۷ کتاب طنز بامزه برای خندین به سیاهیها

طنز و کمدی همیشه راهی بوده برای فرار ناگفتهها و گفتن و نوشتن از سیاهیها و خفقانها. از طرف دیگر کمدی شاید تنها گریزگاه روانی باشد که بتوان در سطحی کمآسیبتر با مشکلات جدی و واقعیتهای جدی مواجه شد و درکی از آنها را به دیگری منتقل کرد. از قدیم هم طنز و فکاهی و هجو زبانی بوده که شاعر و نویسنده با آن مخاطب را نسبت به آنچه در اطرافش میگذرد، حساس میکردهاند. بماند که اصلا گاهی واقعا شرایط بهاندازهای سهمگین میشود که کار از گریه به آن میگذرد و تنها کاری که از دستمان برمیآید خندیدن است.
البته خنداندن مخاطب چندان هم ساده نیست، یعنی بهسادگی قلقلکدادن احساس اندوه در او نخواهد بود و نویسنده طنز باید نیروی دوچندانی برای ارتباط با خواننده بگذارد تا نتیجه مطلوبش یعنی خندادن حاصل شود. از سوی دیگر طنز عموما راه رفتن روی لبههای هنجاری و اعتقادی جامعه هم هست و نویسنده باید بلد باشد که چگونه به ظرافت پایش را از این مرزها برون بگذارد که واکنشی منفی در پی نداشته باشد. همچنین مرز شوخی و بیرحمی ممکن است خیلی باریک باشد و باید بدانیم که با همهچیز هم نمیتوان شوخی کرد و همدلی را بهاسم طنز زیرپاگذاشت.
در این گزارش هفت کتاب طنز و فکاهی از نویسندگان مختلف ایرانی و جهانی به شما معرفی میشود.
کتاب پخمه
«پخمه» را بسیاری شاهکار عزیز نسین میدانند و یکی از چند داستان بلند اوست. نسین را بیشتر نویسندهای میشناسند که داستانهای کوتاه مینویسد. ویژگی برجسته آثارش طنز است. او نویسندهای است که از وقایع روزمره اجتماعی می نویسد. قهرمانان او افراد عادی کارگران، رانندگان تاکسی، کارمندان دولت، زنان خانهدار و خلاصه افراد متوسط اجتماع هستند. او تصویری واقعگرایانه از جامعه عصر خود به دست می دهد و با هنر خود که ساده نویسی است خواننده را درگیر ماجراهای خندهدار کارارکترهایش می کند. اگرچه اسم اصلی این اثر پخمه نیست اما مترجم محترم به خاطر کاراکتر اصلی کتاب که به همین نام خطاب می شود نام پخمه را برای آن برگزیده است.
پخمه داستان مردی است که در جامعهای فاسد قصد دارد تا به طریق درست و سالم ارتزاق کند ولی در این راه همواره با شکست مواجه می شود و هربار به جرم گناه ناکرده روانهی زندان میگردد. او در این کتاب از زبان فرید بگ یا همان پخمه به انتقاد از باورها و اعتقادات غلط و نادرست جامعه میپردازد. باورهایی که چنان در عمق و جان مردم ریشه دواندهاند که به سختی میتوان حتی نقدی در مورد آن نوشت ولی نسین با به کارگیری زبان طنز به شیوهای زیبا تمامی این مشکلات را بیان میسازد و به خواننده القا میکند که ریشهی بسیاری از پسرفتها و عقبماندگیها، باورها و افکار و عقاید نادرست مردمان همان جامعه هستند.
در بخشی از داستان میخوانیم: من خودم از اون آدم هایی بودم که خیال می کردم هرکس با صداقت و درستی زندگی کنه موفق میشه. من اون موقع از وضع کارها،فساد اجتماع،مردم گرگ صفت و هزار بلا و درد دیگه خبر نداشتم. مطمئن بودم که بالاخره یه روز نتیجه درستی و راستی خودم رو میگیرم..
بخوانید: ۸ کتاب برای درک بهتر افسردگی و مقابله با آن
کتاب بهقول مردم گفتنی
این کتاب یک کار زیبا در حوزه ادبیات مردمی و شفاهی است و جواد مجابی شاعر و نویسنده در آن به فرهنگ عامه و ادبیات کوچه و بازار پرداخته و کاربرد ضربالمثلها در زبان مردم را بررسی کرده است. این پژوهشگر در مطالب «اشاره نسبتاً مهم» و «سوم شخص و راوی نامرئی» که در حکم مقدمه کتاب هستند، به بیان توضیحاتی درباره فرهنگ زبانی مردم و اهدافش از نوشتن کتاب پرداخته است.
عناوین کتاب «به قول مردم گفتنی»، بهترتیب عبارتاند از: اشاره نسبتاً مهم، سومشخص و راوی نامرئی، جون شما جون خونه علیالخصوص صندوقخونه، سالمندان همدیگر را جر میدهند، اینش رو اونش افتاده، کجخلقی اولصبحی، روزان روزش…، در این تیمارخانه، الدرمبلدرم الکی، حالی بیقالومقال، خلایق هرچی لایق، احوال آنان و شرب الیهودشان!، تو این مزار کسی نیس، به قول مردمی گفتنی، حکایات راوی نامرئی، از حکایات متفرقه، این آب و نان چرخ، تتمه.
ضربالمثلها، بهترین صورت زبانی مردم را آشکار میکنند. فردی در پی تبلور تجربهای یا افزودن به حکمت عامیانه، حاصل تأمل خود و پیشینیان را در باب زیست ـ مرگ، در عبارتی و تعبیری، خلاصه میکند. این تمثیلِ کوتاه اگر مقبول طبع مردم و جامعه قرار گیرد، طی سالها، توسط افراد بیشماری تراش و صیقل میخورد تا به شکل نهاییاش درآید و به عنوان دستاورد تجربی و خرد جمعی، بر زبان همگان جاری شود و در محاورات هر روزی کاربرد داشته باشد.
بخوانید: ۷ کتاب برتر برای ورود به بورس و سرمایهگذاری
کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه میگرفت
الیور ساکس نویسنده این کتاب از جمله پزشکان نویسنده قرن بیست و یکم است که در اثر خود، داستانهای عجیب اما واقعی انسانهایی را روایت کرده که در دنیای غریب و به ظاهر گریزناپذیر انواع اختلالهای عصب روان شناختی در دام افتادهاند.
کتاب «مردی که زنش را با کلاه اشتباه میگرفت» ۴ بخش دارد که به ترتیب عبارتند از: از دست دادنها، زیادیها، جابه جاییها و دنیای سادهها. نسخه اصلی این ترجمه در سال ۱۹۹۸ چاپ شده است. این کتاب، پرفروشترین و شاید مقبولترین اثر الیور ساکس باشد و هنوز هم، بعد از گذشت ۳۰ سال از نخستین چاپ آن، مورد توجه است. این کتاب مجموعه ای از بررسیهای موردی بعضی از بیماران ساکس است. در هر فصل یا بخش این کتاب، یک مورد خاص و غریب عصب شناختی مطرح شده است؛ موردهایی که گاه تباه کننده زندگی بودهاند.
مردی که زنش را با کلاه اشتباه میگرفت، دریانورد گم گشته، بانوی بدون بدن، مردی که از تخت بیرون افتاد، دستها، اشباح، تراز شده، چشمها به راست!، سخنرانی رئیس جمهور، ریِ تیک زنِ بامزه، بیماری کوپید، مسئله هویت، بله پدر _خواهر، تسخیرشده، خاطره پردازی، نوستالژی بیاختیار، سفری به هند، سگی در زیر پوست، قتل، پنداره های دیداری هیلده گارد، ربه کا، یک گِروو متحرک، دوقلوها و هنرمند اوتیستی عناوین داستان های فصلهای این کتاب هستند.
این داستانهای بی نظیر هرچند به شکلی باور نکردنی عجیب به نظر میرسند، اما در روایت همدلانه دکتر ساکس عمیقا انسانی دیده میشوند. کتاب ماجرای مواجهه بیماران، نزدیکان آنها و پزشکان با مشکلات عصب روان شناختی است و لحظهای هم فراموش نمیکند که مسئولیت نهایی پزشک در برابر کیست: انسانی دردمند که رنج میکشد و مبارزه میکند.
بخوانید: ۷ رمان مشهور از ادبیات شرق دور
کتاب چگونه در یک فیلم ترسناک زنده بمانیم
کتاب چگونه در یک فیلم ترسناک زنده بمانیم؟ اثری است از ست گراهام اسمیت نویسنده و فیلمنامهنویس امریکایی و خالق کتابهای پُرفروشی مثل غرور و تعصب، زامبیها، آبراهام لینکلن و شکارچی خونآشام. این کتاب اثری فراداستانی است که وحشت و طنز را در هم آمیخته و خواننده را به سرزمین وحشتآباد وارد میکند و هم چون کاراکتر یک فیلم سینمایی ترسناک او را به پیچ و خم ماجراهایی خوفآور و کشنده میکشاند. تنها راه زنده بیرون آمدن از واقعهای که گریبان خواننده را میگیرد عمل کردن طبق دستورات خالق این کتاب است.
بیماریهای قلبی را فراموش کنید. سرطان را فراموش کنید. در وحشتآباد اسلشرها دلیل اصلی و عمده مرگ شخصیتها هستند. بیش از نیمی از شخصیتهای آثار سینمای وحشت توسط چاقو، دشنه، تبر و قمههای آن ها از پای درآمدهاند و دلیلش هم اصلا هوش بالای اسلشرها نبوده، بلکه حماقت غیرقابل درک آن مرحومها بوده. پس لباسهاتان را بپوشید، در کابین و کلبهتان را قفل کنید، و اجازه بدهید از این مخمصه ای که گرفتارش شده اید نجات تان دهیم.
پشت جلد کتاب آمده است: خودتان را برای یک خبر تکاندهنده آماده كنید. اگر در حال خواندن پشت جلد این كتاب هستید احتمال زیادی وجود دارد كه در یك فیلم ترسناك گیر افتادهاید. (جز این چه دلیلی دارد كه یك آدم عاقل بالغ چنین كتابی را با چنین موضوعی از روی پیشخان کتابفروشی بردارد؟) میدانم كه به نظرتان ایده دیوانهوار و احمقانهای است، اما به من اعتماد كنید. این كتاب یك ویژگی مهم دارد؛ به دست كسی میرسد كه به آن احتیاج دارد. پس اگر قصد دارید مدت بیشتری در این دنیا بمانید به خواندن مفتکی پشت جلدش اکتفا نکنید.» ست گراهام اسمیت در نقش مرشدی فرزانه، خواننده را به سفری خطرناك و ترسناك به جهانی به نام وحشتآباد میبرد و در این سفر با طنزی ظریف به قواعد و كلیشههای سینمای وحشت و زیرگونههایش میپردازد.
بخوانید: ۷ رمان و قصه خواندنی از ادبیات اروپای شرقی
حالا بیحساب شدیم
کتاب حالا بی حساب شدیم مجموعه طنزهای وودی آلن هست که انتقام خود را از مسائل مهمی همچون چاقی، جرایم سازمان دهی شده، تحصیلات بزرگسالان، لیست های خشکشویی افراد مهم، انقلابی های آمریکای لاتین و رونکاوی می گیرد و انصافا خیلی هم عالی و جذاب این کار و انجام می دهد.
خندیدن به… خندیدن از یك بازی شروع میشود. اختلالی كوتاه در نظم نمادین یا یك جابهجایی بازیگوشانه در نظم جدی، خشك و مكرر زندگی. به این معنا اگر خندیدن به… را از معنای غیر اخلاقی آن تهیه كنیم، باید بگوییم كه خندیدن همیشه به دستمایهای هر چند ناچیز نیاز دارد. به هر حال باید به چیزی خندید و بهترین دستمایهها برای خندیدن همیشه جدیترین مسایل از كار در میآیند.
وودی آلن در مجموعهی حالا بی حساب شدیم انتقام خود را از مسایل مهمی همچون چاقی، جرایم سازماندهی شده، تحصیلات بزرگسالان، لیستهای خشكشویی افراد مهم، انقلابهای آمریكای لاتین و روانكاوی میگیرد. آنچه در زیر میآید بخشی از داستان خاطرات اشمید دربارهی اتفاقات پشتپردهی جنگ جهانی دوم است: آیا هیتلر میتوانست در گذاشتن ریش بر چرچیل پیشی بگیرد؟ هیتلر گفت كه احتمال برد چرچیل بیشتر و پیشی گرفتن بر او غیر ممكن است. كورینگ، آن خوشخیال احمق، گفت كه پیشوا احتمالا میتواند سریعتر خط ریش بگذارد، به شرطی كه ما تمام قوای آلمان را به صورت متمركز در راستای این هدف هدایت كنیم…
«كنت دراكولا» یکی از داستانهای کتاب است، داستان دراكولایی كه روزها را در تابوت میگذراند و شبها برای گرفتن قربانی بیرون میآید. اما او روزی به اشتباه، در زمان كسوف بیرون میآید و قربانیهای او زن و مرد نانوا هستند. وقتی متوجه اشتباهش میشود، برای مخفی شدن به ناچار در كمد پنهان میشود. شهردار و همسرش به طور اتفاقی به آنجا میآیند و با باز كردن در كمد، توسط زن شهردار و با برخورد نور با دراكولا، او به اسكلت و در نهایت به خاكستر تبدیل میشود. این كتاب از مجموعه طنزهای نگارنده است و نام برخی از داستانهای آن عبارتاند از: لیستهای لباسشویی مترلینگ، نگاهی به جنایات سازماندهی شده، خاطرات اشمیلر، فلسفه من، خاطرات دهه بیست، گفتوگوهایی با هلبهولتش، زنده باد وارگاس!، یادداشتهایی از یك پرخور، و كشف و استفاده از لكه جوهر سركاری.”
بخوانید: ۷ کتاب اسنادی برای درک بهتر تاریخ قاجار
کتاب جانورنامه
کتاب حاضر از نمونه های کلاسیک طنز اروپای مرکزی و شرقی است. نویسنده پس از شکست انقلابهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ مجارستان، در سرخوردگی و تلخ کامی عمیق خود، تنها به نوشتن طرحها و قطعات کوتاهی پرداخت که با طنزی بکر و تیره، از جمله در قالب پرترههای بدیع و با روح حیوانات، نابههنجاری مناسبات اجتماعی و رفتار و کردار نه کمتر عجیب انسانهایی را هم که در میان آن ها می زیست بیان میکند.
بیشتر این طرحها قطعات که با لحنی به ظاهر جدی و علمی، بر پایه بازیهای زبانی، مهمل گویی های بکر، طنز و طعن و تمسخر نوشته شده، در عین حال که دیدگاهها و پیش داوری های مانوس و تنگنظرانه کتابهای درسی زیستشناسی را به سخره میگیرد، در چارچوب امکانات و سوراخ سنبههایی که هنوز بسته نشده بود، تئوریهای گذشته گرا و بی پروایی را هم که پایههای سیاسی رژیم نیمه فاشیستی آن روزگار را تشکیل میداد، به چالش میکشد…
بخشهای مختلف این کتاب، به نام حیوانات مختلف نامگذاری شده و مطالب طنزی را درباره این جانواران شامل میشوند که به ترتیب عبارت اند از: مار، فیل، عقاب، میلیونر _ حیوان، سگ، مورچه، خرس، اسب آبی، لک لک، اسب، گربه، مرغ، ببر، کلیبری، لولهنگ غواص، گرگ، گاو، ماهی، مگس، شیر، خوک، قناری، طوطی، غاز، خرگوش، چکاوک، قورباغه، خارپشت، خفاش، شترمرغ، حشره، شتر، کانگورو، ساس، زرافه، فُک، میمون، پشه، تراموا _ حیوان، لاک پشت، پرستو، یهودی.
در بخشی از کتاب میخوانیم: مار حیوان پخمه و بیدستوپایی است، به طوری که در میان خزندگان هم معلول صددرصد شمرده میشود، حتا یک دانه پا هم ندارد، ناچار روی زمین میخزد که درعینحال نشاندهندهی طبیعت خاکی اوست. مار بوآ که به آن مار غولپیکر هم میگویند از همهی مارهای دیگر بزرگتر است. البته این مار غولپیکر اولش یک مار غولپیکر فسقلی است، بعد هی دراز و درازتر میشود و دست آخر آنقدر قد میکشد که اگر بلند شود روی دمش بایستد قدش از قد یک غول بیشاخودم هم درازتر خواهد شد.
از مارهای بزرگ و خطرناک یکی هم مار زنگی است که گزیدگی دندانهای زهریاش کشنده است، بههمین دلیل ته دمش زنگولهای دارد که موقع حرکت آن را به صدا درمیآورد تا به جماعت دوروبر خبر بدهد که دارد میآید، فرار کنند، وگرنه هر چه دیدند از چشم خودشان دیدهاند. حالا اگر کسی کر باشد دیگر خودش میداند، یعنی صرف آدم در این است که کر نباشد.
بخوانید: ۷ رمان انتخابی نشریه لوموند
کتاب چنین کنند بزرگان
چنین کنند بزرگان نام ترجمهای است از کتاب انحطاط و سقوط عملاً همهکس که با ترجمه نجف دریابندری در سال ۱۳۴۹ در تهران منتشر شد. اصل کتاب از ویل کاپی است[
در همان نخستین صفحهی کتاب، که اصطلاحاً به صفحهی تقدیم مشهور است، با عبارتِ نامتعارفِ «از سر ناچاری تقدیم شد به …» مواجه میشوید و میتوانید بفهمید که قرار نیست متنی جدی پیش چشمان شما قرار بگیرد. نجف دریابندری در مقدمه (سال ۱۳۵۱) توضیح میدهد که این مطالب، پیش از انتشار در قالب کتاب، ظاهراً به صورت مقالههای پراکنده در نشریه خوشه به سرپرستی احمد شاملو منتشر شدهاند و گویا نقش مهمی هم در تعطیلی آن نشریه ایفا کردهاند.
البته در کتاب حاضر قطعات فراوانی از متن اصلی ساقط شده در قطعات ترجمه شده نیز جملات و عبارات جعلی فراوانی گنجانیده شده است که به علت جعلی بودن در متن اصلی به هیچ وجه دیده نمیشوند. هم چنین در ضبط فارسی اعلام تاریخی و جغرافیایی هیچ قاعده معینی جز سلیقه شخصی رعایت نشده و معادل لاتین اعلام نیز در پای صفحات نیامده. در عوض فضای فضای گرانبهای پای صفحات به توضیحات غیر لازم اختصاص یافته که غرض از آن ها نه تنها برای خوانندگان بلکه برای خود مترجم نیز روشن نیست.