عنوان کتابی است از ژن دیولافوا با ترجمه محمد مجلسی. موضوع اصلی این کتاب ایران است. از ژن دیولافوا، کتاب سفرنامه مادام دیولافوا (همسر او) نیز به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
ژان دیولافوآ داستاننویس و روزنامهنگار و در عین حال عکاس و هنرمند، در این کتاب داستان سفر خود به ایران را به رشته تحریر درآورده است. داستان سفرهای پرماجرای او در نشریه مشهور «دور دنیا» به چاپ رسیده و بارها تجدید چاپ شده است. او در سالهای ۱۸۸۰ و ۱۸۸۱ در دوران سلطنت ناصرالدینشاه از راه قفقاز به ایران که هنوز حال و هوای داستانهای هزار و یکشب را داشت، سفر کرد. البته او در مجموع از سوی دولت فرانسه برای انجام کاوشهای باستانشناسی سه بار به ایران سفر کرده و این اولین مسافرت او و همسرش در سال ۱۸۸۱ به بنادر جنوبی ایران بود.
بخوانید: کتابهایی که به فیلم تبدیل شدهاند
سفرنامه آلفونس گابریل عبور از صحاری ایران
دکتر آلفونس گابریل، پزشک و پژوهشگر اتریشی است که به همراه همسر خود (آگنس – گابریل –کومر) سه بار به ایران سفر کرد و نتیجه سفرهای آنها دو کتاب به نام تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران و عبور از صحاری ایران، است. سفر اول او در سال ۱۹۲۸ میلادی و سفر دوم ۱۹۳۳ بود که گزارش آن تحت عنوان «در شرق دور از دنیا» به چاپ رسید.
در کتاب عبور از صحاری ایران، او کویرهای ایران را زیرپا گذاشته و از نظر جغرافیایی، زمینشناسی، گیاهشناسی و جانورشناسی و … آنها را مورد مطالعه قرار داده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: نیمه شب پانزدهم مه، در هوایی صاف و آرام «مالحه» را با ۴ لیتر دوغ که از دهکدۀ «رزه» تهیه شده بود و ذخیره آبی که از چشمهای در نزدیکی «مالحه» با خود برداشتیم، ترک کردیم. ابرهای تیره و متراکمی که سرشب در آسمان به چشم میخورد، ناپدید شده و از طوفان مورد انتظار خبری نبود. ستاره «آلفا» در حال افول بود. ماه بالا آمده و غم زده و مات، نور ضعیف خود را بر زمین تابانده بود. از کوهستانی که «ابراهیم» بدون راه مشخصی در بیابان به سویش در حرکت بود، انسان طرح مبهمی را احساس میکرد.
بخوانید: کتابهای شعر صوتی برای گوش دادن در خودرو
سفرنامه فیروزمیرزا فرمانفرما
فیروز میرزا پسر عباسمیرزا، نوه فتحعلیشاه سفر جیرفت را در آخرین سال حکمرانیاش، مصادف با یکی از بدترین قحطیهای شهر کرمان، در زمستان سال ۱۲۵۹ ه.ش (۱۸۸۱ م.) آغاز و در آخر فروردین ماه سال بعد به پایان رساند.
کتاب «سفرنامه فیروز میرزا فرمانفرما» (روزنامه سفر جیرفت) که عنوان اصلی آن «جیرفت» است به روایت همین سفر پرداخته که با تصحیح امید شریفی در چهار بخش با عناوین «تحلیل سفرنامه»، «روزنامه سفر جیرفت»، «یادداشتها و افزودهها» و «ضمائم» تهیه و تنظیم شده است.
بخش نخست کتاب به تحلیل سفرنامه اختصاص دارد. از مهمترین عناوین این بخش میتوان به حکومت اول فیروزمیرزا بر کرمان و بلوچستان، کرمان و خاندان فرمانفرما، رعیتهای برده، جیرفت مقر نگهداری قشون، مالیات روستاییان، روزی روزگاری هلیلرود، دلفارد و شگفتی شاهزاده برخی از مهمترین عناوین این بخش کتاب را تشکیل میدهند. در بخش «روزنامه جیرفت» نیز فیروزمیرزا گزارش سرکشی خود به بخشهای مختلف کرمان را مرحله به مرحله ارائه داده است.
بخوانید: ۱۰ کتاب خاطره و تاریخی از اشخاص مهم
سفرنامه کلودیوس جیمز ریچ
سفرنامه «کلودیوس جیمز ریچ» با ترجمه دکتر حسن جاف و تصحیح فرامز آقابیگی در ۱۱ فصل منتشر شده است. این سفرنامه شرح و چگونگی سفر ریچ به کردستان عراق و ایران را پوشش داده و اطلاعات ارزشمندی درباره وضعیت این مناطق در دهه دوم قرن نوزدهم میلادی ارائه میدهد.
سفرنامه «کلودیوس جیمز ریچ»، جزو سفرنامههای مفصل است که یک جلد از آن به شرح و چگونگی سفر ریچ به کردستان عراق و ایران اختصاص دارد و تاریخ نگارش آن به دهه دوم قرن نوزدهم؛ یعنی ۱۸۲۰ میلادی برمیگردد. به دلیل آگاهی ریچ به زبان کردی و حشر و نشر طولانیاش با کردها، این سفرنامه از نظر کیفی در جایگاه ممتازی قرار دارد.
فصل نخست به بیان اطلاعاتی درباره گروه همراه ریچ، ایل بیات و ویرانههای ساسانیان که ریچ در مسیر سفر مشاهده کرده، میپردازد. فصل دوم کتاب روایتگر ورود گروه ریچ به کردستان، مهماننوازی کردها و ملاقات با پاشای سلیمانیه است. در فصل بعدی ریچ ماجرای ملاقاتش با محمود پاشا را بیان میکند و از همبستگی کردها نسبت به رؤسایشان سخن میگوید. همچنین گفتوگو با پاشا، کردهای ایل جاف، آبو هوا و جمعیت سلیمانیه موضوعات اصلی فصل چهارم کتاب را تشکیل میدهند.
بخوانید: ۶ رمان خارجی محبوب برای خواندن در تابستان امسال
سفرنامه ریچارد گیبونز
سفرنامه ریچارد گیبونز، یادداشتهای این درجهدار انگلیسی سپاه عباسمیرزا را شامل میشود که وقایع لشگرکشی نایبالسطلنه به یزد و کرمان، خراسان و سایر مناطق را طی سالهای ۱۸۳۱ تا ۱۸۳۳ میلادی را ثبت کرده است. وقایعی که اندک زمانی بعد از عهدنامه ترکمنچای صورت گرفته و کمتر به آن پرداخته شده است. روایتهای سفرنامه خلاصه است، اما بسیاری از وقایع تاریخی را اصلاح کرده و به چالش کشیده است.
نگاه گیبونز به هر منطقۀ سر راه خویش از این سرزمین، به جز نقاط محدودی مانند بوانات، شور و اشتیاق یک گردشگر جهت توصیف خوبیها، بدیها، شگفتی و هیجان را در خود دارا نیست. گیبونز فقط به توصیف آنچه دیده پرداخته و تفسیر و داوری را به خواننده واگذار کرده است. مسیر وی بستگی به فرماندۀ ارشد سپاه ایران، عباس میرزا و شاهزادگان طغیانگر داشته است، اگر یکی از فرزندان شجاعالسلطنه به شهربابک نمیگریخت و در آنجا سر به شورش نمیزد، چهبسا حرکت در مسیر سیرجان، بافت، ساردوییه، راین و ماهان صورت نمیگرفت.
این گروهبان انگلیسی دقت ویژهای در جدانمودن شهرها، روستاها و شهرکها بر اساس فاصله و موقعیت جغرافیایی و شهرنشینی نموده است. او شهربابک را کوچکتر از شهر و بزرگتر از روستا توصیف کرده، اردستان را شهرکی معرفی نموده و در مورد اردکان واژۀ «شاید بتوان شهر» را به کار برده است.
پرداختن به سرکوب یا خواباندن شورش در ایالتهای مختلف ایران نیز از دیگر بخشهای جاب توجه در این سفرنامه است. به عبارتی کتاب کذکور از معدود سفرنامههای جنگی است که توسط یک فرنگی در ایران نوشته شده است..
بخوانید: کتابهایی از نویسندگان زن برای زنان
سفرنامه والتر هینتس
دکتر والتر هینتس در زمان حکومت رضاشاه وارد ایران شد. او در این سفر علاوه بر پژوهشهای تاریخی، با ایرانی سخت دستخوش دگرگونی آشنا شد که با سرزمینی سه هزارساله سنجیده میشد. والتر هینتس در این سفر با تاریخ، مردم، اقتصاد و زندگی فرهنگی ـ مدنی ایرانیان آشنا شد و آن را در کتاب حاضر پیش رو قرار داده است. در پایان سفرنامه نیز، تصاویری از مکانهای تاریخی، مساجد، محلّهها و گذرگاههای قدیمی و طبیعت ایران گردآوری شده است که به خواننده برای درک بهتر مطالب کتاب و آشنایی با ایران آن زمان (۱۹۳۸ میلادی) کمک میکند.
مقدمات سفر هینتس به ایران در حین تحقیقاتی که درباره تاریخ روسیه انجام میشد با آشنایی با کشور همسایه جنوبی آن یعنی ایران صورت گرفت. نویسنده در پیشگفتار خود آورده است: این سفر پژوهشی صرفاً این فرصت را به من نداد که به پژوهشهایی تاریخی بپردازم که انجام آن بعداً در مقام رئیس سمینار وظایف ویژهای بر عهده ام گذاشت، بلکه علاوه بر آن برایم این امکان را فراهم آورد که ایرانی سخت دستخوش دگرگونی را تجربه کنم و تصویر امروزی آن را با سه هزار سال تاریخ این سرزمین بسنجم.
بخوانید: کتابهایی از نویسندگانی که نوبل برنده شدهاند
سفرنامه کارستن نیبور
کتاب سفرنامه كارستن نيبور، ترجمه پرويز رجبى یکی از سفرنامههای گمنام؛ اما مهم روزگار کریم خان زند است. منابع فارسی این دوره اغلب رویکردی سیاسی و نظامی دارند و کمتر به جزییات تاریخ اجتماعی و اقتصادی یا شناسایی علمی راهها و بناهای باستانی روزگاران گذشته میپردازد. سفرنامه نیبور در تمامی این موارد مطالبی بدیع دارد که محقق تاریخ زندیه نمیتواند، از آن بی نیاز باشد.
اصل سفرنامه یک جلدی است که بخش اندکی از آن به ایران پرداخته است. سفرنامه نیبور بهدلیل شناختی که از ویژگیهای خلیج فارس در قرن هیجدهم و نقشهها و مساحیهایی که از ایران ارائه داده است، اهمیتی بالایی دارد. نیبور در سال ۱۷۶۲ دقیقترین نقشه منطقه خلیج فارس تا آن زمان را با نام نقشه خلیج فارس ترسیم کرده و جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی (گپسبزو) را برای اولین بار در نقشههای جغرافیایی ترسیم و به نام ایران ثبت کردهاست.
سفرنامه، شامل فهرست مطالب، دیباچه مترجم، تصویری از کارستن نیبور، مقاله تحت عنوان سهم نیبور در شناسیایی شرق به قلم دیتمار هنتسه ، مقدمه نیبور بر جلد اول کتاب و هشت فصل است، در پایان فهرست نامها، شکلها که شامل نقشهها و تصاویر نیبور و فهرست لوحهها، عکسهای افزوده مترجم درباره تخت جمشید، است.
مهمتر آنکه کارستن نیبور تنها اروپاییای بود که در زمان کریمخان زند از ایران دیدن کرد و نخستین کسی بود که تخت جمشید را به طور اساسی بررسی و مطالعه کرد. موضوعی که پیشتر تنها در گزارشهای گوناگون سیاحان اروپایی، مانند شاردن و کمپفر به آن پرداخته شده بود.