۸ رمان پرفروش ایرانی که باید بخوانید

رمان را ماحصل مدرنیته و شهری و صنعتیشدن جوامع میدانند و در ایران هم از دوره مشروطه به این طرف که ایرانیجماعت با تجدد و مدرنیسم آشنا شد داستاننویسیهایش هم تغییر کرد و کمکم رمان ایرانی شکل گرفت. از تهران مخوف طالبوف تا کارهای محمدعلی جمالزاده و دیگران همه سنگبنای رمان معاصر ایرانی را گذاشتند و تا جایی پیش رفتند که امروز نهتنها جایزههای ادبی معتبری برای انتخاب رمان ایرانی شکل گرفته که خیلی از داستانهای نویسندگان ایرانی هم به دیگر زبانها ترجمه شده و میشوند.
البته حرف بر سر کیفیت و کمیت رمان ایرانی بسیاری است و منتقدان نقدها و نظرات متفاوتی درباره استخوانبندی ژانر رمان در ادبیات کشور مطرح میکنند و پیرنگ داستانها را به چالش میکشند. اما واقعا نمیتواند این انبوه تولید رمان و داستان در این سالها را همهرا در یک ترازو گذاشت و رد کرد و حقیقت امر این است که با همه کمیها و کاستیها داستان و رمان ایرانی که حرفی برای گفتن داشته باشد کم نیستند.
در این گزارش هشت رمان ایرانی معروف و پرفروش را به شما معرفی میکنیم که بعضا جایزههایی مثل جایزه هوشنگ گلشیری و جلال آلاحمد و مهرگان ادب را هم از آن خود کردهاند.
کتاب زمین سوخته
زمین سوخته که در سال ۱۳۶۱ منتشر شده، حاصل تجربه شخصی نویسنده از جنگ است است و به گفته بسیاری میتواند جزو بهترین رمانهای ایرانی باشد. زمین سوخته و مدار صفر درجه رمانهایی هستند که احمد محمود در آنها از جنگ نوشته است. او خود از اهالی جنوب بوده و جنگ و اثراتش را از نزدیک لمس کرده بنابراین میتواند توصیف بهتری نسبت به سایر نویسندگان از جنگ داشته باشد.
همچنین بدلیل آشنایی با اقوام جنوبی محمود همواره توانسته بهخوبی و بهدرستی ضرب المثلها، شعرها و لغاتی که مختص جنوبیهاست را در رمانهایش بهکار ببرد. زمین سوخته روایت ۳ ماه تجاوز لشکر عراق به مناطق جنوبی است و موضوع محوریاش مقاومت مردم در برابر حمله ارتش بعث عراق و سیل اجتناب ناپذیر مهاجرتی است که اتفاق افتاده است. این رمان از منظر راوی درونی و راوی قهرمان روایت می شود. زمین سوخته جزو ۵ رمان برتر احمد محمود نیز قرار دارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم: جوان خاکستری پوش روبرویم ایستاده است و حرف میزند. نمیدانم چه میگوید. صدایش را نمیشنوم. به لبهایش نگاه میکنم که تندتند حرکت میکند . دندانهای ناموزونش پیدا و ناپیدا میشوند. نگاهم از لبانش سر میخورد روی دماغش. چه بزرگ و بیقاعده به نظرم میآید. بعد به چشمانش نگاه میکنم که انگار کلاپیسه است. حالا، پیشانی جوان خاکستریپوش است.
عرق و خاک هم قاطی شده است و تمام پیشانیاش را پوشانده است. ناگاه از بالای سر جوان خاکستریپوش چشمم میافتد به دستی که در انفجار از شانه جدا شده است و همراه موج انفجار بالا رفته است و تو خوشه خشک نخل بلند پایه گوشه حیاط ننهباران گیر کرده است. آفتاب کاکل نخل را سایه روشن زده است. خون خشک، تمام دست را پوشانده است. انگشت کوچک دست، از بند دوم قطع شده است و سبابهاش مثل یک درد، مثل یک تهمت و مثل یک تیر سه شعبه به قلبم نشانه رفته است.
بخوانید: ۶ کتاب داستان تریلر که شما را در مارپیچ معما سرگرم میکند
کتاب بامداد خمار
بامداد خمار رمانی است نوشتهٔ فتانه حاج سیدجوادی که در سال ۱۳۷۴ منتشر شده و در ۱۰ سال ۳۰۰هزار نسخه فروش داشته و برخی از نوبتهای چاپ آن با شمارگان ۱۰ تا ۱۸ هزار نسخه زیر چاو رفتهاند.بامداد خمار یکی از پرفروشترین رمانهای معاصر ایران است و در دسته ادبیات عامهپسند قرار میگیرد. ترجمه آلمانی بامداد خمار هم توسط سوزان باغستانی در آلمان با میانگین ۱۰هزار نسخه بارها به چاپ رسیدهاست.
بامداد خمار داستان زندگی دختری به نام محبوبه است که در سالهای پایانی عمر آن را برای برادرزادهاش سودابه تعریف میکند. سودابه که همه معتقدند شباهت زیادی به عمهاش دارد به عقیدهی پدر و مادرش در آستانهی ازدواجی احساسی و عجولانه قرار گرفته است. آنها از سودابه خواستهاند داستان عمهاش را بشنود و سپس تصمیم بگیرد.
محبوبه داستان عاشقی خودش را که در اولین سالهای حکومت رضاشاه در ایران اتفاق افتاده است، تعریف میکند؛ داستان عشق دختری از خانوادهای فرهیخته به شاگرد نجاری به نام رحیم. محبوبه از پافشاری خودش برای این ازدواج میگوید و آنچه بر سر این ازدواج آمده است را روایت میکند. پروین در کتاب بامداد خمار یک روایت ساده و آشنا را بازگو و با شرح جزئیات احساسات، رفتارها و برخوردهای شخصیتهای رمان خواننده را با قصهاش همراه میکند.
بخوانید: ۷ کتاب از مارک تواین که باید بخوانیم
کتاب چراغها را من خاموش میکنم
چراغ ها را من خاموش می کنم یکی از پرفروشترین رمان های معاصر است. شاید بتوان مدعی شد که برای اولین بار در این رمان بود که یک نویسنده زن ایرانی از تردیدهای یک زن متاهل نوشت. قهرمان کتاب زنی است که با ورود یک غریبه به محل زندگیاش و توجهی که این مرد شاید ناخودآگاه به او دارد دچار یک شک و تردید در برداشت خود از زندگی متاهلی خود میشود. فضای رمان که آبادان قبل از انقلاب و دهه ۴۰ است و ارمنی بودن شخصیتهای رمان به جذابیتهای روایت رمان افزوده است.
این رمان بیش از هشتاد و هشت بار تجدید چاپ شده است. قصه از زبان زن خانهداری بهنام کلاریس روايت میشود. کلاريس در اين قصه، روزمرگیهايش، روابط خانوادگی و يکنواختی زندگیای را که هر زن خانهداری با آن دستوپنجه نرم میکند، روایت میکند.
بخوانید: ۸ رمان برنده جایزه پولیتزر که باید بخوانید
کتاب کافه پیانو
رمان کافه پیانو نوشته فرهاد جعفری اولین بار در سال ۸۶ منتشر شد و تا تابستان ۸۸ به نوبت چاپ ۲۵ رسید.
داستان با بیان عقاید نویسنده درباره لباس و کفش خوب و تاثیر آن بر انجام کار بزرگ آغاز میشود. نویسنده شخصیت اصلی است و داستان برشی از زندگی او و دخترش گل گیسوست. اصل داستان هم روایت زندگی یک مرد است که کافهای به نام کافه پیانو را به تازگی و پس از ورشکستگی در شغل قبلی خود راه انداخته تا از ایت طریق بتواند مهریه همسرش را بپردازد.
داستان کافه پیانو به صورت اول شخص روایت میشود. در این رمان بیشتر شخصیتها واقعی هستند و و همچنین بیشتر اتفاقاتی که در کتاب میافتد هم منشا حقیقی دارند.، مانند راوی که خود نویسنده است، گلگیسو دختر نویسنده و همایون دوست نویسنده. در هر فصل رمان کافه پیانو اتفاقاتی روایت میشود که در یک فاصله زمانی کوتاه مثلا یک روزه اتفاق میافتد.
بخوانید: ۵ کتاب برتر از سوتلانا آلکسیویچ
کتاب قهوه سرد آقای نویسنده
این رمان از رمانهای عامهپسند و موفق ایرانی در چندسال اخیر به شمار میرود که موضوعی عاشقانه با تمِ معمایی – هیجانی . قهوه سرد آقای نویسنده در مدت زمان تقریبا یک ماهه به چاپ بیستم رسیده و تا به امروز بیشتر از پنجاه بار تجدید چاپ شده است.
این رمان داستان یک نویسنده به نام آرمان روزبه و یک دختر روزنامهنگار است. کتاب با یک خاطره از دروان کودکی آرمان شروع میشود. خاطرهای که در ادامه اساس اتفاقات بعدی کتاب است.
شخصیت اصلی داستان یعنی آرمان در کودکی عاشق دختری ۱۵ سال از خودش بزرگتر میشود که برای تمرین پیانو به خانه پیرزن همسایه میآید. آرمان محو رفت و آمد این دختر برای یادگیری پیانو شده است. اما پیرزنی که به این دختر پیانو آموزش میدهد یک آهنگ بیشتر نمیداند و بنابراین آرمان تصمیم میگیرد نتهای موسیقی آنها را دست کاری کند تا آموزش پیانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.
۲۰ سال بعد آرمان به یک کنسرت میرود. کنسرت عشق دوران کودکیاش. اتفاقا در همان کنسرت دختر آهنگی را که آرمان در کودکی دستکاری کرده را مینوازد و اسم آن را هم «وقتی پسربچه عاشق میشود» گذاشته است. آرمان از این اتفاق بسیار لذت میبرد و میخواهد خودش را معرفی کند، میخواهد اعتراف کند که این آهنگ نتیجه شیطنت خودش بوده اما ماجرا به این سادگی نیست و…
بخوانید: ۵ کتاب برتر از جک کراوک، مسافر جادهها
کتاب پاییز فصل آخر سال است
پاییز فصل آخر سال است روایت زندگی سه دختر با نامهای روجا، لیلا و شبانه است که دغدغهها و آرزوهای مختلف دارند با مشکلات عاطفی، اجتماعی و مهاجرت. رمان از دو بخش با عنوانهای تابستان و پاییز تشکیل شده که هر یک از این دو بخش به سه فصل تقسیم میشود. هر یک از فصلهای کتاب از زبان یکی از شخصیتهای اصلی داستان روایت شده است که جذابیت خاصی به داستان اضافه کرده است.
این رمان در سال ۱۳۹۳ منتشر شدهاست و تا به حال به چاپ سی و نهم (۳۹) رسیده و در سال ۱۳۹۴ هم جایزه برنده ادبی جلال آل احمد شده است. نسیم مرعشی در معرفی کتاب خود اینگونه گفته است: هر کدام از شخصیتهای داستان درگیر مسائل متفاوتی هستند. یکی با مهاجرت درگیر است، بعدی با هویت شغلی و اجتماعی و دیگری با روابط عاطفی. بعد از بحرانهایی که چند سال پیش رخ داد و خیلیها را دچار سردرگمی کرد، دلم میخواست داستانی بنویسم که شخصیتهایش در کنار هم معرف و نمایندهی نسلی باشند که خودم جزء آن هستم. شخصیتها، داستانهایشان و فرم روایت را بر این اساس انتخاب کردم.
در بخشی از کتاب آمده است: دنبال تو میدویدم. روی سرامیکهای سرد و سفید سالن. در آن سکوت ترسناک هزار ساله. هن و هن نفسهایم با هر گام بلندتر در گوشم تکرار میشد و گلویم را تلخ میکرد. بخش پروازهای خارجی آن طرف بود. امام نه، مهرآباد بود انگار؛ و سالن پروازش هی دورتر میشد. رسیدم به گیت. پشتت به من بود، اما شناختمت. کت نیلی ات تنت بود و چمدان به دست،منتظر و آرام ایستاده بودی.
بخوانید: ۸ کتاب برای عاشقان سفر و شهرها
کتاب سلوک
کتاب سلوک رمانی از محمود دولت آبادى است که طی سالهاى ٧٧ تا ٨١ نوشته شده و روایت عاشقى قیس بر دخترى است که با او هفده سال اختلاف سنى دارد. و حالا قیسى که در شصت و شش سالگى، معشوق را سرزنش میکند که چرا باید عاقبت چنان عشق سوزانى، چنین زمهریرى مىشد؟ این عشق که آتشش مهتاب را هم گرفتار خود کرده است، حسادت بسیاری از جمله خواهران مهتاب را برمیانگیزاند
مرد، بیماری است گرفتار خودشیفتگی، آن هم از نوع روستایی و قرن نوزدهمی و نمادی است از مرد شرقی با افکار سنتی. او زن را پارهای از داراییها و داشتههای خود میداند و موجودی که خدا برای خوشایند او آفریده است و هیچ تغییر ارادهای از سمت او را تعریف شده نمیداند.
بخوانید: ۱۰ کتاب برتر به انتخاب نشریه تایم
کتاب سگسالی
سگسالی ششمین رمان بلقیس سلیمانی، داستاننویس و منتقد ادبی معاصر است که که زندگی فردی به نام «قلندر» را روایت میکند که از سمپاتهای سازمان مجاهدین خلق است و پس از دستگیری اعضای این سازمان زندگیاش به تباهی کشیده میشود. این داستان از سالهای دهه ۶۰ آغاز میشود. جایی که قلندر فرزند یک خانوادهای روستایی در دانشگاه، درگیر جریانات سیاسی شده است.
در یکی از شبهای خرداد ۱۳۶۰، قلندر پس از فرار از دست ماموران حکومتی و گذراندن دور روز سراسر ترس و دلهره، از تهران به خانه برمیگردد و همه خانواده را غافلگیر میکند. او ۲۴ سال خود را در طویله خانهشان حبس میکند و تمام اتفاقات مهم گذشته در این ۲۴ سال مرور میشوند، به زبانی دیگر محبوس شدن قلندر در طویله بهانهای میشود برای مروری کوتاه بر گوشههایی از تاریخ معاصر کشور.
در ابتدای کتاب اشاره شده است که جز موضوع اصلی، کلیه شخصیتها و رخدادها ساختگی است. رمان «سگسالی» در ۲۶ فصل نوشته شده است. قصه این رمان به اتفاقی مربوط است که قبل از وقوع توسط نیروهای اطلاعات کشف میشود.











