۷ کتاب برای تابآوردن در شرایط سخت و حفاظت از امید
زیستن و میل به زندگی، دارایی بزرگ و عیجیبیست که به انسان هبه شده تا در سختترین شرایط و از دل جنگ و آشویتس و اسارت و خفقان جان بهدر ببرد. شاید مفهوم امید در دنیای لبرال امروزی بیشازحد دستمالی شده باشد اما به همه اینها نمیتوان از اهمیت و نقش آن برای تابآوری اجتماعی و فردی بهسادگی عبور کرد.
شاید خواندن روایت واقعی از آدمهایی که توانستهاند مصیبتها و گرفتاریهای شخصی و اجتماعی اعم از بیماری و مرگ عزیزان در حوادث طبیعی گرفته تا محدودیتهای ناشی از مناسبات اجتماعی را کنار بزنند و هدیهای بهاسم زندگی را همچنان قدرتمند و پررنگ ادامه بدهند، بتواند ما را در بزنگاههایی که دشواری زندگی فرا رسیده برای ادامهدادن کمک کند. برای همین هم هست که بسیاری از بازماندگان دورههای سخت تاریخی آنچه گذشته را روایت کردهاند تا ما یادمان نرود زندگی و زیستن در هرشرایطی این توانایی را دارد که به ما برای بقا کمک کند.
در این گزارش هفت کتاب خاطرهنویسی و داستان و … درباره تابآوری شرایط سخت و مصیبت از زبان تجربهکنندگان آن به شما معرفی شده است:
کتاب هزاران خورشید تابان
«هزار خورشید تابان» دومین رمان خالد حسینی، نویسنده افغان است که به زبان انگلیسی، نوشته شده است و به دهها زبان زنده دنیا، ترجمه شدهاست. این رمان، در ژوئن سال ۲۰۰۷ برای دست کم سه هفته، پرفروشترین رمان آمریکای شمالی شد. خالد حسینی، این کتاب خود را به دو فرزندش و تمامی زنان افغانستان، اهدا کردهاست.
این کتاب که داستانی را در فاصله زمانی ۵۰ ساله (از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۳) روایت میکند، داستان دو زن افغان به نامهای مریم و لیلاست که با وجود اختلاف بسیار زیاد، دست سرنوشت آنها را برای مدتی همخانه میکند. این رمان زنانی را به تصویر میکشد که بسیار در حاشیه زندگی هستند؛ دیده نمیشوند؛ اهمیتی ندارند و در عین حال بار اصلی جنگ و خشونت و محرومیت را بر دوش دارند. خشونتها علیه آنها بیشتر است؛ آنها هستند که قربانی جنگ و موشکاند، آنها هستند که بار سنگین به دنیا آوردن فرزند در شرایط جنگی و نگهداری از آن ها را به عهده دارند و آنها هستند که قربانی تعصبات کور و بیمنطق گروهکهای به ظاهر مسلمان مثل طالبان میشوند.
بخوانید: ۱۰ کتاب برتر به انتخاب نشریه تایم
کتاب کیمیاگر
رمان کیمیاگر اثر مشهور و برجسته پائولو کوئیلو است که تاکنون به بیشتر از ۵۰ زبان ترجمه شده است. بیش از ۶۵ میلیون نسخه از کتاب کیمیاگر به فروش رفته است و یکی از پرطرفدارترین کتابهای جهان محسوب میشود.
این رمان محبوبیت بسیار زیادی بین مردم ایران نیز دارد و ترجمههای مختلفی از آن روانه بازار شده است. از جمله بهترین ترجمههای کتاب کیمیاگر ترجمه آرش حجازی است که اخیرا دیگر به شکل قانونی چاپ نمیشود. ترجمه حسین نعیمی که توسط نشر ثالث منتشر شده است نیز یکی دیگر از ترجمههای خوب این کتاب است.
کیمیاگر با سبکی مشابه به داستانهای شرقی روایتگر قصۀ پسر جوانی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را رها و به شمال آفریقا میرود تا در نزدیکی اهرام مصر گنجی مدفون شده را پیدا کند. او در مسیرش، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه میداند و یک کیمیاگر آشنا شده و نیز عاشق فاطمه، دختر صحرا میشود. همهی آنها هدایتگر سانتیاگو در مسیر جست و جویش هستند. پائولو کوئیلو در این اثر از جملات قصار و پرمعنایی استفاده کرده که به سهم خود داستان را بسیار زیبا و دلنشین کرده است.
نویسنده در این رمان به مخاطبان خود این مفهوم را میرساند که اگر در زندگی هدفی پراهمیت دارند، هیچوقت آن را غیرقابل دسترس ندانند و برای آن تلاش کنند چرا که هر چه بیشتر ادامه دهند بیشتر شایسته نتیجهای والا خواهند بود. سانتیاگو در طول سفر خود احساساتی از قبیل اشتیاق، ترس، تنهایی، عشق و حتی شکست را تجربه میکند اما همچنان مصمم به راه خود ادامه میدهد.
بخوانید: ۷ کتابی درباره اسطورهها و چیستی آنها
کتاب چهار میثاق
کتاب «چهار میثاق» نوشتهی «دون میگوئل روئیز» را «دلآرا قهرمان» به فارسی برگردانده است. دون میگوئل روئیز از سرخپوستان آمریکای مرکزی، در یکی از روستاهای مکزیک، تحت تربیت مادری شفاگر و پدربزرگی شمن یا ناوال بزرگ شد. دون میگوئیل روئیز ناوالی است متعلق به سلسله «سلحشوران عقاب» و خود را وقف انتقال دانش و خرد تولتکها (فرهنگی باستانی در آمریکای مرکزی) به دیگران کرده است. او از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی، سخنرانیها و سفرهای هدایتشده به تئوتی هواکان در مکزیک، به انتقال خرد باستانی میپردازد.
او اندیشههای خود را در قالب چهار میثاق نوشته و بر این باور است که انسان هرگز نباید شکستهای زندگیاش را مورد قضاوت قرار دهد. او معتقد است عمل به این چهار میثاق موجب تغییرات فوقالعادهای در زندگی میشود. این چهار میثاق از این قرار است: با کلام خود گناه نکنید، هیچ چیز را به خود نگیرید، تصورات باطل نکنید و همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید. دون میگوئل روئیز به عنوان چهرهی ماندگار کشور مکزیک معرفی شده است. کتاب حاضر را انتشارات «ذهنآویز» منتشر کرده است.
دون میگوئل روئیز در کتاب چهار میثاق میگوید: «هر کاری که ما در این دنیا انجام میدهیم، در واقع بر اساس قرارداد یا عهدی است که با یکدیگر، خدا، زندگی و خودمان بستهایم.» او در این کتاب به خواننده نشان میدهد که با ایجاد کمی تغییر، میتوانیم در زندگی تجربههای جدیدی داشته باشیم، تجربههایی که زندگی ما را پر از رهایی، شادی و عشق حقیقی کنند.
به گفته او «هیچ چیز را به خود نگیرید، و درباره موضوعات پیش داوری نکنید.» روئیز معتقد است که افکار ما به اندازه حرفهایمان تاثیرگذار هستند، بنابراین نباید انرژی ذهنیمان را صرف مسائل و پیش داوریهای بیهوده بکنیم. در آخر اینکه «همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید»، مهم نیست برای چه هدفی تلاش میکنید؛ همیشه بیشترین تلاشتان را به کار بگیرید. نه ذرهای کمتر و نه ذرهای بیشتر.
بخوانید: ۹ کتاب برتر ترجمه شده توسط محمد قاضی
کتاب اشتباه در ستارههای بخت ما
اشتباه در ستارههای بخت ما یک داستان عاشقانه نو و درعینحال متفاوت درباره دو نوجوان مبتلا به سرطان است؛ ماجرایی عاطفی و درعینحال دلخراش با فرجامی قابلپیشبینیِ دو جوان روبهمرگ. شیوع بیماریهای لاعلاج و افزایش تعداد بیماران در جهان موجب شده تا نویسندگان فراوانی به توصیف سرگذشت قربانیان و آسیبهای اجتماعی و روحی ـروانی این بیماریها بپردازند. پیچیده و مبهم بودن روشهای صحیح مواجهه با این شرایط ناگوار این موضوع را به یکی از درونمایههای جذاب و درعینحال آموزندهی ادبیات جهان تبدیل کرده است. تا زمانیکه در این گرداب سهمناک اسیر نشدهایم، داستانها و روایتها از این بیماریها افسانهای است که برای دیگران و در مکانهای دور اتفاق میافتد؛ ماجراهایی که بعید است هیچ ربطی به ما داشته باشد. این شتری است که درِ خانهی دیگران میخوابد و تنها وظیفهی ما همدردی و دعا برای درگیران این بیماریهاست.
هیچ کس آمادگی روبهرو شدن با این نوع بیماریها را ندارد. سرطان و ایدز میتوانند هر خانه و کاشانهای را ویران و رؤیاهای زیبای بسیاری را به کابوس بدل کنند. حتی تصورش دردناک و تحملناپذیر است. کنار آمدن با اینگونه بیماریها نهتنها برای فردِ درگیر سخت و ناگوار است، بلکه بستگان و همراهان بیمار هم سختیها و ناخوشیهای خاصِ خودشان را دارند. این جراحتها از جهات بسیاری چهبسا سهمگین و کوبندهتر از زخمهای شخص بیمار باشد. ادامهی زندگی با غم و اندوه و خاطرات عزیزِ ازدسترفته ممکن است زندگیهای بسیاری را متلاطم و ویران کند.
این رمان در هفته اول پس از انتشار، پرفروشترین کتاب لیست نیویورک تایمز شد، به سرعت به ۴۷ زبان دنیا ترجمه شد و ۱۰میلیون از آن در سراسر جهان به فروش رفت.
بخوانید: ۱۰ کتاب درباره سرنوشت غمانگیز سیاهپوستان و بردگی
کتاب نگویید چیزی نداریم
کتاب نگویید چیزی نداریم اثری است به قلم مادلین تین که به همت نازنین معمار ترجمه شده و از سوی انتشارات پاگرد به چاپ رسیده است. این کتاب روایتگر زندگی نابود شده و محبوس در خفقان مردم چین در خلال فضای ایجاد شده در این کشور طی انقلاب فرهنگی مائو تا حادثه کشتار میدان تیانآنمن است که افراد بسیاری را به انزوا، دوری از خانواده و سکوت اجباری کشاند. شخصیتهای اصلی رمان نوازندگان و آهنگسازانی هستند که اگر چه اسیر سکوت و بیروحی دنیای اطرافشان شدهاند اما ذهنشان همچنان پذیرای قطعاتی با شکوه از موسیقی است. نگویید چیزی نداریم با پرش های زمانی ماجرای خود را به تصویر می کشد و حقایقی نه چندان خوشایند را برملا میکند.
این کتاب داستان فروپاشی زندگی مردم چین پس از انقلاب فرهنگی مائو تا وقوع حادثه کشتار میدان تیانآنمِن است. میلیونها چینی در این برهه زمانی با سرنوشتهایی چون دلکندن از عزیزان، جداافتادن در روستاهای دوردست، نامرئیشدن پشت شغلهای یکنواخت و همگانی در کارخانهها و اتفاقات مشابه روبرو شدند. شخصیتهای اصلی این رمان زمانی از آهنگسازان و نوازندگان کنسرواتور شانگهای بودهاند و در همان مقطع زمانی به سر میبرند؛ در ذهنشان هنوز موسیقی باخ، شوستاکوویچ و راول شنیده میشود اما بخشی اساسی در وجودشان خاموش شده است.
در فضایی که رمان ترسیم میکند، در جهانِ بیرون تنها سکوت، مرگ و پوستهای خالی از شور باقی مانده است. داستان از نظر ساختار زمانی، پس و پیش میرود و نظم ندارد. در این پس و پیش رفتنها هم تصاویر تکاندهندهای از حوادث رخداده از چینِ زمانِ مائو و زندگی پنهانی مردم ارائه میشود…
رمان «نگویید چیزی نداریم» ۳ بخش اصلی دارد: «بخش یک»، «بخش صفر» و «کودا». «بخش اول»، فصلهای اول تا هشتم و «بخش صفر» هم فصل هفتم تا اول را شامل میشود.
بخوانید: ۱۰ کتاب برتر اورهان پاموک، برنده جایزه نوبل ادبیات
کتاب خوششناستر از همه بودیم
جورجیا هانتر در کتاب خوششانستر از همه بودیم، با الهام از داستانی واقعی، حکایت یکی از خانوادههای یهودی که در جنگ زندگی آرام خود را از دست داده و تلاش میکنند به سلامت آن را سپری کنند را به تصویر میکشد. او در این داستان سعی میکند به جای احساسات تلخ و آزار دهنده، امیدوارانه به زندگی نگاه کند و از پیچیدگیهای الهامبخش زندگی رونمایی کند.
کتاب خوششانستر از همه بودیم که از پرفروشترینهای نیویورک تایمز است نشان میدهد که چگونه روح انسان هنگام رویارویی با سختیهای زندگی و جنگ میتواند طاقت بیاورد و به آینده امیدوار باشد.
بهار سال ۱۹۳۹ است و هر سه نسل خانواده یهودی کرک با وجود سایه جنگ بر سرشان، تلاش میکنند یک زندگی عادی داشته باشند، اما خیلی زود وحشت در سراسر اروپا همهگیر میشود و خانواده کرک از هممیپاشد و هرکدام از افراد خانواده مجبور میشوند راه خود را به تنهایی از میان آوار و مصیبتهای جنگی بگشایند و پناهگاهی بجویند.
یکی از برادرها تبعید میشود، یکی تلاش میکند از اروپا فرار کند و همه با تمام سختیها تلاش میکنند از مرگ نجات پیدا کنند. آنها برای زندهماندن دست به کارهای عجیب و خطرناکی میزنند. ساعتهای طولانی گرسنگی میکشند، خود را جای مسیحیان جا میزنند و…. اما اراده قوی برای زنده ماندن و نبوغ و قدرت درونیشان آنها را به پیش میراند تا رمان «خوششانستر از همه بودیم» شکل بگیرد.
بخوانید: برندگان جایزه کتاب سال ایران در سال ۱۳۹۸
کتاب کتابدزد
رمان کتاب دزد، داستانی ساده اما بسیار جذاب دارد: یک دختر، چند کلمه، یک نوازنده ی آکاردئون، نازی های متعصب و دیوانه، مشت زنی یهودی و مواردی متعدد از دزدی و سرقت. رمان پیشگامانه ی مارکوس زوساک، داستان زندگی لیسل ممینگر در خلال جنگ جهانی دوم در آلمان است. لیسل، دختری سرراهی است که در حومه ی مونیخ زندگی می کند. او با دیدن کتاب ها، تنها چیزهایی که نمی تواند در برابرشان مقوامت کند، به دزدی چیره دست و ماهر تبدیل می شود. لیسل با کمک پدر خوانده ی خود که نوازنده ی آکاردئون است، خواندن و نوشتن می آموزد و کتاب های مسروقه ی خود را حین بمباران هاش شهر، با همسایگان و مرد یهودی پنهان شده در زیرزمین، شریک می شود. رمان کتاب دزد، داستانی فراموش نشدنی درباره ی توانایی کتاب در تغذیه ی روح آدمی است.
این رمان در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شد و توانست جوایز زیادی را از آنِ خود کند؛ به نحوی که بیش از ۱۹۰ هفته در صدر کتابهای پرفروش مجله نیویورک تایمز ایستاد و هم در بین کتابهای بزرگسالان و هم در میان رمانهای نوجوانان به موفقیتهای زیادی دست یافت. همچنین از این کتاب فیلمی به کارگردانی بریان پرسیوال ساخته شده است.
مارکوس زوساک در رمان کتاب دزد (The Book Thief)، مرگ را به عنوان راوی داستان برگزیده و ماجراهای داستان در آلمان زمان نازیها اتفاق میافتد؛ دورهای که راوی اذعان دارد که سرش خیلی شلوغ است. در این رمان روابط دختری جوان با والدین، همسایگان و همچنین یک بوکسور نشان داده میشود.