۷ رمان با شخصیتهای یاغی دوستداشتنی

تمدن و مدنیت امروز جوامع انسانی، چیزی نیست که بهسادگی و یکشبه بهدست آمده باشد. آنچه امروز بهنام جامعه و رندگی اجتماعی میشناسیم برآمده از شکلگیری مناسباتیست که هنجارهای اخلاقی و انسانیاش قرنها طول کشیده تا بهدست ما برسند و در این میان بارها و بارها شاهد جنگ و خشونت و زورگویی بودهایم.
واقعیت این است که جامعه پویایی که به حداقلی از باورهای انسانی مثل بد بودن نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و سیتم طبقاتی رسیده، نتیجه تلاش و مقاومت آنهاییست که خلاف جریان نرمها و عرفهای موجود زمان خود حرکت کردهاند و اشتباه بودن و زشت بودن آن را به چشم بقیه نمایاندهاند. هرچند در این مسیر خود زیر بار انواع توهینها و ظلمها قرار گرفتهاند، فقط چون عنصری ناراحت و یاغی تلقی میشدهاند. اصلا واژه یاغی واقع بار معنایی بدی دارد؟ میتوان با یاغی و یاغیگری هم همدلی و سمپاتی داشت؟
در این گزارش هفت رمان را به شما معرفی میکنیم که شخصیتهای اصلیشان درجهای از یاغیگری را در خود دارند ولی ما را هم با خود همراه میکنند، چون طغیانشان علیه مناسبات اشتباهیست که به اشتباه طبیعی و حتی قانونی تعبیر میشده است.
کتاب راسته کنسروسازان
این رمان که نخستین بار در سال ۱۹۴۵ منتشر شده، تصویری از زندگی در یکی از محلههای نزدیک به ساحل غربی ایالات متحده را در دوره پس از رکود اقتصادی بزرگ ترسیم میکند. داستان کتاب راسته کنسروسازان، اثر جان اشتاین بک، در محلهای خاص از شهر مونتری کالیفرنیا جریان دارد. زمانی در این محله کارخانههای کنسروسازی فعالیت داشتند. ماهیگیران از دریای مونتری ساردین صید میکردند و آنها در این کارخانهها به کنسرو تبدیل میشدند.
اما اکنون، در این محله هیچ کارخانهای نیست تا ساردینهای بیچاره را تبدیل به کنسرو کند. داستان رمان راسته کنسروسازی یک کاراکتر اصلی دارد، آنهم همین محله است؛ محلهای که ساکنانش عمدتاً فرودستان جامعه محسوب هستند. شاید بتوان گفت این داستان خود اشتاین بک است. البته در واقع شاید نوشتن رمان راسته کنسروسازی ادای دینی است که نسبت به دوست و همکار سابقش انجام داده است.
داستان در دوران جنگ جهانی دوم روایت میشود. در این دورهی تاریخی رکود اقتصادی سنگینی بر جامعه حاکم است و فقر مطلق گربانگیر طیف وسیعی از افراد جامعه بهخصوص طبقه کارگر و فرودست جامعه است. جان اشتاین بک وضعیت تاریخی، اجتماعی و اقتصادی مردم محلهی کنسرو سازی را که اغلب کارگران این کارخانه هستند را توصیف میکند این نویسنده واقعیتهای زشت و تلخ جامعه را با صراحت بیان میکند و از سرنوشت دردمندان جامعه انتقاد میکند.
این نویسنده با لحن طنز ویژهی خود راوی لحظات زودگذر شادی این افراد است. داستان راستهی کنسروسازان یکی از دوستداشتنیترین و پرمخاطبترین آثار جان اشتاین بک است. این کتاب در ۳۲ کوتاه نوشته شده است که مخاطب را به خوبی با خود همراه میکند.
بخوانید: ۷ رمان انتخابی نشریه لوموند
کتاب آخرین انسان
چاپ اول این کتاب با عنوان اوریکس و کریک در سال ۱۳۸۳ منتشر شده بود. نام آخرین انسان از عنوان ترجمه فرانسه عاریت گرفته شده است.اوریکس و کریک لقب دو نفر از شخصیتهای اصلی کتاب است. این رمان عاشقانه در زمانی آغاز میشود که نسل انسان بر اثر فاجعه جهانی زیستشناسی از بین رفته است و تنها یک نفر باقی مانده است.او تنها بازمانده این فاجعه جهانی است، این داستان در گذشته اتفاق افتاده و در آینده روایت میشود.
کتاب درواقع رمانی است عاشقانه که در گذشته اتفاق افتاده و در آینده روایت میشود؛ آیندهای که در آن انسانی روی کره زمین باقی نمانده جز یک نفر،غذایی ندارد جز یک انبه، مورچهها هجوم بردهاند داخل زرورق تنها شکلاتی که داشته، باد تنها پتویش را برده و نویسنده، مارگارت اتوود،برای تنها دختری که دوست داشته سرنوشتی عجیب رقم زده. او آنقدر خواندنی و پرکشش این گذشته در آینده را روایت کرده که خواننده را کاملا درگیر میکند تا کتابی با این حجم را یک نفس بخواند. بیجهت نیست که نام این اثر در فهرست نهایی جوایز متعددی در سال ۲۰۰۳ جای داده شد.
این اثر در فهرست نهایی جوایز متعددی در سال ۲۰۰۳ قرار داشته است.آدمهای این رمان در عین عجیب و شگفت انگیز بودن، در دنیای امروز مصداق فراوانی دارند. جهان شگفت آوری که در این رمان شرح آن می رود، به سادگی قابل تعمیم به عصر امروز است. آخرین انسان در این رمان در واقع نماد تکتک انسانهایی است که از دیگر انسانها فاصله گرفتهاند و به حاشیه رانده شدهاند.
یکی از شخصیتهای این رمان «اسنومن» یا همان آدم برفی نام دارد که مترجم هوشمندانه آن را به صورت لاتین در متن آورده است تا به فضای خاص رمان و لحن نویسنده خللی وارد نشود. اسنومن به دو صورت روایت میکند؛ یکی در زمان حال که به شرح وضعیت موجود میپردازد و دیگری در زمان گذشته که به شرح خاطرات کودکی خود و خانوادهاش می پردازد. خواننده در روایتِ زمان حال با انسانهایی غریب آشنا میشود. انسانهایی که محصول تکنولوژیاند نه عشق.
بخوانید: ۷ کتاب اسنادی برای درک بهتر تاریخ قاجار
کتاب دلبند
کتاب دلبند نوشته تونی موریسون، نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه است که در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه ادبی نوبل شد. موسسه نوبل درباره آثار تونی موریسون اشاره میکند که: رمانهای او یک جنبه ضروری از واقعیت آمریکایی را به زندگی میدهد. موریسون نخستین زنِ سیاهپوستی است که کرسیای به نامِ خود در یکی از دانشگاههای بزرگ آمریکا (دانشگاه پرینستون) دارد. او اولین زن سیاهپوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کردهاست. آثار او آمیختهای از نقد اجتماعی را در بر دارد.
شخصیت اصلی رمان دلبند به اسم ست، برده زادهای است که به اوهایو فرار میکند، اما با گذشت هجده سال، او همچنان نتوانسته آزادی و رهایی خود را به دست آورد. ست خاطرات بسیار زیادی از سوییت هوم دارد؛ مزرعه زیبایی که در آن، اتفاقات ترسناک و مخوف بیشماری افتاده بود. روح بچه ست، در خانه جدید او سرگردان است؛ کودکی که بدون اسم مرد و تنها یک کلمه بر سنگ قبرش نقش بسته است: دلبند.
در بخشی از رمان آمده است: زنانی قوی و معقول وقتی او را دیده بودند چیزهایی به او گفته بودند که فقط به یکدیگر میگفتند: اینکه زمانه چطور گذشت، هوس چگونه ناگهان در آنها شعله ور شد، حریص شد و چگونه آنها را بیش از پانزده سالگیشان هار کرد، و چگونه شرمسار شدند و چگونه غمگین شدند؛ که مخفیانه آرزوی مرگ کردند، آرزو کردند از آن خلاص شوند، که چگونه خواب برایشان گرانبهاتر از هر روز بیداری بود.
بخوانید: ۸ رمان نامزد و برگزیده جایزه ادبی بوک بروز
کتاب سالار مگسها
کتاب «سالار مگسها» سرگذشت گروهی پسربچه است که بر اثر یک سانحه هوایی در جزیرهای متروک، واقع در اقیانوس آرام، بدون سرپرست رها میشوند.
پسران شش تا دوازده سالهاند و هنوز تصویر روشنی از زندگی اجتماعی ندارند. در آغاز همهچیز به خوبی پیش میرود. تا اینکه کمکم تنها دغدغه پسربچهها رفع نیازهای ابتدایی جسمانیشان میشود و آنها خیلی زود به زندگی بدوی برمیگردند. پسران اجتماعی را شکل میدهند که در آن عدهای به دیگران زور میگویند. به مرور معصومیت کودکانه جای خود را به خشونت و سلطهجویی میدهد و دوستی و مهربانی از این جمع کودکانه رخت برمیبندد. سرانجام هرج و مرج، درگیری و کشمکشهای بین پسربچهها موجب بروز فاجعه میشود و …
داستان بهنوعی روایتگر روند شکلگیری رفتارهای غیرانسانی و نیز چگونگی تثبیت و توجیه این رفتارهاست. در کتاب «سالار مگسها» مرز اخلاق و بی اخلاقی به قدری باریک است که خواننده به ناگهان با داستانی مواجه میشود که پایانی بر بیگناهی و آغازی بر تاریکی قلب انسان است. بر اساس این داستان در سالهای ۱۹۶۳، ۱۹۷۶ و ۱۹۷۰ فیلمهایی ساخته شده است. سریال لاست بسیاری از مضامین خود را از این داستان الهام گرفته است.
بخوانید: ۸ رمان برتر نویسندگان سوئدی در بازار
کتاب بنیادگرای ناخواسته
رمان بنیاد گرای ناراضی، دومین اثر محسن حمید، به بررسی هویت پیوند خورده ی مهاجر در فضاهای فرهنگی بیگانه می پردازد و نقش هژمونی را در سیاست های بازنمایی هویت آشکار می سازد. شیوه روایت قصه در این اثر به گونهای پیش میرود که خواننده به عنصری فعال و تصمیم گیر تبدیل میشود و خود اوست که باید انتخاب کند کدام تفسیر از وقایع درستتر خواهد بود.
داستان این رمان پرفروش به جوانی پاکستانی میپردازد که در دانشگاه پرینستون تحصیل کرده است. او در شهر نیویورک در یک شرکت معتبر فعال در زمینه ی تحلیل های تجاری مشغول به کار می شود و به زنی از طبقه بالای جامعه نیویورک علاقه پیدا میکند. به نظر میرسد که او رویای آمریکایی را برای خود به واقعیت تبدیل کرده تا این که حادثه یازده سپتامبر همه چیز را تغییر میدهد. شخصیت اصلی همزمان با مشاهده رنجهای زن و شهر مورد علاقه خود، درمی یابد که جایگاهش در جامعه کاملاً متفاوت شده است. او که شاهد فرو ریختن جهان رویاهایش است، باید میان ماندن در کشور آرزوهایش و یا بازگشتن به خانه، یکی را انتخاب کند.
این کتاب پیش از این جوایز متعددی را دریافت کرده است که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: بهترین داستان از جایزه ادبی نویسندگان آسیا-آمریکا در سال ۲۰۰۸، کتاب برگزیده سالِ نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۸، کاندیدای نهایی من بوکر در سال ۲۰۰۷ برندهی جایزه بهترین رمان سال ۲۰۰۸، جایزه کتاب امبسدر، نامزد نهایی بهترین داستان در سال ۲۰۰۸ از جایزه کتاب نویسندگان آسیا – استرالیا و برنده جایزه بهترین کتاب در سال ۲۰۰۸ و جایزه کتاب آنیسفیلد وولف.
بخوانید: ۸ کتاب برای شناخت بهتر هند و فلسفه و تاریخ آن
کتاب آمریکایی آرام
آمریکایی آرام رمانی از گراهام گرین، نویسنده انگلیسی است که در سال ۱۹۵۵ منتشر شده است. نویسنده درپی اقامت خود در مالزی و هند و چین، از مشاهدات خود به عنوان یک خبرنگار جنگی استفاده میکند و ضد آمریکایی بودن خویش را در قالب اثری طنزآمیز ابراز میدارد.
وی با طنزی مؤدبانه و سهولت بیانی درخشان، طرز فکر آمریکایی را به محاکمه میکشاند. یک روزنامهنویس انگلیسی به نام فاولر که نقش نظارهگر آسانطلب و بی غم را ایفا میکند؛ فوئنگ، معشوقه زیبای ویتنامی وی که نه زیاده اهل معنی است و نه زیاده شهوی؛ آلدن پایل، جوان آمریکایی اهل بوستون که او را به میدان جنگ کشانیدهاند و رستگاری جهان را به پذیرش نهادهای شگفت دموکراسی آمریکایی وابسته میداند، چهرههای اصلی این رماناند.
نویسنده، در پی اقامت خود در مالزی و هند و چین، از مشاهدات خود به عنوان خبرنگار جنگی استفاده کرده، ضد امریکایی بودن خویش را در قالب اثری طنزآمیز، ابراز میدارد. رمان نقدی است تند و سرشار از خشم که در شکلی استعاری از طرف یک استعمارگر کهنهکار به یک جهانخوار تازه کار وارد میشود.
هنری گراهام گرین رماننویس، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی و سینمایی و نویسندهٔ پرکار داستانهای کوتاه انگلیسی بود. او در طول عمر طولانیش در بیشتر معرکههای سیاسی و انقلابی گوشه و کنار جهان حاضر و ناظر بود و ماجراهای داستانهایش عمدتاً در متن همین وقایع قرن بیستم میگذرد، آثاری که ابهامات انسان نوین در این دنیای ناآرام را نشان میدهد. گرایش رمانتیک او به کمونیسم در همهٔ احوالاتش آشکار بود؛ با اینکه دشمنی با امپریالیسم که نمونه آشکارش در کتاب آمریکایی آرام دیده میشود در جای جای وجودش موج میزد: «… حاضرم هر کاری بکنم تا چوب نازکم را لای چرخ سیاست خارجی آمریکا بگذارم…».
بخوانید: ۷ کتاب جمعوجور برای وقتی که حس خواندن رمان بلند را نداریم
کتاب خداحافظ تا فردا
خداحافظ، تا فردا چکیده تجربه سالها ویراستاری و نویسندگی مکسول است که علاوه بر زیبایی نثر و ایجاز کلام از تکنیکهای نوآورانه روایت داستان هم بهره برده است. شیوهی روایی خاص کتاب دو داستان بسیار متفاوت را در هم میآمیزد: یکی داستان بهظاهر یکنواخت پسری که مادرش را از دست داده و در جستوجوی راهی برای پذیرش این فقدان است و دیگری داستان پرکشش و پرتنش قتل یک کشاورز.
یکی داستانی است از روایتی فردی و درونی و دیگری داستانی است کموبیش کارآگاهی و با نمودی بیرونی. یکی زندگینامه خود اوست و دیگری زندگینامه یک دوست دوران کودکی. داستان دو کودک با سرنوشتی بسیار متفاوت اما هر دو قربانی آنچه خود در وقوعش دخالتی نداشتهاند. این دو داستان چنان ماهرانه در هم تنیده شدهاند که خواننده بدون آنکه متوجه شود بارها از یکی به دیگری کشانده میشود. در خداحافظ، تا فردا «خانه» نقشی محوری ایفا میکند. خانه در داستان کودکی راوی پیش از مرگ مادرش و پس از آن هنگامیکه پدرش تصمیم به ساختن خانه میگیرد و همینطور در داستان کلتوس ظاهر میشود.
کتاب خداحافظ تا فردا نوشته نویسنده آمریکایی ویلیام مکسول، اولین بار در اکتبر سال ۱۹۷۹ در مجله نیویورکر در دو بخش چاپ شد. سپس در همان سال به صورت کتاب به بازار آمد.










