کتاب و مجله

۷ کتابی که چشم کودکان به دنیا را باز می‌کند

اصلا این‌طور نیست که کودکان هیچ‌چیز از آنچه در واقعیت بزرگسالان اتفاق می‌افتد درک نکنند. آن‌ها جنگ و حیوان‌آزاری و دعواهای سیاسی و نژادپرستی را می‌فهمند حتی اگر معنی کلاسیک و آکادمیک آن را ندانند. آن‌ها از جنگ و ویرانی محیط‌زیست و انقراض حیات‌وحش هم ناراحت می‌شوند و هم می‌ترسند و هم زندگش‌شان دستخوش التهاب می‌شود.

هرچقدر هم حواسمان باشد که کودک چیزی از آنچه در دنیای بیرون از کودکی می‌گذرد چیزی نفهمد نمی‌توانیم جلوی ورود آن اتفاقات به دنیای کودکی را بگیریم. حتی گاهی کودک در مدرسه با یک قلدری جمعی علیه دانش‌آموز دیگری که متفاوت است یا معلولیت دارد و یا مهاجر است مواجه می‌شود و آنچه را ما در اخبار می‌بینیم در زندگی روزمره‌اش تجربه می‌کند.

اگر می‌خواهیم کودک‌ انسانی پرورش دهیم که بلد باشد و بداند با التهاب‌های اجتماعی چه‌طور برخورد کند و درمواقع ناخوشایند چه‌طور از خودش و دیگری محافظت کند و با قلدری‌ها و آزارهای جمعی همراه نشود باید با او را با مفهوم جامعه مدنی آشنا کنیم. در این گزارش هفت کتابی را به شما معرفی می‌کنیم که از بدی جنگ گرفته تا حیوان‌‌دوستی و برابری نژادی سیاه و سفید را برای کودکان روایت می‌کند.

جنگی که بالاخره نجاتم داد

جنگی که بالاخره نجاتم داد

مشاهده این محصول در دیجی کالا

جنگی که بالاخره نجاتم داد درواقع جلد دوم رمانی است درباره دختر ۹ ساله‌ای به نام آدا. دختری که یکی از پاهایش شکل عادی ندارد و مادرش خجالت می‌کشد او را از خانه بیرون ببرد. برای همین وقتی برادر کوچک‌اش جیمی را با کشتی به خارج از لندن می‌فرستند تا از جنگ در امان بماند، آدا هم یواشکی با برادرش می‌رود.

اکنون زمان آن رسیده و آدا می‌خواهد زندگی جدیدی را شروع کند. پای آدا در یازده سالگی درمان می‌شود و متوجه می‌شود آن‌چه مادرش درباره نقص دائمی او می‌گفته حقیقت ندارد. او ناتوان نیست. جنگ جهانی جهانی دوم ادامه دارد و آدا و برادرش با سرپرست قانونی‌شان سوزان در کلبه‌ای زندگی می‌کنند. زندگی در یک خانه شلوغ آسان نیست و روت هم پیش آن‌ها آمده یک دختر یهودی از آلمان که آدا فکر می‌کند شاید جاسوس باشد!

آدا و جیمی که حالا پناهنده هستند در حالیکه از مادرشان خاطره خوشی ندارند و هیچ گاه گمان نمی‌کنند که از آزار و اذیت او رها شوند؛ درست در شبی که آدا برای درمان پایش در بیمارستان بستری است، خبر مرگ مادرشان به دست سوزان که همچون فرشته نجات از آن‌ها حمایت و حفاظت می‌کند می‌شنوند و بعد از آن برای همیشه سرنوشت خواهر و برادر تغییر خواهد کرد.

در بخشی از کتاب سوزان به آدا می‌گوید که مردم همیشه خودشان انتخاب می‌کنند به چه چیزی اعتقاد داشته باشند و اگر شخصی واقعا اعتقاد دیگه‌ای دارد هیچ مشکلی ندارد. دین یک مسئله اعتقادی‌ست و هرکسی خودش انتخاب می‌کند به چه‌چیز باور داشته باشد.

بخوانید: ۱۵ کتاب پرفروش کودکان که باید آنها را برای کودکان خود تهیه کنید

آن‌سوی جنگل خیزران

آن‌سوی جنگل خیزران

مشاهده این محصول در دیجی کالا

آن‌سوی جنگل خیزران روایت آوارگی‌های یک خانواده ژاپنی‌ست، که در اواخر جنگ‌جهانی‌دوم در کره زندگی می‌کنند و مجبور به ترک کره می‌شوند، تا از آتش انتقام کره‌ای‌ها در امان بمانند.

ماجرای این داستان مستند که درواقع خاطرات خود یوکو کاواشیما از ۱۱ سالگی‌اش است در اواخر جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد و فرار پر مخاطره‌ی یکی از خانواده‌های ژاپنی ساکن در کشور کره را بازگو می‌کند. نویسنده‌ کتاب در آن زمان دخترکی یازده ساله بود که به اتفاق مادر و خواهر بزرگترش خانه‌شان را به مقصد ژاپن ترک می‌کنند تا از آتش خشم و انتقام کره‌ای‌هایی که در تعقیبشان هستند در امان بمانند. در این سفر دردناک خانواده‌ یوکو ناملایمات و سختی‌های ناگواری را تحمل می‌کنند…

در بخشی از داستان می‌خوانیم: تقریباً نیمه‌های شب روز بیست‌ونهم ماه ژوئیهٔ سال ۱۹۴۵ میلادی بود که من، مادرم و خواهر بزرگترم، کُو ، مقداری اثاث و باروبنه را بر پشتمان کول کردیم و از خانه‌مان که در ناحیه‌ای پوشیده از درختان خیزران بود، گریختیم و با شهرمان، نانام، در کره‌شمالی و دوستانمان وداع کردیم. در تاریکی شب، مادرم چفت درها و پنجره‌ها را وارسی کرد. آن موقع من دوازده سال داشتم و کُو شانزده‌ساله بود. خیلی خسته بودم و سرم چنان گیج می‌رفت که نمی‌دانستم به کدام سمت می‌روم

بخوانید: پیش از خواب چه کتابی برای کودکمان بخوانیم؟ معرفی ۸ مجموعه داستانی

نامه‌هایی از فانوس دریایی

نامه‌هایی از فانوس دریایی

مشاهده این محصول در دیجی کالا

اینم کتاب داستان اولیو است که با خواهر بزرگ‌ترش، سوکی و برادر کوچک‌ترش کلیف در انگلستان زندگی می‌کنند. پدر اولیو در جنگ به دست آلمان‌ها کشته شده و به همین دلیل مادرش کمی افسرده است و خود را با کار زیاد سرگرم می‌کند. یک شب سوکی پیشنهاد می‌دهد که همگی با هم به سینما بروند. اما ناگهان آژیر قرمز به صدا در می‌آید و همه فرار می‌کنند. در همان حین بمبی می‌ترکد و اولیو دیگر چیزی به خاطر نمی‌آورد.

پس از این ماجرا مادر اولیو تصمیم می‌گیرد او و کلیف را به دوون، جایی که کمی دور از جنگ و هیاهوست، بفرستد. آن‌ها در آن‌جا می‌توانند به مدرسه بروند. کُتی که سوکی در شب حادثه به تن کرده بود، همراه اولیو است و او مدام صدایی را از آن می‌شنود ولی در جیب‌هایش چیزی پیدا نمی‌کند. او بالاخره با تلاش بسیار نامه‌ای در پارچه‌ی آسترِ کت پیدا می‌کند که یک نامه‌ی معمولی نیست، بلکه کدگذاری شده است و اولیو هر چقدر تلاش می‌کند نمی‌تواند از محتوای آن سر در بیاورد…

بخوانید: معرفی بهترین کتاب‌ها برای آموزش سواد مالی به کودکان

دشمن

دشمن

مشاهده این محصول در دیجی کالا

این کتاب با تصورسازی جهانی سفید و تُهی، با دو گودال، سربازهایی تنها و پناه گرفته و همان جمله شروع به‌خواننده می‌گوید که واقعیت جنگ چقدر هولناک است: «جنگ هنوز ادامه دارد.»

دیوید کالی  در داستان دشمن از دو سرباز می‌گوید که دفترچه‌ راهنمایی دارند که قوانینی در آن نوشته شده است: دشمن بی‌رحم است و باید قبل از اینکه ما را بکشد، او را بکشیم. دشمن اگر ما را بکشد، خانواده‌مان را هم می‌کشد و به درخت‌ها و حیوانات و گیاهانمان هم آسیب می‌رساند.

اما هر دو سرباز وقتی کمی فکر می‌کنند می‌بینند که این خصوصیاتی که درباره‌ی دشمن ذکر شده است، در مورد خودشان هم صدق می‌کند.

در بخشی از داستان آمده است: از تنهایی که بگذریم، از هر نظر که بگویی با هم فرق داریم. او یک هیولاست، یک غول بی‌شاخ و دُم. رحم و مروت سرش نمی‌شود. زن و بچه‌ها را می‌کشد. بی‌خود و بی‌جهت آدم می‌کشد. این جنگ تقصیر اوست. من این چیزها را خوب می‌فهمم، چون احمق نیستم. تمام این حرف‌ها را در دفترچه‌ راهنما خوانده‌ام.

بخوانید: ۹ کتاب آموزشی در رابطه با محیط زیست برای کودکان

چه کسی این بلا را سر شهر آورده؟

چه کسی این بلا را سر شهر آورده؟

مشاهده این محصول در دیجی کالا

کتاب «چه کسی این بلا را سر شهر آورده؟» داستان تانک کوچولویی است که برای اولین بار به جنگ می‌رود. او گلوله‌بازی را دوست دارد ولی نمی‌داند جنگ چیست. وقتی با آخرین گلوله‌اش به شهر می‌رسد با شهری ویران رو به رو می‌شود که نمی‌داند چه کسی این بلا را سر شهر آورده. اما وقتی که لوله‌اش را به طرف دخترکی نشانه می‌رود با دیدن چهره وحشت‌زده او می‌فهمد که همه چیز را می‌فهمد. دلش از غصه پر می‌شود؛ آن قدر پر که آخرین گلوله در دلش می‌ترکد و او تبدیل به پرنده‌هایی سفید و قشنگ می‌شود.

تانک کوچولو از ته دل خندید و با خوش‌حالی یک گلوله‌ی دیگر هم پرتاب کرد. تا حالا این قدر نخندیده بود و دلش قلقلکی نشده بود. گلوله‌بازی چه مزه‌ی خوبی داشت! تانک بزرگ گفته بود: «تو اولین تانک کوچولویی هستی که گلوله‌بازی میکنی!»

بخوانید: ۸ مجموعه کتاب طنز برای کودکان و نوجوانان

تابستان دیوانه

تابستان دیوانه

مشاهده این محصول در دیجی کالا

تابستان دیوانه نوشته ریتا ویلیام گارسیا به وقایع تاریخی دهه ۶۰ میلادی و  بخشی از مبارزات سیاهان آمریکا علیه تبعیض‌نژادی می‌پردازد. داستان در سال ۱۸۶۸ در اکلند کالیفرنیا رخ می‌دهد. شخصیت اصلی داستان دختر ۱۱ ساله‌ای است به نام دلفین که به همراه دو خواهر کوچکترش برای دیدن مادرشان که پس از به‌دنیا آمدن سومین دخترش، آن‌ها را ترک کرده، به کالیفرنیا می‌روند. آن‌ها در این سفر با مبارزات گروه «پلنگ‌های سیاه» آشنا می‌شوند و مادرشان را هم بهتر می‌شناسند.

این کتاب جایزه اسکات اودل ۲۰۱۱، جایزه کورتا اسکات کینگ ۲۰۱۱، جایزه یادبود جودی لوپز برای ادبیات کودکان ۲۰۱۱ را در کارنامه دارد و به فهرست افتخار نیوبری ۲۰۱۱ نیز راه یافت.

«تابستان دیوانه» جلد اول از مجموعه داستان‌های «خواهران گیتر» است و جلد دوم این مجموعه هم برنده جایزه کورتا اسکات کینگ شده است.

بخوانید: ۷ کتاب برای آشنایی کودکان با فلسفه

چگونه می‌توان بال شکسته‌ای را درمان کرد

چگونه می‌توان بال شکسته‌ای را درمان کرد

مشاهده این محصول در دیجی کالا

داستان از پرند‌ه‌ای می‌گوید که با خوردن به شیشه‌های بلندترین ساختمان شهر مجروح می‌شود و کسی، جز یک پسر بچه مهربان، متوجه افتادن و مجروح شدن این کبوتر نمی‌شود. پسرک پرنده را به خانه می‌برد و از او مراقبت می‌کند تا پرنده دوباره بتواند پرواز کند. کودک با خواندن این داستان که تصویرسازی بسیار خوبی هم دارد همراه پسربچه می‌شود تا کبوتر را در آغوش بگیرد. او را با خود به خانه ببرد و با نگهداری از پرنده، کمک کند تا دوباره بپرد.

حتی می‌توانید شاید گفتن قصه‌ کتاب را به خود کودک واگذار کنید؛ حتی کودکی که هنوزخواندن و نوشتن را نمی‌داند. چون تصاویر‌سازی قصه آن‌قدر قوی هست که خود کودک به‌تمامی ماجرا را درک کند.

در بخشی از داستان می‌خوانیم: هیچکس افتادن پرنده را ندید و هیچکس حتی نیم نگاهی هم به او نینداخت. امّا نه! افتادن پرنده از چشم پسر بچه پنهان نماند. او پرنده ای را دید که بالش شکسته است.پرنده را برداشت و به اتفاق مادرش به خانه برد. آیا پر کنده شده پرنده را می شود سر جایش برگرداند؟ نه ممکن نیست! ولی می شود با گذشت زمان، استراحت، کمی مهربانی و امید بال شکسته ای را درمان کرد، تا شاید پرنده دوباره بتواند پرواز کند…

تیم کلاغه

پست‌های «تیم کلاغه» حاصل مشورت تیمی تیم نویسندگان کلاغه است. این پست‌ها با تکیه بر تحقیقات و مشاوره‌های متنوعی انتخاب نو نوشته می‌شوند و سعی بر این است که بهترین‌های بازار انتخاب و معرفی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا