چربی بدن میتواند بر حجم مغز تاثیر بگذارد
چربی بدن اثرات منفیای در سلامت بدن دارد. اثراتی شامل افزایش احتمال بیماریهای قلبی، دیابت نوع دو و مشکلات تنفسی. مطالعات اخیر ارتباط جالبی بین چربی بدن (مخصوصا قسمت میانی بدن) و مغز را نشان میدهد.
در تحقیقی که اخیرا منتشر شده، محققان تصویر مغز ده هزار انسان را مورد بررسی قرار دادند که شامل مشخصات سلامت پانصد هزار داوطلب که سوابق داروییشان را بروز رسانی کردهاند میشد. در این مطالعه، دانشمندان شاخص BMI (حجم توده بدنی) افراد و عرض کمر و باسن افراد را از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ مورد بررسی و مقایسه قرار دادند.
آنها متوجه شدند که افرادی با BMI بالاتر و عرض کمر و باسن بیشتر نسبت به افراد لاغرتر و دارای BMI کمتر، سلولهای خاکستری کمتری در مغز خود دارند. این نتیجه حتی برای سایر معیارهای تاثیر گذار بر حجم مغز نیز ثابت بود. معیارهایی همچون سن، سوابق استعمال دخانیات، تحصیلات، فعالیتهای فیزیکی و ناتوانیهای ذهنی هم در نتیجهی آزمایشات تاثیر گذاشت.
مارک هامر پروفسور طب ورزشی از دانشگاه Loughborough انگلستان میگوید که:
نکته حائز اهمیت این است که اضافه وزن و چاقی تاثیرات زیادی بر سلامت، و همچنین بر مغز شما دارد.
توجه کردن به BMI و عرض کمر و باسن، تاثیر چربیهای مختلف بدنی را بر روی مغز نشان میدهند. پروفسور هامر بر این باور است که BMI یک شاخص عمومی چربی بدن است، اما زمانی که افراد بلند قامت و یا افراد عضلانی را مورد بررسی قرار میدهیم، ممکن است BMI بیشتری از استاندارد داشته باشند، حتی اگر لاغر اندام باشند. چربی انباشته شده در قسمت میانی بدن که باعث افزایش عرض کمر میشود، میتواند اثرات بسیار مخربی بر بدن داشته باشد، مانند احاطه شدن اندامهای داخلی نظیر کبد بوسیلهی چربیهای زیر جلدی که در زیر پوست ایجاد میشوند و باعث ایجاد التهاب و مستعد کردن بدن برای ابتلا به بیماریهای قلبی میشوند.
دستاوردهای هامر این روند را تصدیق میکنند، به این گونه که مطالعات او نشان داد که افراد با شاخص BMI بالا و عرض کمر کمتر سلولهای خاکستری مشابهای نسبت به افراد لاغر داشتند. افراد با BMI و عرض کمر زیاد، در سوی دیگر، حجم کمتری از سلولهای خاکستری داشتند.
در حالی که نتایج رابطه بین چاقی و حجم مغز را نتیجه میدهند، نمیتوانند اثبات کنند که میزان چربی بدن لزوما بر مغز تاثیر میگذارد. به این دلیل که مطالعات تنها به بررسی چربی بدن و تصویر مغز در یک زمان مشخص برای افراد شرکت کننده صورت گرفته بود، همچنین ممکن است نتایج برعکس رخ دهد، و تغییرات در مغز میتواند نشأت گرفته از تغییر عادات غذایی و افزایش چربی باشد. این همچنین به این معناست که این مطالعه عوامل موثر در ایجاد تغییر در حجم سلولهای خاکستری را نمیتواند نشان دهد.
در حالی که سلولهای خاکستری درگیر پردازش و کنترل جنبههای خاصی از رفتار است، این که چربی بدن باعث ایجاد این تغییرات در سلولهای خاکستری است یا نه، کاملا قطعی نیست.
برای فهمیدن آن، محققان باید افراد را طی مدت زمانی مورد بررسی قرار دهند و تغییرات وزن بدنی و حجم مغز آنها را ثبت کنند. هامر میگوید: بررسی تاثیر کاهش وزن بر حجم مغز به صورت آزمایشگاهی خوب است (اختصاص هزینه و زمان مورد نیاز برای بررسی دهها هزار نفر در بازه زمانی ده ساله و یا بیشتر، بعید است).
اما در همین حال، نتایج نشان میدهد که لاغر ماندن مزایای بیشتری دارد: نه فقط برای کم کردن احتمال ایجاد مشکلات قلبی ، بلکه برای سالم نگه داشتن مغز. هامر ذکر کرده است که اخیرا اطلاعاتی در باره ی تاثیر فعالیت های فیزیکی بر تعداد سلول های خاکستری منتشر کرده است، و به این نکته که ورزش می تواند با تاثیرات منفی چاقی بر مغز و جسم مقابله کند اشاره کرده است.