۷ رمان برگزیده جایزه من بوکر از سال ۲۰۰۰ به بعد
جایزه من بوکر یکی از مهمترین جایزههای ادبی دنیاست که هرساله به یکی از رمانهای انگلیسیزبان اهدا میشود. تا سال ۲۰۱۴ تنها داستانهایی از نویسندگان اهل کشورهای مشترکالمنافع در داوری این جایزه شرکت داده میشدند اما از این سال به بعد هر داستانی که به زبان انگلیسی نوشته شده باشد میتواند در این جایزه شرکت داده شود. البته این جایزه به زبانهایی مثل روسی و عربی هم به صورت اختصاصی میپردازد که بهنام بوکر روسی و بوکر عربی شناخته میشود.
یعنی میتوان گفت این جایزه تنها به زبان انگلیسی محدود نمانده و دیگر زبانها نیز هرکدام میتوانند تحت عنوان آن با یکدیگر رقابت کنند. اولین مراسم این جایزه در سال ۱۹۶۹ برگزار شده و رمان چیزی برای پاسخ دادن نیست از پیواچ نیوبی به عنوان برگزیده آن سال معرفی شد و از آن پس تا امروز هرساله به انتخاب بهترین رمان انگلیسیزبان مشغول بوده است.
نویسندگانی که کتابشان به فهرست نهایی راه پیدا کرده یک نسخهٔ جلد چرمی از کتابشان به همراه ۲٬۵۰۰ پوند پول دریافت میکنند. ارزش نقدی این جایزه برای رمان برگزیده هم در حال حاضر ۵۰٬۰۰۰ پوند است. البته مبلغ جایزه در اصل ۲۱٬۰۰۰ پوند بود که از سال ۲۰۰۲ با پشتیبانی گروه مَن افزایش پیدا کرده است.
در این گزارش هفت رمان از رمانهایی که در بیست سال اخیر یعنی از سال ۲۰۰۰ به بعد در جایزه بوکر برگزیده شناخته شدهاند را به شما معرفی میکنیم.
ببر سفید
کتاب ببر سفید نوشته از آراویند آدیگاکه برنده جایزه من بوکر ۲۰۰۸ شده به زبان طنز اما تلخ اختلافهای طبقات و قبیلههای مختلف در هند مدرن را روایت میکند و نگاهی هم به گذشتهها و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در سالهای دور هند دارد. البته خود آدیگا از خانواده مرفه و تحصیل کردهای است و سابقه تحصیلی و کاری درخشانی دارد.
داستان با نامه بالرام هالوای شخصیت اصلی و راوی کتاب به نخست وزیر کشور دیگر شروع میشود. نامهای که او در آن طی هفت شب داستان زندگی هولناک و موفقیت آمیز خود را شرح میدهد. موفقیتی که تنها به کمک ذکاوت خود به آن دست یافته است. داستان درواقع یک گزارش فرضی است که در هفت شب توسط یک کارآفرین هندی به عالیجناب ون جیابائو از دفتر نخستوزیری چین، که قرار است سفری به بنگلور داشته باشد، نوشته شده است.
بخوانید: ۱۰ کتاب برتر به انتخاب نشریه تایم
تالار گرگ
تالار گرگ نوشته هیلاری منتل در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه ادبی من بوکر شد و بر اساس آن یک سریال موفق نیز ساخته شده است. وقایع کتاب در فاصله سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۵۳۵ میگذرد و زندگی درباری هنری هشتم و یک واقعیت تاریخی اتمسفر داستان را تشکیل میدهد. منتل سعود و سقوط توماس کرامول وزیر با نفوذ دربار هنری و رابطه «آن بولین» و هنری هشتم را در تالار گرگ روایت میکند.
تامس کرامول قهرمان داستان در ابتدای کتاب به عنوان یک کودک معرفی میشود که قربانی خشونتهای پدرش است و خانه را ترک میکند. منتل او را در همین حال باقی میگذارد تا به تنهایی بزرگ شود. دفعه بعدی که ما با او مواجه میشویم در دستگاه حکومتی است و از آنچه که در این سالها بر او گذشته است تنها اطلاعات جزئی ارائه میشود.
بخوانید: ۸ رمان برنده جایزه ادبی بوکر که به فارسی ترجمه شدهاند
درک یک پایان
درک یک پایان نوشته بارنز نهتنها جایزه «من بوکر» سال ۲۰۱۱ که جایزه ادبیات فرانسه را هم نصیب نویسنده کرده و چندین هفته هم در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار داشته است.
تونی وبستر مردی است که زندگیاش را همانگونه که بوده و هست، پذیرفته است. کار و بازنشستگیاش، ازدواجش و طلاقی دوستانه؛ اما او هم مانند بسیاری از آدمهایی که میشناسیم و البته خود ما، جوانیاش را درون خودش نگه داشته و به سالمندی رسیده است. مهمترین واقعه عمرش دوستی با پسری به اسم ایدریئن فین است. پسری تیزهوش، مستعد آفریدن فاجعه و مرید آلبر کامو. ما زمانی با وبستر روبه رو میشویم که چهل سال از دوران دبیرستانش و زمان آشناییاش با این پسر گذشته است. زمانی که دفترچه خاطرات ایدریئن طبق وصیتنامهای به تونی واگذار شده تا او را برای بازخوانی زندگی گذشته خودش برانگیزد و به سالهای نوجوانی و جوانی و داستان عاشقانهای فراموش شده ببرد.
بخش اول رمان خاطرههایی است از دهه شصت و رویدادهایی که برای راوی و سه یارش در مدرسه روی داده است. با مرور این خاطرات، افکار خود و دو دوست دیگرش را بیان میکند و شرح میدهد که چگونه نفر چهارمی هم وارد جمع سه نفری آنها شد. این نفر چهارم – ایدرئین فین – نسبتا اختلاف زیادی با آنها داشت.
بخوانید: ۱۰ کتاب برنده جایزه پولیتزر که به زبان فارسی ترجمه شدهاند
شیرفروش
داستان شیرفروش روایت زندگی دختری است که او را به نام «خواهر وسطی» میشناسیم و به علت عادت نامتعارفش، کتاب خواندن، در شهرش شناخته میشود؛ شهری که در آن حمل کردن یک بمب عادیتر از حمل یک کتاب است. دخترک، با مردی مرموز و چهلساله به نام شیرفروش وارد رابطهای میشود و خیلی زود میفهمیم که مرد شیرفروش شیادی است که به همهی دختران علاقهمند است.
هرچند خود راوی یعنی خواهر وسطی میگوید: من با شیرفروش سر و سری نداشتهام. من او را دوست نداشتم. تعقیبهای او مرا گیج کرده بود و اینکه تلاش میکرد با من معاشقه کند، من را میترساند. اصلاً نمیدانم او شیرفروش کدام محل بود. شیرفروش ما که نبود. فکر نمیکنم اصلاً شیرفروش باشد. سفارش شیر نمیگرفت و اصلاً شیری در کار نبود. او هیچوقت شیر به دم خانهها نمیبرد.
داستان شیرفروش بهعنوان یک رمان تجربی و سومین رمان آنا برنز جایزه من بوکر ۲۰۱۸ را از آن خود کرده است.
بخوانید: جایزه هوشنگ گلشیری و ۸ رمان برنده این جایزه
میهنفروش
میهنفروش نوشته پل بیتی در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه بوکر من شد تا بیتی نخستین آمریکاییای باشد که این جایزه را با یک رمان هجوآمیز سیاسی به دست آورد.
کتاب نقدی طنزآمیز است از زندگی پسر جوانی که در منطقهای از لوس آنجلس زندگی میکند و باور دارد که همچون باقی افراد طبقه متوسط: «در همان اتاق خوابی که بزرگ شدهام میمیرم، در حالی که به ترکهای سقف بالای سرم نگاه میکنم؛ ترکهایی که از زلزله ۱۹۶۸ همانجا بودهاند.» او که با کشته شدن پدرش، تنها امید خود را برای رهایی از مشکلات زندگیاش از دست میدهد، دست به اقدام عجیبی میزند که در نهایت او را به پای میز محاکمه میکشاند…
راوی داستان، کشاورز سیاه پوستی است که در شهری کوچک در حومه لسآنجلس زندگی میکند. او که توسط پدری مجرد و جامعهشناس تربیت شده است، کودکیاش را با شرکت در مطالعات روانشناختی پدرش درباره نژاد سپری میکند. پس از قتل پدرش در جریان نزاعی با پلیس، قهرمان کتاب یک جنبش اجتماعی رقم میزند و به تبعیض نژادی در آمریکا اعتراض میکند. حتی عنوان کتاب هم کنایهآمیز است، چون در نهایت راوی داستان را به جرم ترویج تبعیض نژادی و میهن فروشی محاکمه میکنند، محاکمهای که نتیجهاش نامعلوم است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: سه قانون اساسی فیزیک محلههای یهودینشین اینها هستند: کاکاسیاههای وحشی جلوِ چشمت همیشه همینطور میمانند؛ خورشید هر جای آسمان هم که باشد، آنها همیشه از اصطلاحات مزخرفی برای گفتن زمان استفاده میکنند، مثل نیم ساعت بعد از باسن یک میمون و یک ربع مانده به بیضههایش؛ و قانون سوم این است که هر وقت عشقت را با گلوله کشته باشند، تو که در نیمهی سال سوم کالجت هستی، ناچار در یک تعطیلات زمستانی به خانه برمیگردی، اسبت را برای یک سواری عصرگاهی کوچک بیرون میبری و با پدرت به میعادگاهی برای ملاقات با روشنفکران دام دام دونات -یا همان اتاق فکر محلی- میروی.
بخوانید: ۱۰ کتاب از زنان برندهی جایزه نوبل
لینکن در برزخ
کتاب لینکلن در برزخ نوشته جورج ساندرز، روایتی از افکار و ذهنیات شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا بر سر مزار پسر یازده سالهاش است و از دید او زندگی پس از مرگ را بهتصویر میکشد. داستان توسط چند راوی و با روایتهای تاریخی نقل شده که بخشهایی واقعی و بخشهایی نیز غیر واقعی هستند.
این رمان که برنده جایزه ادبی من بوکر سال ۲۰۱۷ شده در عالم برزخ اتفاق میافتد، عالمی که در آن روح انسان در میان تناسخ و مرگ قرار دارد، مردهها گمان میکنند که بیمار هستند و در آرزوی بهبودند. روح در انتظار بازگشت به جسم و زندگی پیشین خود است. غافل از آنها اینکه ارواحی غیرقابل بازگشت هستند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: (دور از چشم پدرش کتابهای جان بانیان را میخواند، برای اینکه چند سکه به جیب بزند، خرگوش پرورش میداد، با آن قیافهی لاغر مردنیاش هر روز در شهر جولان میداد و با شکم خالی حرافی میکرد، وقتی یکی از آن آدمهای خوشبخت سوار بر کالسکه از کنارش میگذشت، مجبور میشد، از ترس خود را عقب بکشد) همیشه خود را آدمی عجیب و غریب (و باهوش و برتر) میدانست. همیشه با لنگهای درازش چیزهای پیش رویش را واژگون میساخت.
بخوانید: ۸ رمان برنده جایزه پولیتزر که باید بخوانید
تابستان گند ورونون
تابستان گند ورنون نخستین اثر دیبیسی پییر است که افتخارات بسیاری از جمله جایزه بوکر سال ۲۰۰۳ را از ان نویسندهاش کرده و از سوی نشریهیهم GQ.Magazine به عنوان یکی از صد اثر برتر جهان انتخاب شده است.
ورنون گرگوری شخصیت اصلی داستان با بیگناهی ذاتیاش و با طنزی شیرین و نگاهی گستاخانه، زندانیان بند اعدامی را انسانهایی محترم جلوه میدهد و با همیاری قهرمانهای داستان، آثار کلاسیک آمریکا را تداعی میکند: روایت ورنون یادآور ناتوردشت است و فراز و نشیب زندگیاش نه تنها از او هاکلبریفینی امروزی میسازد، بلکه طغیانگری هم نسلِ اِمینم را نیز مجسم میکند.