در این پست مجموعه رمانهای مشهور آلبر کامو رو بر طبق سال انتشار معرفی میکنیم. و اینکه بهترین ترجمهی آثار آلبرکامو رو در تصور هر کتاب مشخص کردیم.
بیگانه (۱۹۴۲) – این اثر بنیادین اگزیستانسیالیستی، جدایی و بیگانگی فزاینده مورسو، یک الجزایری را دنبال می کند که بدون توضیح مردی عرب را در ساحل می کشد. رمان به دو بخش تقسیم میشود: بخش اول بیتفاوتی مورسو نسبت به مرگ مادرش و قتل متعاقب مرد عرب را به تصویر میکشد، در حالی که بخش دوم زندانی شدن، محاکمه، محکومیت و رویارویی او با کشیش را در حالی که منتظر اعدام است، روایت میکند. کامو از بیتفاوتی اخلاقی «پوچ» مورسو برای بررسی ایدههای فلسفی آزاد اراده، عقلانیت، فانی بودن و معنا در جهانی عاری از هدف مذهبی یا اخلاقی استفاده میکند.
افسانه سیزیف (۱۹۴۲) – این مقاله فلسفی ماهیت پوچ را به گونهای که کامو آن را مفهومسازی میکند، بررسی میکند. او معتقد است که زندگی معنای ذاتی ندارد و پر از تناقضات منطقی است که وجود ما را پوچ و بی فایده می کند. مانند سیزیف افسانه ای که محکوم است برای ابد تخته سنگی را از تپه بالا ببرد، ما نیز باید در جهانی بی معنا معنا و خوشبختی پیدا کنیم. کامو نتیجه میگیرد که ما باید پوچگرایی را بپذیریم و دائماً علیه بیمعنایی زندگی طغیان کنیم تا هدف و اشتیاق پیدا کنیم. او خودکشی را رد می کند و تأیید می کند که داشتن یک دیدگاه «پوچ» می تواند به ما اجازه دهد که زندگی را به طور کامل زندگی کنیم.
کالیگولا (۱۹۴۴) – این نمایشنامه سقوط امپراتور روم باستان کالیگولا به جنون را دنبال می کند و نشان می دهد که چگونه قدرت بی حد و حصر او منجر به شکستن هنجارهای اجتماعی و انجام اعمال خشونت آمیز و فاسدانه تصادفی می شود. تحول او خطرات پیگیری معنای مطلق یا اخلاق در جهانی غیرعقلانی را نشان می دهد. این نمایشنامه به طور نمادین از رژیمهای توتالیتر جنگ جهانی دوم انتقاد میکند و فلسفههای آزادی و منطق را از طریق لنز وجود دیوانهوار کالیگولا به عنوان یک امپراتور قدرتمند بررسی میکند.
طاعون (۱۹۴۷) – این رمان تمثیلی وقایع نگاری یک اپیدمی طاعون است که اوران، الجزایر را فرا می گیرد و مقامات قرنطینه استبدادی ایجاد می کنند. این رمان کمتر بر خود طاعون و بیشتر بر نحوه واکنش شهروندان قرنطینه شده تمرکز می کند – برخی با تسلیم، برخی با قدردانی مجدد از زندگی و برخی با برقراری مجدد ارتباط با انسانیت خود و کمک به دیگران. کامو از این اپیدمی به عنوان استعاره ای از اشغال فرانسه توسط نازی ها استفاده می کند و شخصیت هایی را خلق می کند که هر کدام نماینده یک فلسفه اخلاقی متفاوت در مواجهه با پوچ هستند. این رمان بر اهمیت به چالش کشیدن ناامیدی از طریق دلسوزی و اقدام همبستگی تأکید می کند.
انسان طاغی (۱۹۵۱) – این مقاله فلسفی گسترده رویکردهای مختلف پوچ گرایی و طغیان را تجزیه و تحلیل می کند. کامو از ایدئولوژی های مطلقی مانند مارکسیسم به عنوان فراری از پذیرش پوچ گرایی از تناقضات منطقی زندگی انتقاد می کند. او از میانه روی و اومانیسم دفاع می کند و استدلال می کند که شرارتی مانند توتالیتاریسم و ترور زمانی به وجود می آیند که طغیان حدود اخلاقی را رد می کند و بدون ساختن تلاش می کند برای نابودی. کامو از طغیان از طریق عدم رعایت فعال و مسالمت آمیز با بی عدالتی و نه خشونت حمایت می کند – یک “طغیان به نفع زندگی” که کرامت و آزادی انسانی را متعادل می کند.
سقوط (۱۹۵۶) – این رمان اندیشه ها که در آمستردام اتفاق می افتد، به عنوان اعتراف ژان-باپتیست کلامنس، یک وکیل سابق پاریسی که خود را تبعید کرده است، باز می شود و از بی عملی خود در هنگام خودکشی یک زن احساس گناه می کند. کلامنس در حالی که با آشنایی اتفاقی در یک بار صحبت می کند، به مونولوگ هایی می پردازد که ریاکاری، خودفریبی و خودخواهی را در خود و جامعه وسیع تر مورد انتقاد قرار می دهد. مونولوگ های او دیالکتیک های مربوط به صمیمیت، معصومیت و گناه را بررسی می کند، و خط باریک بین خیر و شر را در درون طبیعت انسان از طریق سقوط او از فیض خودآگاهانه مورد انتقاد قرار می دهد.
تبعید و پادشاهی (۱۹۵۷) – این مجموعه از شش داستان کوتاه، مفهوم پوچ گرایی کامو را از طریق داستان های تمثیلی در الجزایر ادامه می دهد. این داستان ها شخصیت هایی را به تصویر می کشند که از نظر فیزیکی یا متافیزیکی از جامعه تبعید شده اند و در جستجوی هویت و تعلق هستند. داستان اصلی بر روی یک نقاش فرانسوی تمرکز دارد که در فقر و انزوا در الجزایر زندگی می کند، به هنر خود افتخار می کند، اما توسط عرب ها و پای-نوارها به دلیل عدم تمایل به مصالحه با خود تحقیر می شود. داستان ها به طور فلسفی در مورد بیگانگی، عدالت و یافتن آرامش خارج از انطباق تفکر می کنند.