اگر به بیماری پارکینسون مبتلا هستید، احتمالاً متوجه شدهاید که افراد بیشتر از گذشته از شما میخواهند حرف خود را تکرار کنید. علاوه بر این، صحبت کردن واضح و رسا با ابتلا به پارکینسون کمی دشوارتر میشود.
در حالی که اکثر افراد مبتلا به پارکینسون به نوعی دچار مشکلات گفتاری میشوند، تعداد کمی از آنها برای این مشکلات گفتاری درمان دریافت میکنند. این جای تأسف است، زیرا تحقیقات نشان میدهد که درمانهای مؤثری برای مشکلات گفتار، صدا و زبان در پارکینسون وجود دارد.
مشکلات گفتاری در بیماری پارکینسون
شایعترین مشکلات گفتاری که افراد مبتلا به پارکینسون تجربه میکنند عبارتند از کاهش صدا (هیپوفونی)، کاهش محدوده صدا (مونوتون) و مشکل در تلفظ صداها یا هجاها (دیسآرتری). به طور کلی، شما نمیتوانید به بلندی دیگران صحبت کنید، انتقال احساسات هنگام صحبت برایتان دشوارتر است و شکلگیری کلماتی که میخواهید تلفظ کنید برایتان سخت است.
نیازی نیست به شما بگویم که این ترکیب عوامل باعث میشود صحبت کردن بسیار خستهکننده باشد. هنگامی که تمام این مشکلات صوتی را با به اصطلاح “چهرههای ماسکدار” پارکینسون، یعنی مشکل در بیان احساسات از طریق حالات چهره، ترکیب کنید، جای تعجب نیست که افراد گاهی اوقات درک آنچه میخواهید بگویید را چالشبرانگیز میدانند.
ممکن است وسوسه شوید که به طور کامل از مکالمه با دیگران کناره بگیرید، اما این اشتباه خواهد بود. شما باید هر روز با دیگران تعامل داشته باشید، مهم نیست چقدر خستهکننده شود – این برای سلامت روان شما ضروری است و مطمئن باشید که عزیزانتان میخواهند با شما تعامل داشته باشند. خبر خوب این است که درمانهایی مانند تمرینات صوتی وجود دارند که میتوانند به طور چشمگیری مشکلات صوتی مرتبط با پارکینسون را بهبود بخشند.
مشکلات زبانی در بیماری پارکینسون
علاوه بر مشکلات آزاردهنده گفتاری و صوتی PD، ممکن است مشکلات زبانی نیز وجود داشته باشد. این مشکلات زبانی به احتمال زیاد مقابله با مشکلات گفتاری را دشوارتر میکند، بنابراین مهم است که این مشکلات زبانی را در صورت بروز شناسایی کنیم.
صحبت کردن در مورد بیان ایدهها از طریق استفاده از زبان است. زبان یک توانایی شناختی است که حتی زمانی که نمیتوانید صحبت کنید، میتواند وجود داشته باشد. در مورد افراد مبتلا به پارکینسون، ممکن است آنها مشکلات پیدا کردن کلمه و مشکلات گرامری را نشان دهند. آنها تمایل دارند، برای مثال، از ساختارهای جمله ساده با افزایش نسبت موارد باز (اسم، فعل، صفت) به موارد بسته (مشخص کنندهها، افعال کمکی، حروف اضافه و غیره) و همچنین افزایش فرکانس و مدت زمان تردیدها و وقفهها استفاده کنند.
هنگام گوش دادن به صحبت دیگران، گاهی اوقات برای افراد مبتلا به پارکینسون درک زبان دیگری دشوار است، اگر برای بیان ایدههای خود از جملات پیچیده استفاده کنند. بنابراین، هم در تولید زبان و هم در درک زبان، افراد مبتلا به پارکینسون گاهی اوقات مشکلات قابل توجهی را تجربه میکنند.
درمان مشکلات گفتار و زبان در بیماری پارکینسون
درمانهای احتمالی برای مشکلات گفتار و زبان پارکینسون شامل دارو، درمانهای رفتاری و جراحی است. با این حال، جدیدترین ارزیابیهای این درمانها نشان میدهد که جراحی (به خصوص تحریک عمق مغز) برای مشکلات گفتاری موثر نیست، اگرچه ممکن است برخی از مشکلات حرکتی شدید پارکینسون را بهبود بخشد. علاوه بر این، هیچ داروی درمانی به تنهایی موثر نیست.
به نظر میرسد درمان بهینه مشکلات حرکتی اولیه پارکینسون (با دارو) پیشنیازی برای بهبود مشکلات گفتاری است. یعنی اگر مشکلات حرکتی پارکینسون درمان نشوند، مشکلات گفتاری به درمانهای رفتاری پاسخ خوبی نمیدهند. بنابراین، داروهای پارکینسون ضروری اما کافی نیستند. به طور خلاصه، به نظر میرسد استراتژی درمانی بهینه برای مشکلات گفتار و زبان پارکینسون ترکیبی از داروهای پارکینسون (مانند لوودوپا) به همراه نوعی گفتار درمانی رفتاری باشد.
گفتار درمانی رفتاری برای بیماری پارکینسون
گفتار درمانی رفتاری معمولاً شامل یک سری تمرینات صوتی است که توسط یک گفتاردرمانگر آموزش دیده و معتبر ارائه میشود. این تمرینات شامل آموزش کنترل سرعت گفتار، تأکید/لحن یا بیان احساسات، بلندی، تلفظ و تنفس برای حمایت از صدا است. گاهی اوقات درمانگر از ابزارهای کمکی مانند بازخورد شنوایی تأخیر، دستگاههای تقویت صدا یا تختههای ریتمدار استفاده میکند.
برخی از محققان با استفاده از به اصطلاح درمان صوتی Lee Silverman (LSVT)، یک برنامه فشرده تمرینات صوتی که بر شدت، کیفیت و تنوع صدا تمرکز میکند — دقیقاً مناطقی که برای افراد مبتلا به پارکینسون مشکل هستند، موفقیت قابل توجهی با بیماران پارکینسون داشتهاند.
رویکرد LSVT بر روی یک هدف درمانی واحد در یک زمان تمرکز میکند تا بتوان تلاش را برای دستیابی به آن هدف به تنهایی سرمایه گذاری کرد. یک هدف درمانی ممکن است افزایش بلندی صدا یا بهبود وضوح گفتار باشد.
در پیگیری این نوع اهداف درمانی، به بیمار مجموعهای از تمرینات صوتی آموزش داده میشود و به او یاد داده میشود که نسبت به بازخورد حسی از صدا آگاه باشد و همچنین الگوهای صدا و کیفیت صدا را خودکنترل کند. افزایش خودآگاهی صدا امکان اصلاح خطاها و پیشرفت سریعتر به سمت هدف را فراهم میکند.
نتیجهگیری
شواهد موجود نشان میدهد که این نوع رژیمهای گفتار درمانی رفتاری واقعاً مؤثر هستند، بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که به داشتن مکالمات ناامیدکننده با دیگران که وانمود میکنند حرفهای شما را میفهمند ادامه دهید. در عوض، دوباره یاد خواهید گرفت که به وضوح و با صدای بلند حرف خود را بیان کنید.